سر ستون های کاخ آپادانا
یکی دیگه از مناطق توریستی شهر باستانی شوش قلعه فرانسوی هاست. طبق توضیحی که روی لوح کنار در ورودی نوشته بود در زمان قاجار قراردادی برای کاوش مناطق باستانی ایران بین شاه و هیئت باستان شناس فرانسوی منعقد شده به این مضمون که هر چه زر و سیم(همان طلا و نقره) در مناطق حفاری یافت شد مال حکومت و هر چه سفال و مجسمه و آثار دیگه یافت شد مال خود گروه باستان شناسی!! نتیجه این قرارداد این شده که بسیاری از آثار کشف شده ایران الان در موزه های سایر کشورها به خصوص فرانسه جاخوش کرده و در موزه های ما کپی یا مولاژ آنها موجود است
این قلعه که به سبک اروپایی ساخته شده متعلق به اولین گروه باستان شناس فرانسوی است که برای حفاری به این منطقه آمدند و با خشم مردم منطقه مواجه شدند.
قلعه فرانسوی ها
مردم منطقه از همکاری با آنها سرباز زده و گروه فرانسوی برای در امان ماندن از خشم مردم با استفاده از باقیمانده های کاخ آپادانا برای خود دژی محکم ساختند! یعنی الان آجرهای لعاب دار و سنگ های نقش دار و کتیبه های باستانی در دیواره های این کاخ قرار گرفته! بقیه مجسمه های یافت شده در کاخ را هم که خود فرانسویان زحمت حمل آن را به موزه های خود کشیده اند!
سنگ نوشته کاخ آپادانا که در قلعه فرانسوی ها موجود است.
برای مهمانان خارجی ما این ظلم و غارت اروپایی ها عجیب بود. یکی از آنها آثار گلوله را بر روی دیوار قلعه نشان می داد و می گفت ببینید که اینها در مقابل مردم منطقه از اسلحه هم استفاده کرده اند. اروپایی ها ظلم های بیشماری در مناطق مختلف آمریکای لاتین در حق مردم بومی و سرخ پوستان آنجا روا داشته اند. پرتقالی ها و فرانسوی ها و انگلیسی ها سال ها در قاره آمریکا به کشتار سرخ پوستان و رواج برده داری در آنجا مشغول بوده اند.
آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش را هم زیارت کردیم. طبق توضیحی که در خورد آرامگاه نوشته بود دانیال نبی از پیامبران بنی اسرائیل بوده که توسط کوروش پادشاه ایران از بند بابلیان نجات یافته و در دربار کوروش دارای منزلت بوده است.
آرامگاه دانیال نبی
آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم ۱۲۰ سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم ۱۵۰ یا ۱۰۰ سال یا …
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه
هر ۴ سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شوند حاصل
زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر ۱۲۰ سال یک ماه را جشن
می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک
بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره
ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل دیدن این جشن را
به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف
مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این
به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند
بگویند ۱۲۰ سال زنده باشی.
منبع : مجله اینترنتی گونش