خب این هفته هم شنبه مرکز شهر پر از بند و بساط تبلیغات انتخاباتی بود. یکی از ائتلاف های انتخاباتی بساط ساندویچ سوسیس راه انداخته بود و به ملت ساندویچ داغ تقدیم می نمود.

بقیه هم شیرینی و قهوه و خودکار و لیوان و گل و بادکنک و شکلات و ... می دادند. کاندیداها حضور داشتند و با دست خودشون رای دهندگانشان را شاد می کردند.

البته عده ای هم ایستاده بودند و راجع به برنامه های کاندیداها باهاشون بحث می کردند که مثلا این افزایش خدمات عمومی شامل نمی دونم بیمه فلان هم میشه؟و ... خلاصه بحث های انتخاباتی داغ بود.بیش از همه هم این گروه ها بادکنک پخش می کردن. یعنی هر حزبی بادکنک های رنگی حزبش را توزیع می کرد .مثلا آبی و سفید و سیاه برای CSU و یا سبز برای حزب سبز و ... و بچه ها و بزرگ ها همه چند تا چند تا بادکنک دستشون بود و می رفتند. به کالسکه ها و کیسه های خرید کلی بادکنک وصل بود و گاهی هم یکی دو تاشون در می رفت و توی آسمان هم بادکنک رویت می شد. بعضی بچه ها در حدی بادکنک داشتند که هر آن امکانش بود به هوا پرواز کنند!من نمی دونستم اینقدر شهرمون کاندیدا داره. هنوز هم نمی دونم چند نفر باید
انتخاب بشن ولی وقتی دفترچه ها رو نگاه می کردم از باغبان و آشپز و راننده
کامیون بگیر تا زن خانه دار و دانشجو و کارآموز همه اسمشون تو لیست بود!
البته همه هم تبلیغات نمی کردند یک عده خاص خب نمودشون بیشتره.
توی میدان اصلی هم چند تا چادر برپا کرده بودند و تبلیغات چیزهای مختلف می کردند. یک گروه بودند که عکس های دیوارهای حائل صوتی اطراف ریل قطار رو گذاشته بودند و اعتراض کرده بودند که این دیوارهای بلند منظره شهر را زشت می کنند! این دیوارها که در اطراف ریل قطار در نزدیکی محل های مسکونی هست بعضا شیشه ای و بعضا فلزی است. این گروه اعتراض داشتند که منظره شهرمون از دید افراد داخل قطار زشت میشه و توریست نمیاد، باید این دیوارها رو کوتاه و شیشه ای کنند. البته کلی نوشته و توضیحات هم داشتند و از مردم امضاء می گرفتند.
اون زوج مسن هم که قبلا تعریف کرده بودم اومده بودند خونه مون برای تبلیغ مسیحیت، اونها هم یک میز گذاشته بودند و بروشورهای مذهبی شون رو چیده بودند. خلاصه مرکز شهر،شهر فرنگی بود برای خودش!

پشت صحنه بادکنک باد کنی و تدارکات

ساندویچ سوسیس انتخاباتی

بحث های انتخاباتی

این خانم کاندیدا با دست خودش به خانم ها به مناسبت 8 مارس گل می داد

نمای کلی
یک عده در مرکز شهر روی زمین خوابیده بودند و روی پلاکارهادشون نوشته بودند به پرستاری توجه کنید.(مفهوم نوشته روی پلاکارد: مراقبت و نگهداری مثل یک چیز بی ارزش کف زمین است) این گروه شامل پرستاران و مشاغل مرتبط با نگهداری از بیماران و سالخوردگان هست و معترض هستند به وضعیت این افراد(مراقبان) در آلمان. این گروه اعتقاد دارند که وضعیت کاری و حقوقی پرستاران در آلمان مناسب با سختی کار و استرس آن نیست و با توجه به اهمیت کار این افراد و تماس مداوم با مردم و بیماران نیاز به حمایت دولتی بیشتری دارند.این گروه به مدت 10 دقیقه روی زمین دراز کشیدند تا اعتراض خود را نشان دهند.
این هم سایت این گروه.



کالسکه ای با بادکنک

