چند روز پیش که با آقای همسر بیرون رفته بودیم هنوز چند قدم از خانه دور نشده بودیم که یک خانوم و آقای مسن را دیدیم. خانومه به ما که رسید سلام کرد. من گذاشتم به حساب این که پیرها عادت دارند به آدم هایی که نگاهشان با هم تلاقی دارد سلام می کنند. هنوز یک قدم نرفته بودیم که آقای همسر گفت این خانومه رو شناختی؟ من گفتم نه! اون هم گفت فکر کنم خانوم صاحب خانه بود!! چهار قدم دور نشده بودیم که برگشتیم و هم زمان اون خانوم و آقا هم برگشتند و ما را نگاه کردند. مثل این که آنها هم تازه ما را به جا آورده بودند. خلاصه هر دو طرف ماجرا برگشتیم و با هم چاق سلامتی کردیم. خدای نکرده صاحب خانه بود و باید تحویلش می گرفتیم. من این خانوم را دو بار ملاقات کرده بودم. یک بار همان موقع که برای دیدن خانه آمده بودیم(صاحب خانه ها اینجا معمولا اصرار دارند که باید شخصا مستاجر را ببینند و بپسندند) دیده بودمش و یک بار هم موقع تحویل کلید. اون موقع به نظرم خیلی مسن آمد. اون روز کت و شلوار و کلاه پردار سبز پوشیده بود و موهایش یک دست سفید بود. اون موقع 85 سالش بود و بسیار سر حال و قبراق با امید به زندگی بسیار زیاد(چون برای موقعی که ما خانه را تحویل بدیم نقشه داشت). حالا که دیدیمش موهایش را جوگندمی کرده بود و خب ست لباس هایش فرق کرده بود. خب من فکر نمی کردم آدم حدود 85 ساله موهایش از سفید به جوگندمی تغییر کند!! برای همین ایشان را نشناختم. ایشان بسیار ما را تحویل گرفت و چند بار پرسید که آیا از خانه راضی هستید؟ ما هم بسیار محترمانه گفتیم بله بله بسیار خوبه!! همسایه هامون هم خوب هستند!!! ایشان هم گفت حالا که شما راضی هستید من هم راضی هستم. من بسیار خوشحالم. خلاصه نقش مودبانه خویش را در برخورد با صاحب خانه ایفا نمودیم. قبلا هم ذکر کردم که اجاره بها قانونا هر سال افزایش می یابد ولی بسیاری صاحب خانه ها اگر از مستاجر راضی باشند اصراری برای افزایش اجاره بها ندارند. مقلا خانه سمیرا که بیش از ده سال است در آن ساکن هستند همان اجاره بهای نخستین را دارد. ما هم تا حالا دردسری برای ایشان نداشتیم. فقط پارسال که آبگرمکن خراب شد بهش تلفن زدیم تا آمد و به شخصه دید که آبگرمکن خراب است و هزینه تعویض آن را داد. البته ما هم بچه های خوبی بودیم و اعتراضی نکردیم که تو یک ماهه مسافرت هستی و جواب تلفن نمی دی و ما بدون آبگرمکن زندگی را به سر می کنیم. البته خودمون ها ما فکر می کردیم بر اثر کهولت سن مرده!! و داشتیم پرس و جو می کردیم که ورثه می توانند ما را از خانه بیرون بیندازند یا نه

نمی دانستیم که ایشان هر سال جوان تر می شود و احتمالا برای 20 سال آینده هم برنامه دارد. چون وقتی با ما قرارداد می بست گفت خانه فعلی ام که سر کوچه ماست آسانسور ندارد و من طبقه پنجم ساکن هستم و تا چند سال دیگر احتمالا رفت و آمد از پله ها برایم سخت خواهد بود و می خواهم خودم در اینجا ساکن شوم!!! تازه قصد نوسازی خانه را هم دارد!
البته این محبت ایشان را باید موقع پس دادن خانه جویا شد. این طور که ما برخوردشان را مستاجر قبلی دیدیم حسابی دختر بیچاره رو اذیت کرده بود. البته این که باید خونه از تمیزی برق بزنه و سالم باشه که تحویل بدی سرجاش، مسئله رنگ کردن هم هست که اون دیگه خیلی خرج برمیداره!! ما که امیدی به گرفتن پول پیش خانه(که دو برابر اجاره بهای ماهانه است) از ایشان نداریم. از همون اول که برخوردش رو با مستاجر قبلی دیدیم قیدش رو زدیم!!
اینجا یافتن خانه برای خارجی ها سخت است چون ایالت ما کمی تا قسمتی متعصب و ضد خارجی هستند. البته این خارجی شامل آلمانی هایی که از ایالت های دیگر آلمان هم آمده باشند می شود!! و البته خارجی مسلمان جای خود را دارد. این خانه را هم با توصیه نامه ی استاد راهنمای آقای همسر به ما دادند!
این هم عکس تزئینات فروشگاه های مختلف شهر:

فروشگاه لباس

فروشگاه لباس

فروشگاه لباس- تزئینات اتاق خواب در پس زمینه است

فروشگاه لباس- تزئینات اتاق خواب کودک در پس زمینه-چادر سرخ پوستی اتاق کودک

مغازه عینک فروشی- حالا بوم رنگ و پالت رنگ نقشش چیه من نمی دونم!!
سلام دوست جوونم


)

امید به زندگی سعادت کمی نیست. خیلی ها توو جوونی پیر میشن و از موهبت زندگی استفاده لازم رو نمی برن. البته امید به زندگی تو کشورهای مختلف فرق میکنه. به نظرم ما تو فرهنگی بزرگ شدیم که چندان امید به زندگی نداریم.
تو خودت چه راهی رو برای تقویت این ارزش پیشنهاد میکنی؟؟ (هرچی باشه تو الان تجربه ت از من بیشتره. خدای نکرده فرنگ رفته ای
راستی اگه من بودم بهشون میگفتم هزار سال بهتر از دوست جون من کسی رو برای خونه ت پیدا نمی کنی
سلام دوست جووونی.
من هم موافقم امید به زندگی شاخصه مهمی از توسعه یافتگی یک کشور هست. ای بابا چه سوالات سختی می کنی خانومی. یاد امتحان های استاد ب افتادم که سوالاش جواب نداشت!!!
شما بیا بهش بگو حرف تو رو گوش میده صاحب خونه
واقعا خونه گیر اوردن اینقدر سخته؟!
حالا ایشالله صاحبخونه هر روز جوونتر از دیروز بشه و همون طبقه ÷نجم بشینه. شما هم اینجا بمونین
آره خانومی،اینجا با خارجی زیاد میونه خوبی ندارن.
انشالله ،باید برای سلامتیشون دعا کنیم
به به .. من از الان دارم از درد زانو می نالم...
اون مغازه عینک فروشی هم فکر می کنم می خواست کیفیت شیشه عینکهاشو تبلیغ کنه که با این عینکها با وضوح اچ دی 12 میلیون رنگ می بینین..
اصلا این المان ما ایول داره قبول نمی کنین که.... الان صاحبخونه ما همینطوری عشقی یه عالمه کشیده رو اجاره... بابا قراره بره باهاش صحبت کنه.. اخه یهو دوبرابرکردن اجاره چه معنی میده... ای کاش اینجا هم یه قانونی در این زمینه بود...
شما نگران خونه نباش عزیزم... مسلما صاحبخونه ها با دیدنت عاشقت میشن
پس شما هم دارین با 90 سالگی خانوم صاحب خانه همدردی می کنید!
احتمالا اون مغازه عینک فروشی همچین تفکرات عمیقی در پس این ایده اش داشته!
خب جوجه رو آخر پائیز می شمرن ما هم صاحب خونه مون گذاشته برامون تلافی کنه در زمان تحویل خانه.
ولی خیلی خوبه که یک قانون مشخصی یبرای افزایش نرخ اجاره وجود داشته باشه
سلام.
امیدوارم همیشه شاد باشید. ما هم امشب به سمت آلمان پرواز داریم. البته چون 6 و 20 پروازمونه . باید 2و3 نصف شب راه بیافتیم :) نوشته های شما واقعا امید میده و شاد می کنه . میشه بپرسم شما اونجا رشته تحصیلیتون رو هم ادامه می دهید؟ یعنی الآن دانشگاه هم می روید و اینکه الآن زبان آلمانی دیگه خوب متوجه میشوید و صحبت می کنید؟ در چه سطحی هستید ؟ و چند سال طول میکشه تا سطح c را هم تموم کنیم؟ ممنونم
واااای امان از این پروازهای نصفه شبی. آدم از صبحش که قرار حرکت کنه کلافه است تا وقتی برسه سر خونه و زندگیش.
اگر میشه ای میل تون رو بذارید تا درباره این سوالات مذاکره کنیم!!
وااااااایی گفتی صاحبخونه و کردی کبابم. ما یه صاحبخونه داشتیم مااااااه امااااا.............. دیروز که وقت تحویل خونه بهشون بود پوستمونو کندن البته خانمه. آقاهه فقط نقش عکاسو داشت و هرچی خانمش می گفت تایید می کرد هر چی هم ما می گفتیم بازم تایید می کرد.
این صاحب خانه مهربان هم همین طوره. یعنی می دونیم آخرش قراره چه بلایی سرمون بیاره، ولی خب راهی برای فرار از آخرش نیست!!
امید به زندگیشون بالاست خوب حق هم دارن
بله امید به زندگی در اینجا بالاست
بالاخره در همه جای دنیا طفلک مستاجر باید از صاحب خانه حساب ببره دیگه !
وای خوش به حل خانومه با اون روحیهاش . مسن های ما فقط بلند برن مجالس ختم و انعام و .... در حالی که حتی یک ضد آفتاب هم برای پوستهای پیرشون استفاده نمیکنند . البته شامل همه نمیشه ها ولی اکثرا همین جور هستند دیگه . در عوض جوون ها با آرایش های چند لایه و غلیظ پوستهای شادابشون رو پیر میکنند . در صورتی که مجالس مذهبی رفتن و قرآن خوندن بد نیست که به جای خود لازم و عالی هم هست . اما همون قرآن گفته به زندگی امید داشته باشید و نظافت هم جزئی از دین ماست .
وای ظاهرا دلم خیلی پر بود !
آآآآآآآآآه بله این مستاجرها در همه جای دنیا حرف مشترک دارند!
بسیاری از افراد مسن در کشور ما خود را وابسته به فرزند می دانند و فکر می کنند برای بچه هایشان زحمت کشیدند و موقع پیری نوبت بچه هاست که جبران کنند. بسیاری دیگر هم برنامه و تفریحی برای خود ندارند و فقط روزها را طی می کنند تا به انتها برسند و این خیلی بده و باعث افسردگی میشه. میگم ما از حالا تا به سن پیری برسیم می تونیم برنامه ای برای خودمون بچینیم تا اون وقت حس کسالت و بی برنامگی نداشته باشیم
ایمیلم رو گذاشتم.
انشالله که سفرتون به خوبی و بدون درسر انجام شده باشه. من در اولین فرصت به شما ای میل می زنم
سلام خوشحالم از اشناییتون لینکتون میکنم
من عاشق این جور خانومای مسنم واقعا لذت میبرم وقتی باهاشون هم صحبت میشم مسافرتای خارج از کشور که میرم میبینمشون در حال تفریح و خوش گذرونی
سلام
به نظر من هم آدم باید از شرایط زندگیش بهترین استفاده رو بکنه. نه سن و سال و نه محیط نباید آدم رو منزوی و گوشه گیر کنه
واااای! یعنی پیرزن هشتاد و پنج ساله پنج طبقه رو بدون آسانسور بالا پایین میکنه؟! بابا دمشون گرم. دست راستشون رو سرِ من چلاق
ببین امید به زندگی چه می کنه . من هم از ایشون همچین خواهشی دارم
" البته این خارجی شامل آلمانی هایی که از ایالت های دیگر آلمان هم آمده باشند می شود!!"
توی این یک مورد،فکر کنم ما ایرانیها یک سر وگردن بهتریم.
اما کلا نژاد پرستی در هر حد وشکلی ،غیر قابل قبوله،وچه بد که خواسته یا ناخواسته، همه بهش مبتلا هستیم!!
من هم فکر می کنم این ایالت ما زیادی دیگه خودشون رو مهم فرض کردن!! درسته نژادپرستی در هر شکلی نکوهیده است و در ملت های مختلف درجاتش فرق می کنه!
سلام لیلی جون ، آخی من چقدر دلم خواست این صاحب خونه ی شما رو ببینم فکر کنم از اون پیرزن بانمک هاست مخصوصا با اون کلاه سبز پردارش
سلام.
شما چقدر محبت دارید به ایشون!! اینجا گاهی پیرزن های پر به کلاه دیده میشن
سلام
اینکه برای اجاره بها قانون دارند خیلی خوبه
احتمالا دور زدن قانون رو یا بلد نیستند یا قانون اجازه نمیده دورش بزنن
حالا اجاره چقدر هست؟
سلام
بله قانون داشتن برای همچین امری خیلی خوبه. اینجا کمتر کسی به دنبال دور زدن قانون هست!
اجاره بها بسته به متراژ خونه فرق می کنه. از 100 یورو برای یک اتاق کوچیک شروع میشه
...
آخ جون درست شده.هوراااااااااااااااااااا
سلام.خوبی؟دلم تنگ شده بود برای اینجا نوشتن
اینقدر این خانم های ژیر خارجی را دوست دارم.سرشار از زندگی هستند.
این ویترین مغازه ها هم که ماراکشت اینقدر که نگاه کردیم و چیزهای خوشگل دیدیم.
راستی این دوربین شما رنگ هاراخیلی قشنگ می اندازد.خیلی طبیعی می شود
به به خوش اومدین خانومی.
من هم افراد مسنی که روحیه شاد و سرزنده ای دارند و مزاحمتی برای اطرافیان ندارند دوست دارم.
ما هم هر روز این ویترین های زیبا را می بینیم و می گیم به به چه سلیقه خوبی ، در همین حد باهاشون ارتباط برقرار می کنیم!!
اتفاقا خودم هم از کیفیت عکس هایش راضی هستم هر چند آقای همسر با داشتن دوربین حرفه ای عکس های موبایل من و قبول ندارند
سلام.
از آشنایی با شما خوشوقتم.
ممنون که به وبلاگ من سرزدید.
با احترام.
سلام
خواهش می کنم
چقدر برنامه چیده این خانوم صاحبخونه واسه خودش!
واقعا فقط امید در آدم انگیزه ایجاد می کنه
راستی کله آدما تو ویترین مغازه چرا این شکلیه انگار جعبه گذاشتن رو سرشون!!!
بله بله این خانوم صاحب خونه تا 100 سال آینده اش رو برنامه ریزی کرده!
بله درست گفتین جعبه گذاشتن رو سر مانکن های توی ویترین
خانوم چشمتون روشن از دیدار صاحب خونه محترم
ممنون. جمال ایشان را زیارت نمودیم و مشعوف شدیم بسیار!
امید به زندگی دراین افراد بدلیل مستقل بودنشان است واین که خودشان مجبورند کارهای خود را انجام دهند.
بچه هایشان از هیجده سالگی به دنبال کار خودشان هستند.ومجبورند در اکثر مواقع در شهرهای دیگر زندگی کنند .
در نتیجه کار و تلاش باعث عمر طولانی می شود.
برو کار می کن مگو چیست کار که سرمایه جاودانی است کار
بله حق با شماست.
همین که به تنهایی مجبور هستند کارهایشان را انجام بدهند مجبورند خودشون رو سراپا نگه دارند
سلام
امیدوارم صاحبخونه تون اجاره رو بالا نبره :)
درمورد تعصب و نژادپرستی آلمانی ها خیلی شنیده بودم...
سلام
ما هم امیدواریم همین طوری ادامه بده و از ما خوشش بیاد!
خب نژادپرستی در شهرهای مختلف آلمان با هم فرق می کنه ولی خب این گزینه در اکثر مردم دنیا کم و بیش وجود داره
سلام لیلی! خوبی؟
چه قدر وقته که فرصت نشده بیام مطالبتو بخونم... شرمنده! زندگی یه خرده خشن شده بود...
آفرین! بر تو باید هوای صاحب خانه را داشت به خصوص آنان که روز به روز جوان تر از دیروز می شن!
سلام خانومی
ممنون، الحمدلله
ای بابا چرا شما اینقدر کم پیدایین؟
بلی بلی همیشه باید هوای صاحبخانه را داشت
با سلام
این وبلاگ کامل ترین و جامع ترین وبلاگ در مورد
معایب تحصیل در خارج از کشور است.لطفا برای اطلاع رسانی به هموطنان عزیز
این وبلاگ را معرفی کنید تا فریب موسسات اعزام را نخورند
با تشکر فراوان
دیدن واقعیت ها سخته
به به چه ذهن خلاقانه ای دارین که دنبال ارتباط بین دکور و محصول می گردین. نمی دونم شاید حق با شماست من تا حالا جدی بهشون فکر نکردم
فکر کنم ما تازه زوایای اندکی از شخصیت ایشان را کشف بنمودیم!