ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
-ارمیا بار اول که با قطعات کیت الکتریکی اش لامپ روشن و پنکه می سازه با تردید از من می پرسه اینها حس هم دارند؟؟
-در راستای سوال کتاب درسی و طبقه بندی چیزهایی که در خانه می بینیم،داداشی ها موجودات زنده خانه را می شمارند: ماهی،جوجه ها،گیاهان توی گلدان،پشه ها،عنکبوت ها و مگس ها.نتیجه می گیرند تو خانه خیلی موجود زنده داریم!!
-از ایلیا می پرسم اگه ایلیا نبودی دوست داشتی چی باشی؟ میگه هیچی نباشم!! میگم مثلا پرنده یا درخت یا زرافه از این چیزها بگو! چند ثانیه فکر می کنه و می گه قطره آب بودم از دریا می افتادم تو ساحل و تو شن ها تموم می شدم!!!
-
از بیانات ایلیا :
- خوش به حال فلانی که متولد ۱۴۰۰ هست؟ چون می تونه سال ۱۵۰۰ رو ببینه.انگار آدم ها سال تولید و انقضای صدساله دارند.
-کاش آدم ها مثل عددها بودن آخرشون معلوم نبود
-کاش کره زمین مثل خط صاف بود که هیچ وقت تموم نمی شد.من میگم خب هر کس می خواست کشف کنه می رفت و دیگه برنمی گشت میگه خب آخرش رو به اولش وصل کنن. میگم میشه دایره که الان هم کره زمین همین شکلیه!!
-اگر چیزی از پیش خدا بیفته و اینجا بشکنه تیکه هاش خیلی ریز میشه؟؟؟
-ارمیا می پرسه اگر نردبون از پیش خدا بذاریم بخوایم بیاییم پایین چند ساعت طول می کشه؟
-ایلیا میگه فیلم ۱۰۰+هم داریم؟ منظورش رده بندی فیلم های تلویزیون هست.ارمیا جواب میده اون وقت باید بالای سر قبرها تلویزیون بذاریم چون اونها فقط می تونن ببینن
- افاضات جدید "ابن "دار به بخش بخش کردن کلمات رسیده.مثلا ما ابن کارونی(یعنی ماکارونی) و ایل ابن یا (یعنی (ایلیا) داریم.
-ارمیا : یه خبر بد! امروز هیچ مناسبتی نداریم ولی در عوض فردا خیلی مناسبت هست.(خبر بد و خوب رو باهم میده)منم گفتم تقویم رو کج کردن مناسبت ها روی هم ریخته
به ارمیا ۱۰ دی رو توی تقویم نشان دادم و گفتم ببین اینجا نوشته ۱ چون در تقویم میلادی امروز سال نو می شود.با تعجب گفت یعنی الان اونجا بهار شده؟ گفتم نه.متفکرانه گفت یعنی همین طوری تو زمستون سال نو میشه؟؟!!
- ایلیا می پرسه اگر من مرحوم نشم و صدساله بشم اون وقت داداش چند سالش میشه؟