ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تابستان شروع شده و داداشی ها زمان زیادی رو با هم هستند و خب به طور طبیعی دعواشون هم بیشتر و باید یک قاضی و داور تو خونه استخدام کنیم.
ایلیا می پرسه چرا خودمون نمی تونیم خودمون رو قلقلک بدیم؟ چرا آدم بزرگ ها قلقلکی نیستن؟
-ایلیا می پرسه اگه یک عنکبوت بره تو بدنمان اونجا می تونه تار درست کنه؟
- ارمیا می پرسه اگه جمعیت یک شهر خیلی زیاد بشه هوا تموم میشه؟
-ارمیا تصمیم گرفته بود که منو تقلید کنه. یعنی حرف های منو تکرار کنه. نیم ساعتی طوطی خان کنارم بود و تذکرات من به اهل خانه را تکرار می کرد و خنده هایم اکو داشت ولی بعدش گفت میرم مرخصی. یعنی اینقدر سخت بودم؟
-ارمیا می پرسه امکان داره لونه ی مورچه توی ماشین باشه؟میگم خب باید سوراخی یا شکافی باشه و مثلا خاک داشته باشه. میگه خب ماشین قدیمی باشه و کلی توش خاک جمع شده باشه. میگم خب غذا باید داشته باشند. میگه توش هم کلی خرده نون و برنج و اینها ریخته باشه. خلاصه اونقدر شرایط رو توضیح میده که مورچه ها خونه جدید رو بپسندند. اصلا هم فکر نکنید این مکالمه داخل ماشین در جریان بود و ماشین توصیفی هم شبیه ماشین خودمون بود.
-ایلیا می پرسه داغ ترین غذای دنیا چیه؟ میگم مثلا آب جوش. بعد می پرسه سردترین غذای دنیا چیه؟ میگم آب یخ زده. می پرسه اگه کسی آب جوش بخوره بعد بلافاصله آب یخ دندون هاش ترک می خوره؟!
-در حال درست کردن کیک یخچالی هستیم که ارمیا می پرسه به نظرت الان چند نفر تو دنیا دارن این کیک رو درست می کنند؟ الان چند نفر دقیقا دارن اینو هم می زنند؟
-از کشفیات ارمیا اینه که ماه اردیبهشت شامل سه ماه عربی: رمضان و شوال و ذی القعده هست.و به نظرش این اتفاق هر قرنی یکبار رخ میده!
- داداشی ها بعد از مدت ها قراره برن استخر.یعنی قبل از کرونا می رفتند و بعد دیگه فراموش شد .الان ایلیا کلا یادش نمیاد استخر چه طوری بوده. هر دو با هیجان لباس هاشون رو در آوردن و تو خونه شبیه سازی می کنند. ایلیا می پرسه:
یعنی تو استخر همه لختن؟ حتی جوراب هم ندارن؟
و بعد می پرسه می تونیم زیر اب چشم هامون رو باز کنیم؟
آب استخر تا کجاست؟ ۴متر یعنی چقدر؟ برای چی این همه استخر بزرگه؟یعنی اگر بریم وسط استخر تو آب فرو میریم؟ یعنی اگر بازوبند استخر ببندیم تو آب فرو نمی ریم؟
و وقتی رفتند من دیدم که بازوبند بادی رو جاگذاشتن و بعد که برگشتند خبر دادند استخر برای تعمیرات یک ماه تعطیل شد