زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

مهمانان مسجد

سه ماجرا و عکس های نامربوط!!


- چند روز قبل توی مسجد وقتی سعی می کردم ارمیای رسیده به آزادی و بدوبدو رو کنترل کنم همنشین شدم با تعدادی دختر نوجوان که داشتند حرف می زدند و موبایل بازی می کردند. ارمیا هم محو قوطی نوشابه ای شده بود که دست یکی شان بود. توجهم به دستبند چوبی یکی از دخترها افتاد که مهره های چوبی با تصاویری از شمایل داشت. منظورم از شمایل چهره ی نقاشی شده ای است که از امام علی (ع) و امام حسین (ع) ترسیم شده است. پرسیدم اینها کیستند؟ گفت اینها دوازده امام هستند. و در ادامه متوجه شدم نامش زینب است و گفت علوی هستم.


- دیروز مسجد شلوغ بود. هم آخر هفته بود و هم گویا مهمانانی از شهرهای دیگر بودند. در صف غذا چشمم به چهار خانم چادرپوشیده افتاد. چادرهایی به رنگ سبز و بنفش و مشکی سرکرده بودند. البته نوع چادرشان با چادر مرسوم ایرانی فرق داشت. با یکدیگر آلمانی حرف می زندند و چشمان روشنی داشتند. دو تا پسر ریش بلند موبور و چشم آبی هم دیدم. کلا قیافه های متفاوتی دیشب ملاحظه نمودم.


-دیروز در صف صندوق فروشگاه آقایی که جلوی ما در نوبت ایستاده بود حالت ناموزونی داشت. از سر و رویش عرق می چکید و چهره اش سرخ شده بود. تا نوبت مان برسد سر صحبت را با ارمیا که از کالسکه اش در حال تلاش برای دستیابی به ریل متحرک صندوق بود را باز کرد. وقتی شیشه های الکلی که خریده بود را حساب کرد به خانم صندوق دار گفت پول ندارم. نمیشه ببرم بعدش پولش رو بیارم. خانم میانسال هم با ارامش گفت اگر پول نداری همین جا بذار و برو. آقاهه با بی حالی کیف پولش را بیرون کشید و به خانم صندوق دار داد و خانم موفق شد با شمردن سکه های ریز و درشت کیفش مبلغ مورد نظر را جور کند. تا خانم داشت می شمرد آقای مست به سختی یک شکلات مچاله شده از جیبش بیرون کشید و به سمت ارمیا گرفت. ارمیای بی خبر هم دستانش را دراز کرد تا آن را بگیرد و من که تازه متوجه حرکت آن آقا شده بودم شکلات خیس و شل شده را از دستش قاپیدم و همان جا روی صندوق گذاشتم. خانم صندوق دار هم فاکتور را به آقا داد و نگاهی به من انداخت و سرش را تکان داد. آقای مست هم که دوستش را دیده بود با صدای بلند شروع به خندیدن و احوال پرسی کرد


قفسه وسایل نی نی !


پائین قیمت هر وسیله نوشته که قیمتش از کی تا حالا ثابت مونده.( اون سمت چپی هم حدس می زنم تا این تاریخ قیمتش تغییر نخواهد کرد)

باز هم کشاورزان و چادرهای خرید شنبه بازار

شنبه بازار مشتری های پروپاقرصی دارد

ساختمان در حال ساخت و ایمنی


یک نمونه از غذاهای افطار مسجد ترک ها- به یاد سلف دانشگاه

فضای بازی بچه ها در یک فروشگاه


فضای بازی بچه ها در یک فروشگاه

نظرات 22 + ارسال نظر
پری شنبه 6 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام خانومی حال شما خوب هستین؟
عکسای قشنگی انداختین
خوب شد گرفتین اون شکلات رو ... اون مرد هم عوضی بود بدبخت

سلام خانومی
خدا رو شکر سرماخوردگی همه مون تقریبا خوب شده و خوبیم.
قابل نداره
بیچاره معتادها و الکلی ها.هم خودشون در عذابن هم خانواده و هم اجتماع

زینب(همیشه بهار) شنبه 6 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:31 ب.ظ http://www.bahary72.blogfa.com

عزیزم ارمیا ان شاالله همیشه سلامت باشه
وهمچنین مادروپدرش
پس میشه اونجاچادرپوشید؟یافقط تومسجد اجازه داشتن؟
اوپ اوه خوب شدزودمتوجه شدید
اره ادم یادسلف دانشگاه میوفته من بهش میگم شبیه غذای زندانیاس
اخییییی قفسه ی نی نی ها من همیشه وقتی به وسایل نی نی هامیرسم صبرمیکنم وبالبخندنگاه میکنم

الهی امین
معمولا اسلام گراهای افراطی پوشش این طوری دارند. چون این خانم ها که من دیدم شیعه نبودند. مسلمانان معتدل همین پوشش معمولی و روسری رو دارند.
شکل سینیش شاید شبیه غذاهای زندان باشه ولی خاطراتش دانشگاهیه.
ان شالله مناسبت جور بشه از این قفسه ها خرید کنی

ماری شنبه 6 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 09:21 ب.ظ

اون مرده چقدر وحشتناک بوده لیلییییییییی
این بازارای میوه و سبزیجات هم صفایی دارن ها. من یکی که از خرید و خوردن سبزیجات سیر نمیشم.
ممنون از پستای خوبت دوست من.

هوا که گرم میشه این تیپ ادم ها زیادتر رؤیت می شوند.
من هم میوه و سبزی و سالاد رو بسیار دوست می دارم.
ممنون از حضور روشنت خانومی

مریم یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 05:49 ق.ظ

لیلی جان یک عکس از ارمیا برامون بگذار من که دلم رفته براش وقتی که تعریفی ازش میکنی دلم میخواد بگیرمش و بچلونمش مثل پسر خودم

ای بابا شما که خودت یک فندق داری. بچه ها شبیه هم اند در کردار و گفتار!

دختر معمولی یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:50 ق.ظ http://www.mamooli.persianblog.ir

ما هم دیشب رفتیم مسجد ترکا.
غذامون دقیقا همین قلقلی هایی بود که تو عکس شمام هست :|

پس تو شهر شما هم برنامه ی افطاری دارند

نیلوفر یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام
جالبه مثل اینکه تو شهر شما مسلمان زیاد هست..
لیلی جان دانشگاه شهر شما رشته صنایع غذایی دارد؟
اگر بله در ایمیل به من جواب دهید لطفا
سه تا خانم محجبه با چادر رنگی جالب بود

سلام
فکر کنم تو همه ی شهرها حدودا باشند. البته شاید ایالت های مهاجرپذیر بیشتر باشند.
دانشگاه شهر ما بیشتر علوم انسانی داره.

نیلوفر یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:17 ب.ظ http://http:/

ممنون

همطاف یلنیز یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:47 ب.ظ http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
دارم والیبال تماشا می کنم و همزمان اینجا هم هستم...
"خانم صندوق دار هم فاکتور را به آقا داد و نگاهی به من انداخت و سرش را تکان داد." در تایید حرکت شما یا مذمت مردالکی یا چی؟
و
با دیدن ظرف غذا منم یاد سلف دانشگاه و غذاهایش افتادم... یادش بخیر در جمع دوستان گاهی باچه سرو صدایی ناهارمون رو می خوردیم
.

سلام و سلام
الان هم که نتیجه ی بازی مشخص شده.
معمولا صندوق دارها پشت سر کسی رفتار خاصی نشون نمیدن که مثلا واای چقدر معطل کرد یا چقدر بی ادب بود. بیشتر رفتارش در حمایت از من بود که گیر عجب ادمی افتادم.
البته غذاهای سلف کجا و افطار کجا. ولی ناهارهای سلف هم صفایی داشت.

MAG-YAZD دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:31 ق.ظ

سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات.شما در ایالت بایرن هستید عایا؟اگه رفتید حتما از ما هم یادی بکنید.التماس دعا.

سلام
طاعات شما هم قبول ان شالله
ما در بایرن زندگی می کنیم.
محتاج دعای خیر هستیم

نرگس دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 08:00 ق.ظ

همممه بخش های پست و عکس هاش رو دوست داشتم. همش چیزای جدید یاد می گیریم و حس و حال متفاوت رو تجربه می کنیم!

چه تعاریف لذت بخشی

فاطمه دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 03:56 ب.ظ

سلام لیلی جان
طاعات و عبادات قبول
من یه سالی میشه به جمع خواننده هات پیوستم خیلی وبلاگت برام مفید بوده.از این بابت ممنونم ازت
اگه خدا بخواد من و همسرم تا چند ماه دیگه بهتون میپوندیم
یکی از چیزایی که برام جالب بود لباس پوشیدن افراد توی شنبه بازار تو این فصله.فک کنم کلا لباس خنک اونجا به کارمون نیاد نه؟

سلام خانومی
طاعات شما هم مقبول درگاه حق ان شالله
ای بابا چرا یک ساله چراغ خاموش میاین و میرین.
ان شالله که همه شرایط براتون مناسب باشه. هوای اینجا البته توی شهر ما که در دامنه های الپ هست بیشتر فصل سال خنک. من هم کلی لباس خنک از ایران اوردم که سر جمع سالی دو ماه می پوشم.
باز هم سوالی داشتی ایمیل بزن

سودا دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:55 ب.ظ http://sowda.blogsky.com

سلام و طاعات قبول!
اول یه نمای دور و گتگ و مبهم از ارمیا نشانمون بده بتونیم یه تصور محوی ازش داشته باشیم!!
دوم خوش بحال نی نی ها بااین وسایل رنگی رنگی که قیمتشم ثابته!
سوم هنوزم داره بارون میاد اونجا؟!

کلا عکس های ارمیا همه اش محو و گنگ از بس وول می خوره.
کلا وسایل و لباس نی نی جذاب هست
نه یک هفته است هوا گرم. و افتابی شده.کلا هوا یا سرد یا گرم.هوای بینابینی وجود نداره!

نرگس سه‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 08:25 ق.ظ

چادر پوشیدن خانوم های ظاهرا اروپایی جالب بود!

بلی عجیب بود. اخه تو مسجد من گاهی زنان افریقایی چادرپوش دیده بودم ولی کسی که المانی حرف بزنه رو ندیده بودم.

فهیمه جون پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 06:42 ق.ظ

سلام سلام.چه جالب اروپایی و چادر؟خداروشکربهترشدید.دلم اون قسمت نی نب رو خواست

سلام و سلام
البته باید گفت مهاجری در اروپا و یا شاید دورگه اروپایی
کلا قسمت نی نی ها جذاب و خوش آب و رنگند

یاسر پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:00 ق.ظ http://tabib271.blog.ir

سلام
طاعاتتون قبول...
وبلاگ زیبایی دارید...
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید با پای دل...

به روزیم با:
پایتخت؛ سریال ونک به پایین

اگر مایل به تبادل لینک هستید خبر بدهید...

سلام
به همچنین طاعات و عبادات شما مقبول حق ان شالله
ممنون از دعوت تون

ریحان جمعه 12 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 10:39 ق.ظ http://ghalaam.blog.ir

چقد دیدن یک آدم مست در خیابان و مغازه چندش آورِ
ترسیم قیافه خانم و آقایان آلمانی محجبه هم جالب بود

اینجا خیلی غیرعادی نیست دیدن ادم های مست.
قیافه های خاص اسلامگرایان گاها افراطی در اروپا

ba baii جمعه 12 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 11:25 ب.ظ

پژوهشگر دانشگاه هلسینکی فنلاند اخیراً نحوه پوشش بحران مالی حوزه یورو توسط رسانه های آلمانی را بررسی کردند و متوجه شدند که در تحلیل این رسانه ها، بیشترین بار شماتت متوجه یونان و دیگر کشورهای بدهکار است. به گفته رسانه های آلمانی: «سیاست پولی این کشورها بسیار بی قیدوبند، هزینه کرد اجتماعی آنها بسیار سخاوتمندانه و بخش دولتی بسیار بزرگتر از حد نیاز بوده است. این کشورها بیش از استطاعتشان خرج می کردند، به همین دلیل بدهی عمومی به شدت سنگین شد و منجر به بحران فعلی گردید.»
یه تحقیق دریا ره نظر آلمان‌ها نسبت به بحرانهای مالی کشورها

ما هم هر چی شنیدیم همین موارد بوده که علت بحران سایر کشورها بی نظمی در مدیریت منابع مالی و عدم شفافیت مخارج است. این آلمان ها از بس خودشون منظم و قانون مدار هستند به نظرشون همه بی قانونن!!

یاشل.ماجراهای خواستگاری شنبه 13 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 10:45 ق.ظ http://majerahayekhastegari.blog.ir

شلوار چاکدار اون خانمو دیدم یاد 10-13 سال پیش افتادم که چاک مد بود.
یه سوال بپرسم جواب میدین؟تیپتون اونجا چطوریه؟مثلا بلوز شلوار و روسری؟یا مانتو؟یا چادر؟ یا ....

ای بابا عجب دقتی داری. من همچین چیزی رو متوجه نشدم.
روسری با پیراهن بلند

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:33 ب.ظ

چه ساختمون در حال ساخت تر وتمیزی! انگار ساخته شده تموم شده رفته!!
واااای من از بچگی استخر توپ دوست داشتم! هنوزم دارم!
چقد تنوع مهمونای مسجد امسال زیاد شده! دوست می دارم!

بالاخره معمار بزرگ وارد صحنه شد. فکر کنم هر روز جارو می کنن.
یادم دوست داشتی. هنوز هم دیر نشده.
اره امسال پناهنده های زیادی موقع افطار میان مسجد

مریم چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 04:34 ب.ظ

دیدی یادم رفتم اسممو بنویسم؟ دیدی؟ دیدی یا ندیدی؟

دیدم دیدم. فهمیدم

سیما دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 02:13 ب.ظ http://simasgreenkitchen.wix.com/ghoolakbanoo

سلام،

من تا قبل از اومدن به کانادا مست ندیده بودم. اما توی این ۵ سال، از وقتی دیدم. به شدت ازشون می ترسم. نه چون کاری می کنن، بدبختا همش اینور اونور بالا می ارن. یعنی در حدی که مست می بینم، راهم و کج می کنم می رم یه جای دیگه...

من هم تا حالا ندیده. بودم .من ازشون نمی ترسم ولی دلم براشون می سوزه. اعتیاد و الکل بلای جان انسان های امروزیه

مامان سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 08:05 ق.ظ

مست ها زندگی خود وخانوادشون رو تباه می کنن

واقعا مست ها و معتادها زندگی ها را می سوزانند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد