من و همسرم برای ادامه تحصیل اومدیم این کشور و قصد موندن نداریم.
مطالبی که من در اینجا می نویسم دیده ها و شنیده های خودم از زندگی در برش کوچکی از کشوری در قاره سبز است.
من کارشناس مسائل اجتماعی و سیاسی نیستم و این مطالب خاطرات من از شهر کوچکی است که در آن زندگی می کنیم.
خانواده ی نفره ی ما در فروردین 95 به ایران بازگشت .
ارمیا متولد فروردین93 و داداشش متولد دی94هست
اگر سوالی دارید به آدرس nasrin_v2013@yahoo.com ای میل بزنید. اگر حداکثر تا یک هفته پاسخی دریافت نکردید مجددا ایمیل بزنید!
-----------------------------------------------
کامنت های تبلیغی و غیر مرتبط با پست حذف خواهد شد.
ادامه...
گفته بودم که بهروز قرار بود برای آخرین بار این هفته به شهر ما بیاد و بعد از اون طرف برگرده ازبکستان. دو روز پیش شقایق به ما زنگ زد و گفت بهروز رو برای شام دعوت کردن خونه شون و ما هم دعوتیم. ما وقتی ایران بودیم دوست داشتیم کاتالوگ هایی از ایران بگیریم که به دوستان آلمانی مون اینجا بدیم ولی چون فرصت نداشتیم نتونستیم بریم دنبالش. فقط آقای همسر دو تا کاتالوگ از ایران از گذشته ها داشت که آوردیم. یکی شون به زبان Россия بود! وقتی قرار شد بریم خونه شقایق و بهروز هم بود تصمیم گرفتیم کاتالوگی که از ایران داشتیم رو به بهروز بدیم وقتی توی گوگل نوشتیم فهمیدیم که کاتالوگ به زبان روسی است حسن اتفاق جالبی بود چون بهروز هم زبان کشورشان روسی است و دقیقا کاتالوگ به درد اون می خورد. البته کاتالوگ عکس های زیبایی از اقصی نقاط ایران داشت که همه دست به دست کردند و دیدند و تشویق شدن که اونها هم برن ایران گردی(بقیه جمع ایرانی بودند ها!) قبل از رفتن قرار بود که بهروز بیاد خونه ما و با هم بریم چون اون مسیر خونه شقایق رو بلد نبود. توی راه که بهش گفتیم مثلا خونه شون بعد از راه آهن هست، پرسید راه آهن چیه؟ وقتی بهش گفتیم یعنی ریل قطار و چون جنس جاده آهنی است بهش میگیم راه آهن اونقده ذوق کرده بود از این نام گذاری تو مهمونی هم کیارش توضیح داد که واژه اتوبان یک کلمه آلمانی است.Bahn به آلمانی معنی راه رو میده و کلمه اتوبان هم از روی آن ساخته شده. بعد سعی کرد واژه خیابان رو هم بگه ولی انصافا دیگه قسمت "خیا" ش قابل توضیح نبود همگی گردوهامون(منظور مغزهامون) رو ریختیم روی هم ولی نتونستیم بر مبنای کلمه اتوبان این رو معنی کنیم البته الان که توی اینترنت جستجو کردم دیدم که نوشته خیابان یک واژه فارسی است. می تونید اینجا درباره اش بخونید. موقع خداحافظی هم بهروز گفت سخت امید دارم که شما را در ازبکستان ببینم و از غذاهای دستپخت خانومم بخورید.
وقتی بهروز فارسی حرف می زد به این نتیجه رسیدم زبان فارسی زبان آسانی هم نیست. مثلا بهروز می خواست بگوید من در برلین کار خاصی نداشته بودم. اول گفت کاری بوده نداشتم ، بعد گفت کاری داشته نبودم تا بالاخره جمله صحیح را گفت. انصافا زبان ما هم زبان حال گیری است
خلاصه جمع بامزه ای بود چون کلماتی که بهروز نمی فهمید رو براش توضیح می دادند و آقای همسر هم مترجم انگلیسی جمع بود. یکی دیگر از مهمانان پسری بود به نام امیر(اسم مستعار هست) که قبلا هم برایش گفته بودم حدود 12 سال است که در آلمان کار و زندگی می کنه و یک سال هست که به شهر ما اومده. وقتی بهروز گفت که 26 سالش هست و پسر 4 ساله داره ، به امیر گفتند یاد بگیر 7 سال از تو کوچک تره و بچه هم داره تو هنوز زن نداری. امیر هم گفت دختر خوب پیدا نمیشه . گفت که من سه ماه پیش ایران بودم و دیدم که دخترهای ایرانی چقدر سطح توقعشون بالاست و ... من هم وجه دختر بودنم فعال شد و گفتم خب دخترها هم حق دارند که یک سطح حداقلی رو برای زندگی تقاضا کنند. خلاصه بحث کوتاهی هم در این زمینه پیش آمد و امیر گفت من کلی طول کشید که به تنهایی در اینجا عادت کردم و تغییر این عادت هم طول می کشد. آقای همسر هم گفت که هرچی سنت پائین تر باشه تواناییت برای تغییر شرایط زندگی بیشتره. شما هم دعا کنید که امیر یه شریک خوب برای زندگیش پیدا کنه.
درخت کاج طلائی!
درخت کریسمس توی شهرداری
فرشته و برف کم خرج
توی عکس بالا به جای برف کاغذ کشی های نازک چسبونده و فرشته ها هم با چوب و کائوچو درست کرده!
اخییییییییییی طفلی امیر کوچولو.. گفتی 7 سال از بهروز بزرگتره؟؟ یعنی 33 سالشه؟؟ سن خوبیه... یعنی 6 سال از من بزرگتره خواهر جان.. شما باید در مورد عزب های دور و برت احساس مسئولیت بکنی خواهر... چه معنی داره ادم دختر خوب (اوهو اوهو) سراغ داشته باشه معرفی نکنه.. والا... خود من توقع انچنانی از زندگی ندارمم خواهری کن خواهر جان شوخی کردم...هاهاهاها... واقعا در مورد دخترهای ایرانی با اینکه اولش همه چی تمام می خوان ولی محبت و درک طرف مقابل می ارزه به تمام اون مشکلات... ادم یه زره می پوشه و می ره به جمع مشکلات...
من خیلی امیر رو نمی شناسم و نمی دونم چه جور آدمی که بتونم کسی رو بهش معرفی کنم. خب پسرها اولش رو که می بینن می ترسن برن جلوتر تا بقیه محسنات دخترها رو ببینن
محبوبه 81
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1391 ساعت 01:29 ب.ظ
لیلااااااااااااااااااااا تو که میدونی من چه دختر خوبیم پس چکار میکی اونجا؟ سلام منو به آقا امیر برسون بگو بهتر از من پیدا نمیکنه خب بجنب دیگه دخترررررررررررررررررررر
من در خوب بودن تو شک ندارم. ولی به خوب بودن امیر اطمینان ندارم. در این که بهتر از تو پیدا نمیشه شک ندارم
سلام لیلی جان کار نداشتی حرف از امیر زدی و همه را هوایی کردی تازه این امر آقا مگه خودش خواهر و مادر ندارد که اینا مزاحم وقت شریف شما می شوندشما لطفا آدرس خونه اونا را به این جمع مشتاق بده بقیه مراحل با خودشان لیلی جان از گزارشات کامل شما متشکرم
من هدفم بیان این مطلب بود که کسانی که به تنهایی به خارج مهاجرت می کنند مطمئن نباشند که حتما در آنجا همسری مطابق آرزوهای خود میابند و شاید وقتی به کشور خودشون برگردند باز هم با معیارهای هم سن و سال های خود در ایران فاصله داشته باشند. خواهش می کنم
سلام لیلی جونم شب یلدات مبارک .جای من را هم خالی کن. کم اجیل بخور دلت درد نگیره. راستی لیلی بابت وبلاگی که بهم معرفی کردی مرصی.این را از قبل می شناختم ولی چند وقت بود گمش کرده بودم.
سلام خانومی. شماها باید تو جمع های فامیلی و در کنار خانواده جای ما رو خالی کنید. خواهش می کنم.شاد و تندرست باشی
واقعا زندگی پر از خاطره است اسم مناسبیه واسه وبلاگ تو:))انقدر که عکس و خاطره داری و می نویسی:))این عالیه:) میگم دوستم این قسمت هد وبلاگت رو چطوری عوض کردی؟میشه لطفا یکم راهنماییم کنی دوستم:)
همه زندگی ها پر ازخاطره است به شرطی که با دقت بهش نگاه کنند. من از قسمت ویرایش قالب در قسمت کدش عکسی که قبلا اندازه اش رو تنظیم کرده بودم گذاشتم. اگر می خوای دقیق تر برات توضیح بدم
دستور زبانمون سخته واسه همین با فعل سازی عموما مشکل دارن
آخی. بیچاره بقیه که می خوان فارسی یاد بگیرن و بیچاره من که می خوام آلمانی یاد بگیرم
سلام عزیز دلم شاد و خرم و عاقبت به خیر باشی دختر مهربون وبا صفای من..
عزیز دلمممممممم
ممنون مامان مهربونم
اخییییییییییی طفلی امیر کوچولو.. گفتی 7 سال از بهروز بزرگتره؟؟ یعنی 33 سالشه؟؟ سن خوبیه... یعنی 6 سال از من بزرگتره
خواهر جان.. شما باید در مورد عزب های دور و برت احساس مسئولیت بکنی خواهر... چه معنی داره ادم دختر خوب (اوهو اوهو) سراغ داشته باشه معرفی نکنه.. والا... خود من توقع انچنانی از زندگی ندارمم خواهری کن خواهر جان
شوخی کردم...هاهاهاها...
واقعا در مورد دخترهای ایرانی با اینکه اولش همه چی تمام می خوان ولی محبت و درک طرف مقابل می ارزه به تمام اون مشکلات... ادم یه زره می پوشه و می ره به جمع مشکلات...
من خیلی امیر رو نمی شناسم و نمی دونم چه جور آدمی که بتونم کسی رو بهش معرفی کنم.
خب پسرها اولش رو که می بینن می ترسن برن جلوتر تا بقیه محسنات دخترها رو ببینن
لیلااااااااااااااااااااا تو که میدونی من چه دختر خوبیم
پس چکار میکی اونجا؟
سلام منو به آقا امیر برسون بگو بهتر از من پیدا نمیکنه
خب بجنب دیگه دخترررررررررررررررررررر
من در خوب بودن تو شک ندارم. ولی به خوب بودن امیر اطمینان ندارم.
در این که بهتر از تو پیدا نمیشه شک ندارم
یلدا خجسته بانو
ممنون.به هم چنین بر شما
زبان المانی یکی از کاملترین زبانهای دنیاس... خیلی سخته یاد گرفتنش.. و البته شیرین...
اوااااااااا لیلی جون.. خودت الان گفتی امیر خیلی پسر خوبیه و از این حرفا...
دیگه نزن زیر قولت
درسته زبان کاملیه ولی خب گرامرش هم به همون اندازه مشکله
من گفتم پسر خوبیه؟؟!!
خب باشه من بهش میگم ولی بقیه اش به من ربطی نداره ها!
یلدات مبارم عزیز جان
خیلی ممنون. بر شما هم مبارک باشه
دستور زبان فارسی خیلی سخته.حتی گاهی خود ماها هم جمله بندیمون مشکل داره چه برسه به خارجیا.
یلدات مبارک عزیزم
قبول دارم که همه فارسی زبان ها گرامر رو صحیح استفاده نمی کنند.
ممنون. شب یلدای شما هم مبارک
سلام
انشالله هر جا هستی خوش و خرم باشی. خوشحال شدم اینجا رو دیدم.
سلام خانومی
خوش اومدی
لطف داری
سلام لیلی جان کار نداشتی حرف از امیر زدی و همه را هوایی کردی تازه این امر آقا مگه خودش خواهر و مادر ندارد که اینا مزاحم وقت شریف شما می شوندشما لطفا آدرس خونه اونا را به این جمع مشتاق بده بقیه مراحل با خودشان لیلی جان از گزارشات کامل شما متشکرم
من هدفم بیان این مطلب بود که کسانی که به تنهایی به خارج مهاجرت می کنند مطمئن نباشند که حتما در آنجا همسری مطابق آرزوهای خود میابند و شاید وقتی به کشور خودشون برگردند باز هم با معیارهای هم سن و سال های خود در ایران فاصله داشته باشند.
خواهش می کنم
سلام لیلی جونم شب یلدات مبارک .جای من را هم خالی کن. کم اجیل بخور دلت درد نگیره.
راستی لیلی بابت وبلاگی که بهم معرفی کردی مرصی.این را از قبل می شناختم ولی چند وقت بود گمش کرده بودم.
سلام خانومی. شماها باید تو جمع های فامیلی و در کنار خانواده جای ما رو خالی کنید.
خواهش می کنم.شاد و تندرست باشی
میشه منو ببری سمرقند و بخارا؟ یعنی این تاجیکی ها خیلى بامزه ان!
آره همگی با هم میریم مهمون خانواده بهروز میشیم.
واقعا زندگی پر از خاطره است اسم مناسبیه واسه وبلاگ تو:))انقدر که عکس و خاطره داری و می نویسی:))این عالیه:)
میگم دوستم این قسمت هد وبلاگت رو چطوری عوض کردی؟میشه لطفا یکم راهنماییم کنی دوستم:)
همه زندگی ها پر ازخاطره است به شرطی که با دقت بهش نگاه کنند.
من از قسمت ویرایش قالب در قسمت کدش عکسی که قبلا اندازه اش رو تنظیم کرده بودم گذاشتم.
اگر می خوای دقیق تر برات توضیح بدم
چه مهمونی خوب و صمیمی داشتین! خدا رو شکر که همچین دوستای خوبی دارین!
فرشته های دور بابانوئل چه گوگولین!
بله دوست های خوب توی غربت غنیمت هستند.
کلا اینجا عاشق این هستند که مجسمه فرشته در شکل و حالت های مختلف بسازند و توی دکورهاشون بچینند
ممنون میشم یکم دقیقتر بگی..دوس دارم وثلاگم از این حالت عمومی بودن ظاهرش در بیاد...مرسی عزیزم:-*
اگر می خوای کد وبلاگت رو برام بفرست و عکسی که می خوای بذاری لینکش رو بفرست. تا من کد رو تغییر بدم