زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

دوره ماهیگیری

اول این جمله قشنگ رو بخونید


"بنده ای خدا را گفت :

اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم؟

خدا فرمود :

 شاید نوشته باشم هرچه دعا کند."

********************************************************

همه چیز تو این مملکت گواهینامه می خواد. یعنی اگر توی کشور خودش کسی مدرک (غیرمدرک دانشگاهی که باید تائید بشه) داشته باشه اینجا قابل قبول نیست.

هرکاری هم توی این کشور مدرک می خواد. یعنی نظافت چی و آبدارچی و نانوایی و ...هم باید دوره بگذرونند. شیشه پاک کنی هم کلاس و دوره داره (احتمالا انواع شیشه شورها و نحوه حرکت دست روی شیشه به طوری که جاش نمونه!!)

دوره ها هم بسته به رشته ،مدت و هزینه اش فرق می کنه. و شرط حضور در کلاس هم داشتن مدرک زبان آلمانی است. یعنی اگر کسی می خواد تو این کشور کار کنه اول باید بره کلاس زبان و بعد از گذروندن دوره و اخذ مدرک می تونه بره تو کلاس ثبت نام کنه.

برای ماهیگیری و شکار و حمل اسلحه و قایق رانی علاوه بر مجوز نیاز به گذروندن دوره هم هست. یعنی مجوز وقتی داده میشه که کسی دوره مربوطه رو گذرونده باشه.

دوره ماهیگیری شامل مواردی مثل شناسایی انواع ماهی های خوراکی و غیرخوراکی، زمان مناسب صید ماهی و نحوه صید انواع ماهی ها، آشنایی با انواع قلاب های ماهیگیری،(احیانا مراحل تنفس مصنوعی برای ماهی اشتباهی صید شده!! و یا زبان آبزیان برای مکالمه احتمالی!)... می باشد.

دیگه خودتون حساب کنید که دوره شکار و حمل اسلحه شامل چه مواردی می تواند باشد. توی این کشور حمل اسلحه آزاد نیست برعکس کشورهایی مثل آمریکا و برزیل.

حتی سربازهای آمریکایی توی این کشور حق حمل اسلحه شون رو ندارند.

از علاقه این مردم به مردمان آمریکایی قبلا گفته بودم. حتی سربازهای آمریکایی که اینجا توی پایگاه ساکن هستند با خانوم های آلمانی ازدواج می کنند و ماندگار می شوند. حتی اونهایی که سیاه پوست هستند هم مورد توجه واقع می شوند.

آمریکای موجود در این شهر(چون اینجا یک پایگاه آمریکایی بزرگ داره. که برای اعزام به کشورهای عراق و افغانستان آماده می شوند. جمعیت هم حدودا 10 هزار تا گفته می شود) بسیار مغرور و متکبر تشریف دارند.

بعضی هاشون که کلاس زبان می روند مثل پادشاه می شینند و پاشون رو روی میز می ذارند و اگر درس رو نفهمند کتاب رو توی صورت معلم پرتاب می کنند. حتی یک مورد از حرکات موزون یک عدد از این زبان آموزان در کلاس درس شنیده شده.(از دفترچه خاطرات دوستان)

فکر کنم همه کشورها که عزت و احترام این مردم رو به آمریکایی ها می بینند تعجب می کنند.

حتی یک مورد تعریف می کردند که یک عدد سرباز آمریکایی رفته توی شهرداری با همون لباس سربازی و با لگد در اتاق رو باز کرده و اوامرش رو اعلام بنموده و کارمنده هم با عزت و احترام و تعارف ایشون رو تحویل گرفته. حالا اگر یه خارجی دیگه باشه باید کلی با ترس و لرز در بزنه و با ببخشید و احترام حرفش رو بزنه.

حالا بریم سراغ عکس ها:

یک پیرمرد خوش اخلاق که با این دستگاهش ساز می زنه و یک طوطی قرمز هم همکارش هست بیشتر هم کنار رستوران های کنار خیابون حضور داره



این هم جناب طوطی خوش رنگ و خوش قد وبالای ایشان

البته ایشون هیچ کلامی نفرمودند که بفهمیم با این چشمان نافذشون چقدر علم و کمالات دارند



این هم  دکور یک مغازه عینک فروشی. قبلا دکور اسب ماهی ش رو گذاشته بودم. حالا هم دکور شیر برپا کرده. اون طلایی رنگه زنگوله جناب گاو می باشد و اون پائین هم سطل شیردوشی قدیمی است. و شیشه های شیر که برای ما آشناست (خاطرات کودکی)و چند تا مجسمه گاو کوچولو هم تکمیل کننده دکور هست. یک مشت عینک بی ارزش هم اون زیره ریخته


آخرین فرصت خرید کادوی روز مادر

شنبه که رفتیم خرید هفتگی دیدیم به به مغازه ها شلوغه و ملت دارن کادوی روز مادر می خرن. بالاخره هرچی باشه آخرین روزه و اگر امروز نتونه کسی بخره فردا همه جا تعطیله و باید بره از دشت و صحرا گل بچینه

اینها که از بالا آویزون کردن پوستر روز مادره و اعلام 3% تخفیف نمودن. فکر کردن که چقدر کار مهمی انجام می دهند.



بیشتر از همه هم قسمت عطرفروشی شلوغ بود. یه پدری عطرهای مختلف رو روی مقوای مخصوص تست می زد و به دختر 8ساله اش نشون می داد و نظرش رو می پرسید!

و البته لوازم آرایشی و بهداشتی هم شلوغ بود. این قسمت لوازم آرایشی که همه میان تست می کنن برای من همیشه جالبه. چون هم دختر جوون هست و هم خانوم مسن. من یک خانوم خیلی مسن دیدم که اومده بود انواع رژها رو تست می کرد و از همسرش که به زحمت عصا ایستاده بود نظر می خواست. به این می گن امید به زندگی. و البته بعد هم با هم رفتند که لاک ناخن بخرند. من می خواستم برم ببینم که این لاک جدیدی که می خره چقدر با لاک قبلی که الان به ناخنش هست فرق داره


 و این هم کادوی ویژه ی روز مادر که یک فروشگاه تبلیغ کرده بود.



همون عطر که گل به سرش زدن و یک کارت هم به گردنش اضافه نمودند.

و البته بازار گل و شکلات هم داغ بود.

این هم عکس قطار سرخپوستی که توی میدون اصلی شهر برپاست. فقط هم 2تا مسافر کوچولو داشت که اونقدر جدی فرمون رو گرفته بودن که فکر می کردن اگر فرمون رو ول کنند قطار منحرف میشه و با جدیت و دقت ریل رو نگاه می کردن تا به موقع قطار رو هدایت کنند!



این کفش های بزرگ معرف کفش های جدیدی هستند که مغازه دار توی ویترینش چیده

یکی شون هم که زبونش رو درآورده!


 اگر توی عکس زیر دقت کنید می تونید ببینید کفش های جدید چه طرحی هستند. ولی جدا یه دمپایی معمولی اینقدر تبلیغ داره؟ یا شاید با تبلیغات می خوان یه چیز کوچیک رو بااهمیت جلوه بدهند. شاید هم واقعا این دمپایی ها جنس خاصی دارند؟؟! و شاید هم  مخاطبشون کودکان هستند که از ظاهر متفاوت سریع استقبال می کنند؟



این مطلب رو هم بخونید.

روز مادر

امروز میلاد حضرت زهراست. 

روز زن و روز مادر مبارک باشه. این هم یه گلدون پر از گل برای همه بانوان( شامل زن ،مادر و هم مادربزرگ و خاله و خواهر و .... )میشه


این گل هم اختصاصا برای مامان مهربونم که دلم براش یه ذره شده


خیلی جالبه که امسال 13 می(یعنی یکشنبه) اینجا هم روز مادره!

یک هفته است که تمام مغازه ها پوسترهای تبلیغ روز مادر رو زدن. مغازه های لوازم آرایشی و لباس و عطرفروشی و ... هم هی گل و بوته و تخفیف اعلام کردن. نمی دونم حالا اینجا طلافروشی ها روز مادر شلوغ میشه یا نه؟ البته من به اون صورت طلافروشی ندیدم اینجا. دو یا سه تا مغازه کوچولو دیدم که جواهرات و ساعت و طلا دارند.


من توی ویکی پدیا برای روز مادر در کشورهای اروپایی و آمریکایی خواندم که دومین یک شنبه ماه می هست و  ریشه این روز برمبنای یک جنبش زنان در آمریکا می باشد.

خانوم Ann Maria Reeves Jarvis در سال 1858 یک انجمن زنانه با هدف حمایت از کودکان قربانی در جنگ ایجاد کرده و در این انجمن زنان با هدف صلح جهانی و دوستی با هم همفکری می کردند و بعد از مرگ این خانوم دخترش موفق شد تا روز تاسیس این انجمن رو به نام روز مادر ثبت کند.

خانوم آنا ماریا

در برخی از کشورها هم روز حضرت مریم روز مادر نامگذاری شده. در کشور ژاپن روز تولد ملکه مادر امپراطور ،روز مادر هست. پیش از انقلاب هم در ایران همین طوری بوده. در کشور فرانسه در گذشته روز مادر به "روز مادران خانواده های پرجمعیت" نامگذاری شده بوده و از طرف دولت بهشون مبلغی پول کادو داده می شده. و خلاصه بعضی از کشورها داستان خاص دارند.

می تونید از اینجا این گذشته ها رو بخونید

ولی خودمونیم ها روز مادر خودمون خیلی خیلی بامفهوم تر و زیباتره. روزی که می تونی توش هم برای مامانت گل ببری و هم می تونی ازش بخوای که برات دعا کنه چون

بهشت زیر پای مادران است