ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ارمیا از من می پرسه بین "تکرار شونده "و "بزرگ و کوچک کننده"کدوم رو انتخاب می کنی؟ و بعد دوتایی هر کدوم رو توصیف می کنند که چه کارها که نمیشه باهاش کرد.مثلا اگر تکرار شونده داشتیم چند تا از خودم درست می کردم کارهام رو انجام بده و خودم اینجا روی مبل لم می دادم( فکر می کنم این ایده از اثرات دیدن سریال سونیک باشه)
-ارمیا میگه چه خوب شد که اول نوشتن رو یاد نگرفتیم و بعد تو مدرسه حرف زدن رو.اون جوری خیلی سخت میشد.
-ایلیا قبل از خواب دور اتاق می دوه.می پرسم چرا؟میگه می خوام رکورد خودم رو بزنم. رکورد این که از صبح تا شب بیشتر بدوم و بایستم و کمتر بشینیم و بخوابم.
-ایلیا می پرسه" بزرگترین میدان خاورمیانه" کجاست؟میگم که شاید میدان نقش جهان اصفهان باشه.می پرسه اندازه اش چقدره؟
- ارمیا میگه من مزه هایی که با "ت" شروع میشه دوست دارم. ترش و تند و تلخ.تلخ هم مثل شکلات تلخ دوست دارم
سلام لیلی جان
امیدوارم حال همگی تون خووب و خوش باشه
جای من لپ ارمیا رو بکش سر اون جمله اش که خوب شد اول نوشتن نبود بعد حرف زدن خیلی خندیدم در حالی که ناراحت بودم قبلش.
ای جان بهشون
خدا حفظ شون کنه.
سلام مادرپرانرژی
خدا رو شکر خوبیم.
ان شالله حال دل شما هم خوب باشه.
ممنونم
منم میخوام چندتا از خودم درست کنم
بفرستم اینور اونور سر ملت غر بزنن
این دوتا فسقلی عالی هستن
کاش تند تند از کاراشون و حرفاشون بنویسید
برای مورد شما چند تا کمه باید لشکر بسازین
الان دیگه بزرگ شدن کمتر حرف های جالب می زنند
ایده تکرار شونده عالی بود. آدم چندتا از خودش کپی داشته باشه هر کدوم رو مختص یه کاری قرار بده
آفرین
خیلی ایده ی خوبیه فقط حیف راهی برای اجرایش نداریم
منم تکرار شونده رو دوست دارم. ایده جهان موازی و ... هم از همین جاها میاد دیگه :)
آفرین به ایلیا که رکورد بیشتر دویدن و فعالیت خودش رو جابه جا میکنه.
لیلی جان بچه ها دیگه دست از سر تقویم برداشتند به طور کامل؟
خوبه کلمه ی جهان موازی رو هم بهشون بگم اون وقت دیگه باید خودم رو آماده کنم.
تقویم کلا خونده شد و نکته جدیدی دیگه نداره مگر این که تقویم جدید باشه و مناسبت غیرمعمول توجهشان رو جلب کنه. الان تقریبا سال قمری و شمسی و میلادی رو درک کردن
اون قضیه رکورد رو من تو بچگی یه جور دیگه برای خودم معنی میکردم. یادمه برای اول دبستانم رفته بودیم عکس بگیریم، عکاس که پسر جوونی هم بود گفت وقتی گفتم دیگه پلک نزن. منم شروع کردم تند تند پلک زدن. با یه چهره پوکرفیس نگاهم کرد که الان خندم میگیره یادش میفتم. گفتم خب میخوام همه پلکام رو بزنم که وقتی گفتین آماده باشم و پلکام تموم شده باشه. فکر میکردم لابد در ساعت یه تعدادی داره و باید زودتر تمومشون کنم.
خیلی فکر خوبی کردین
چقدرسوالاشون داره بزرگ سالانه میشه،ماشالله بزرگ شدن
ممنون
لیلی جونم حواست باشه من سوالاشون رو چند بار خوندم .. داره نوع و مدل سوالا بشدت تغییر میکنه و سخت میشه هااا
من میترسم چند تا از خودم بسازم و بفرستم دنبال کارام اونا هم خسته بشن و خستگی اونا هم بیفته گردن من
سوال هاشون از حالت فلسفی و بی نهایت وار خارج شده و به مناسبات اجتماعی کشیده شده
بحث تامین انرژی کپی ها مغفول مانده. خوب شد شما مطرح کردین
سلام
من از پیج دکتر ربولی با شما آشنا شدم.
یه سوال داشتم.
با توجه به اینکه شما تجربه زندگی در اروپا رو دارید، لطف می کنید در کل نظرتون رو در مورد زندگی در خارج ایران بفرمایید.
خود شما اگر امکانش باشه مهاجرت می کنید؟
میدونید نمی خوام بی گدار به آب بزنم، برای همین تصمیم گرفتم مزاحم دوستانی که خارج زندگی می کنند یا کردند بشم و نظراتشون رو بپرسم.
سلام
سوالتان خیلی کلی هست. مهاجرت با توجه به شرایط و روحیات هر کس فرق می کنه. الویت ها و وابستگی های عاطفی زندگی هر کس متفاوت. برای یک نفر شرایط اجتماعی و سیاسی و شغلی و تحصیلی تو ایران قابل تحمل نیست و فکر می کنه با جداشدن از این محیط زندگی بهتری خواهد داشت. و خب برای بعضی ها بعد عاطفی پررنگتر هست
سلام لیلیجان
گل پسرها سلامت باشند همیشه
یک سوال
قطعا بخش زیادی از اینجور متنوع فکر کردن اونها از هوش بالاشون هست ولی میخواستم بپرسم خودتون هم جهت دهی کردید؟ مثلاً کتاب زیاد میخونند یا بازی های پرورش خلاقیت خاصی کار کردند؟
سلام عزیزم
به نظر من که داداشی ها معمولی هستند. شاید چون من سوال هاشون رو فقط می نویسم و شیطنت ها و لجبازی ها و دعوا و سروکله زدن رو ثبت نمی کنم این طور به نظر می رسه.
ما بازی موبایل نداریم و از بچگی کتاب خوندن و نقاشی کشیدن بازی اصلی مون بوده البته الان که بزرگتر شدن علاقه به نقاشی خیلی کم رنگ شده ولی وسایل بازی شون لگو و اجرک های چوبی و سنگ و ... هست
بله درست میگید.
منظورم از بعد اجتماعی، رفاه و آرامش و امنیت هست.
مثلا من زیاد شنیدم که توی اروپا و آمریکا از همجنس بازها حمایت میشه و مثلا یه کلیپ دیدم که یه بچه رو از خانوادش جدا کردن چون خانوادش بهش آموزش داده بودن که همجنس بازی بده.
چند روز پیش هم کلیپ دختر جوانی رو دیدم که کلی عمل کرده بود تا شبیه گربه بشه و وقتی خبرنگار ازش سوال میپرسید، فقط میگفت "میو".
من ترجیح میدم که بچم با ارزش های انسانی رشد کنه.
از سمت دیگه میگن مالیات خیلی سنگینه و زندگی ها سخته و....
استثنا همیشه همه جا هست. تو ایران هم اتفاقات تلخ داریم مثل قتل فرزند به وسیله پدر و یا حمله به شاهچراغ اگر کسی بخواد با شنیدن این اخبار کشور ما رو قضاوت کنه ناامنی و خانواده از هم پاشیده به ذهنش میرسه در صورتی که اینها اتفاقات ناگوار هستند نه همه واقعیت زندگی در ایران.
بالا بودن مالیات هم به خاطر نداشتن نفت و اداره کشور با مالیات مردم هست و همین طور وقتی مردم مالیات می دهند در امور کشور نظر می دهند . حقوقی هم که بعد از کسر مالیات می مونه برای زندگی کافیست . میزان مالیات هم با توجه به متاهل بودن و فرزندداشتن تغییر می کنه.
ارزش های انسانی و اصول اخلاقی همه جا محترم هست ولی نحوه برخورد با ارزش ها رو مردم و حکومت تعیین می کنه و آزادی گوهر ارزشمندی است
سلام عزیزم
تلخ مثل شکلات تلخ .. چه جالب . به ای میگن بچه باهوش لیلی خانم
سلام
احتمالا خاطره ی بادام تلخ نداره
سلام بر لیلی بانو خوبی
وای که چقدر کیف میکنم از خوندن سوالات با نمک این دو وروجک
فقط مزه ها
تلخ و چقدر قشنگ برای خودش تعریف کرده . باید یک دفعه یک ته خیار تلخ بخوره تا تمام تصوراتش دود بشه بره هوا
الهی همیشه همینجور پر انرزی و بامزه بمونن
سلام.خدا رو شکر
بله بله کاملا معلومه از تلخ خاطره خوب داره .اون خیار تلخ ها مال زمان ما بود
الهی آمین
تکرار شونده!!!!!! برای من که دنیا همین یکبارم که سعادت داشتن منو پیدا کرد صدها هزار بار توبه کرد اینو من هرگز نمیخوام
ماشالله به کوچولوهاتون
دنیا هنوز وقت داره شما رو کشف کنه بهش وقت بده.
ممنون