زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

سین های جدید پیشنهادی

سفره هفت سین را در میان بغض و دلتنگی برادرها جمع کردم.روز قبلش ارمیا پرسید می تونیم سس رو هم تو سفره هفت سین بذاریم؟و ایلیا سمبوسه را پیشنهاد داد. و من گفتم بله میشه.  فقط این موارد در زمان قدیم نبوده و امروزه وجود دارند و ما می تونیم بذاریم. ارمیا پیشنهاد سیم و سینی هم داد. 

دیشب بعد از نمازمن ، ایلیا آمد توی اتاق و پرسید"آخرش می خوای تو دنیا چیکار کنی؟"من متحیر نگاهش کردم و مجدد پرسیدم،همان را تکرار کرد؟ این جملات را چطور سرهم می کند؟پرسیدم نظر خودت چیه؟گفت من که جواب رو می دونم می خوام ببینم تو هم می دونی

خونه ی مامان بزرگ بدیم و ایلیا کلمات بی معنی پشت سر هم می گفت و می خندید.مادربزرگ گفت این چیزها رو چطور بهم می بافی و سرهم می کنی؟ایلیا جواب داد کاری نداره دهنم رو باز می کنم خودشون میان بیرون، سرهم کردن نداره

سفره هفت سین

از سفره هفت سین، سماق نصیب ماهی ها شده و سکه ها بوی سرکه می دن. دیروز ایلیا می پرسید سبزه های سفره هفت سین خوردنی اند؟ و من گفتم نه،برای تکمیل سفره و قشنگی هستند. جواب داد ولی من امروز یک کمش رو خوردم خوشمزه بود 

کلاس اولی مون که بار اول هست تعطیلات نوروز را از باب تعطیل بودن کلاس تجربه می کند از دیروز استارت پایان تعطیلات را زده و می پرسد چرا بعد از تعطیلات دوباره باید ادامه بدیم؟؟ و اعتقاد دارد چند حرف باقیمانده آخر کتاب که ح و ظ و ض هستند رو میشه با همون قبلی ها نوشت و لزومی نیست اینها رو دیگه یاد بگیریم. قرار شده دو برادر با هم زبان فارسی رو بازنویسی کنند. من بهشون گفتم این کلمات از قدیمی ها به ما رسیده و ما همون طور که یادمون دادن نوشتیم ولی شما می تونید خودتون ایده های جدید بدید منتظر فرهنگستان دهه نودی ها باشید! البته فکر کنم دهه هشتادی ها قبلا تغییر نگارش زبان فارسی رو در فضای مجازی آغاز کردند و باید منتظر تکمیل و رسمی کردن آن توسط دهه نودی ها و شاید قرن جدیدی ها در آینده ای نه چندان دور باشیم.