زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

شب یلدا

الان حال و هوای شهر ما کریسمس و خرید و تعطیلات در پیش روست که همه برای دیدار خانواده هاشون به شهرهای زادگاه و نزد پدر و مادرشون سفر می کنند. حال و هوای ایران هم که اربعین و عزاداری امام حسین(علیه السلام) هست. ان شالله عزاداری هاتون قبول باشه.

امیدوارم شما شب یلدای خوبی در کنار فامیل و دوستان و خانواده گذرونده باشین. ما هم در جشن یلدای ایرانی های شهر شرکت جستیم و غذا هم بردیم(قابل توجه اونهایی که نگران بودن ما فقط وجود مبارکمون رو می بریم به مهمونی ها) برنامه ریزی اصلی با سمیرا بود و قرار بود هر کس یک غذای ساده بپزد. سمیرا هم کلید پاتوق انجمن بچه های مسیحی دانشگاه رو گرفته بود. البته این پاتوق یا اتاق هم اندیشی یا هرچی در یکی از ساختمان های دانشگاه هست و خوشبختانه طبقه همکف رو به ما دادن که آشپزخانه یا ظروف و تجهیزات کامل و یک اتاق با مبل و میز و صندلی داشت. ما سالاد اولویه درست کرده بودیم با خیارشور آلمانی(یعنی خیارشوری که اصلا شور نیست و در الویه ما جنبه تشریفاتی داشت فقط!) و با تخمه و لواشک و آلبالوی ترش بردیم. موقع رفتن هم شقایق آمد دنبالمان و با ماشین اونها رفتیم. من و شقایق طی برنامه ریزی قبلی هر دو اولویه درست کرده بودیم. شقایق و همسرش هر دو بسیار منظم و دقیق هستند و چون شروع برنامه رو ساعت 6 اعلام کرده بودن راس ساعت ما در ساختمان حضور داشتیم ولی بقیه که اینقدر دقیق نبودن و به هوای این که مهمونی ایرانی است دیر تشریف فرما شدند! من و شقایق توی آشپزخانه سماور پیدا کردیم و چای دم کردیم و میزها را کمی چیدیم تا بقیه برسند. جالب بود که دو تا دانشجوی مهمون هم دعوت بودند یک خانوم چینی و یک آقای قرقیزستانی. اونها دیگه قبل از 6 پشت در حضور داشتند! سمیرا و یکی از بچه ها هم به دنبال خرید انار رفته بودند! خلاصه ما انارهای موجود را قاچ کرده و در ظرف چیدیم و تا رسیدن بقیه خودمون (مخصوصا آقایون)رو سرگرم کردیم!! اون دختر چینی که من بهش انار رو دادم گفت چه طوری باید بخورم!!؟ با قاشق یا چنگال ؟! بهش گفتم این دونه قرمزها رو بخور و پوسته های سفیدش رو نخور. بهم گفت میشه تو بخوری تا من یاد بگیرم! خب من خودم هم انار رو دونه دونه نمی خورم ولی خب برای بار اول این روش رو پیشنهاد میدم. خلاصه تا وقتی ما ایرانی های حاضر هر کدام یک انار کامل رو نوش جان کنیم اون مهمانان محترممان با همون یک برش کوچک انار مشغول بودند. اون پسر قرقیزی که به روش طاقت فرسایی انار رو مثل آلبالو خورده بود و همه هسته هاشون رو درآورده بود! آقای همسر براشون بیت اول "صد دانه یاقوت" رو خواند و کلا ذوق زده شدند از این که این دانه های کوچک خوش رنگ و خوش تراش به یاقوت تشبیه شده. با آمدن بقیه بچه ها و تکمیل شدن میز خوردنی ها ، مهمانان آلمانی هم رسیدند و دکور زیبا و خوشمزه یلدای ما را ملاحظه نمودند. البته میز آجیل و میوه های قرمز مثل خرمالو و سیب و انار و سوهان قم و شیرینی هم داشتیم. هندوانه متاسفانه پیدا نشده بود.
با توجه به حضور جمعیت و بوی دل انگیز غذا دیگه نمی شد ملت معطل بمونند و زنگ شروع خوردن نواخته شد. خوردنی ها شامل عدسی،خوراک لوبیا، لوبیاپلو، شله زرد، چند مدل سالاد، ماست خیار، ماست لبو،برش های ماهی خام(نمی دونم چیه من!) بود. من و آقای همسر هم غذاهای بدون گوشت رو همه رو امتحان نمودیم. جالب بود که هرکس به غذای دست پخت خودش ایراد می گرفت. یکی می گفت وای غذام بی نمک، اون یکی می گفت وای غذام شوره!
سپس یکی از بچه ها متنی درباب فلسفه یلدا و شب نشینی و پیروزی روشنایی بر تاریکی و تولد میترا و حضور میوه های قرمز رنگ در این سفره خواند و سپس حافظ خوانی به دو زبان فارسی و آلمانی انجام شد. بعد هم فال حافظ گرفتند و ترجمه اش را به انگلیسی و آلمانی خواندند. یکی از پسرهای آلمانی می گفت اون حسی که خواننده اشعار حافظ به فارسی داشت رو من بهتر از معنی آلمانی این شعر درک کردم. واقعیت اینه که وقتی شعری فارسی به هر زبان دیگه ترجمه میشه کلمات منقطع میشه و چون قرار هست معنی منتقل بشه کمتر وزن و آهنگ رعایت میشه ولی شعر به زبان اصلی دارای سجع و آهنگ و قافیه است و به صورت روان خونده میشه.
نکته خوب این جمع این بود که همه بدون در نظر گرفتن اختلاف عقیده راجع به کشور و تفاوت نگرش به دین دور هم جمع شده بودیم و یک مناسبت سنتی رو برپاداشته بودیم.من به شخصه با عقاید مذهبی و نگرش به کشورمان از دید دیگران  هم نظر نبودم ولی مهم این هست که با وجود اختلافات  بتونیم کنار هم بمونیم.بعد از خوردن هم دسته دسته در قسمت های مختلف اتاق پراکنده شدیم و بحث های مختلف از کار و تحصیل و فرهنگ و تجربیات زندگی شکل گرفت. من پیش خانوم ش نشسم  که راجع به زبان فارسی صحبت می کرد. یکی از بچه ها اعتقاد داشت که زبان فارسی به علت تنوع حروف مشابه (مانند ت و ط و یا ص و ث و س)و اختلاف در نوشتار کارکرد خود را از دست داده و باید با حروف لاتین جایگزین شود(مل ترک ها که الفبایشان را از فارسی به لاتین تغییر دادند). خلاصه یک ساعتی بحث درباره این موضوع ادامه داشت. یک آقای ایرانی که پیش دکتر ایرانی تازه مکشوف ما(البته ایشان قبلا او را کشف کرده بود) رفته بود تعریف می کرد که دستش را پیش او عمل کرده و دکتر برایش 2 هفته مرخصی نوشته ولی این آقا که مهمان از ایران داشته و می خواسته یک ماه با مهمانانش به گردش برود با بردن یک بسته گز مرخصی یک ماهه را از آقای دکتر هموطن دریافت کرده!، البته ایشان از استقبال آقای دکتر از هموطنش و دقت و حوصله آقای دکتر نیز تعریف نمودند. جمعیت ایرانی حدود 30-25 نفر بود که اکثرا هم دانشجو بودند و بقیه مهمانان هم 8 نفر می شدند. بعد از رفتن مهمانان و اکثر بچه ها ما ماندیم و ظرف های کثیف و سالن به هم ریخته! به کمک همدیگر و ماشین ظرف شویی ظرف ها جمع و جور شد و بعد هم کف سالن که با دانه های  قرمز انار گل کاری شده بود!! تمیز کردیم.
کیارش می گفت یکی از پسرهای آلمانی از او پرسیده این خانوم که حجاب دارد از ترس شوهرش این کار را می کند؟(منظورش من بودم که تنها محجبه جمع بودم. کلا بسیار خندیدیم از این طرز فکر)
ساعت 12 شب خانه بودیم.


میز آجیل

میز خوردنی ها

خوردنی های خوشمزه

اون سالاد اولویه پشت سری دست پخت من!
نظرات 32 + ارسال نظر
پوریا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ق.ظ http://911251.blogsky.com/

ایول

پری دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ق.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

چه کار قشنگی کردید دور هم جمع شدید....
الان که دارم فکر میکنم انار خیلی میوه شگفت انگیز و جالبیه و واسه کسی که تا حالا نخورده واقعا باید جالب باشه و چقدر هم که خوش رنگ و خوشمزست.....
به به چه میز غذایی....
پس خیار شورشون اگر شور نیست یعنی همون خیاره فقط؟؟؟؟
لیلی جونم....اینجا هم مگه کم هستن آدم هایی که فکر میکنن مجوز بی حجابی رو شوهر صادر میکنه؟؟؟؟؟

آره برای ما مناسبت های ایرانی کمی هست که بشه دور هم نشینی برگزار کرد.
من هم موافقم، انار میوه خوش رنگ و خوش چینشی است.
خیارشور اینجا خیارهایی هست توی آب با کمی سبزی معطر و گاهی فلفل و گاهی شیرین!
آخه من همیشه فکر می کردم اگر کار انجام دادنش صحیح هست دیگه به شوهر و پدر و مادر و ... ربطی نداره

فاطیما دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 ق.ظ

سلام لیلی جونم
چه شب یلدای جالبی داشتید
لیلی جونم شما مشخص نکردی که این فعل غایب یا مخاطب، ماضی یا مضارع یا امر ؟ (ببین عربی چه قدر دقت میخواهد )
من همه حالت هایش را نوشتم

مثنی مونث غایب ماضی : طَلَبَتا

مثنی مونث غایب مضارع : تَطلُبانِ

" " مخاطب ماضی : طَلَبتُِما

" " " مضارع : تَطلُبانِ

امر مثنی مونث : اُطلُبا

سلام خانومی
ای بابا من اینقدر هم یادم نبود که عربی دنگ و فنگ داره. فکر کنم همون مضارعش بیشتر به کار ما بیاد
ممنون که همه رو نوشتی

نانی دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 ق.ظ

لیلی شیرینی ها رو کی پخته خودتون؟؟؟؟

من که شیرینی و کیک بلد نیستم بپزم! بقیه هم روی غذا سرمایه گذاری کرده بودن. شیرینی رو هم آماده خریده بودن. و البته فکر کنم چند تا بسته هم مهمانان آلمانی مون آورده بودن

مضراب دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:00 ق.ظ

ما هم تو خونه سه سوته دخل آجیل و انار و هندونه رو آوردیم. هیچ وقت فکر نمی کردم انار خوردن اینقده سخته به نظر بقیه!!!

بله خانومی اکثر ما ایرانی ها در زمینه خوردن مهارت داریم. من هم فکر نمی کردم تا این که به چشم خودم دیدم!!

بهاره دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:41 ق.ظ

به به چه غذاهای خوشمزه ای،آدم دلش می خواد
خدا رو شکر که به شما هم خوش گذشته

من هم فکر می کنم چند نوع غذا با دست پخت های متنوع اشتهابرانگیز باشه
ممنون

صبا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:35 ب.ظ http://gharetanhaei.persianblog.ir

یعنی چینی ها انار نمی خورن، ندارن؟

خوشمان آمد که فرهنگمان را اشاعه می کنید مخصوصا قسمت حافظش

نمی دونم چینی ها انار دارن یا نه؟ یا این خانوم انار ندیده بود؟
خواهش می کنم. هر چند حس و علاقه ای که ما ایرانی ها به حافظ داریم احتمالا ملت های ادب پرور دیگه هم به ادباشون دارن

آسمان دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:41 ب.ظ

سلام
بله خیلی ها فکر می کنن خانم های محجبه با زور و اجبار حجاب دارن و بعضا می گن : مگه خانمی هست که دوست داشته باشه خودش رو بپوشونه!!!؟؟
مهم اینه که معتقدی و کاری رو که می دونی درسته انجام می دی.
در ضمن به خاطر شب یلدا هم خدا قوت

سلام
در جواب اون بعضی ها میگم بله، من هستم
احتمالا اینها با اونها دیدار کردن که همچین دیدگاهی دارن!
بله مهم اینه که کاری که درست هست رو انجام بدیم.
خواهش می کنم، ممنون

مامان دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:15 ب.ظ

چه غذاهای خوشمزه ای .به به


نوش جانتون عزیزم

ممنون

بابایی دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 ب.ظ

سلام بر شما و همت تان

سلام بر ادراک و فهمتان

سلام بر نگهبانی از ارزشهایتان

حافظ زبان پر رمز وراز ارزشها و کمالات انسانی

سلام
ان شالله

تهمینه سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:16 ق.ظ http://vaghtimamanmishi.persianblog.ir

به به چه میز خوشگلی چیدین. دستتون درد نکنه. ولی چه جالب !یعنی انار تو همه کشورها نیست؟ من فکر میکردم جزو میوه های معروف دنیاست. لیلی جون من اینقدر کنجکاوم که تا ته چیزی رو درنیارم ول کن نیستم اگه من بودم کلی طفلی ها رو سین جیم می کردم که چرا تا حالا انار نخوردن!

خواهش می کنم زحمت بقیه بود!
میوه های آب و هواهای مختلف فرق می کنه. مثلا میوه های استوایی متفاوت هستند. اینجا هم مثلا توت ندارن! ولی انار توی فروشگاه ها دیده میشه که البته اون هم از ترکیه میاد. میوه های مختلف اینجا پیدا میشه از همه کشورها ولی خب شاید همه دلشون نمی خواد تست کنن! شاید این خانوم چینی هم دیده ولی نخواسته امتحان کنه!

مهتاب سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:37 ق.ظ

سلام لیلی جان
خیلی وقته که وبلاگت رو میخونم و اولین باره که پیام میذارم، آیکون شرمندگی، چون با موبایل میخونم سخته کامنت گذاشتن.
تا الان خیلی از پستات لذت بردم و استفاده کردم.
همیشه موفق و شاد باشی عزیزم

سلام خانومی
به به خواننده خاموش ما، خوشحالم که کامنتتون رو دیدم و از حالت زیرپوستی به سطح رسیدین
از شوخی گذشته لطف دارین خانومی. به همچنین برای شما هم سلامتی و شادی باشه

گلهای زندگی من سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:13 ق.ظ httphttp://golhayezendegiyeman.blogfa.com/

به به دلم آب شد لیلی جان
چه میزهای قشنگی
خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته
همیشه شاد باشی عزیز دلم
یلدات مبارک

ای بابا خانومی شما که خوردنی های خوشمزه تری دارین. میز هم زحمت دوستان بوده.
ممنون و به همچنین شما خانوم مهربون
یلدای شما هم به شادی و سلامتی

سپینود سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:33 ق.ظ http://ushti.blogfa.com

شب یلداتون مبارک لیلی جان . چه خوب که دور هم جمع شدید . دستپخت شما رو هم دیدیم . به به نوش جان .

ممنون خانومی. دست پختم فقط قابل دیدن هست قابل خوردن نیست

اکرم جون سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ق.ظ http://akrammahdiye.blogfa.com

سلام لیلی جونم...
هم اسمت وهم رسمت نشانگرعشق وشوروفرهنگ ایرانیست
کتاب زنده ی مفیدم ازت آموختم خوشحال میشم به خانه ی ماهم بیای...
ازآنجاکه منم درجستجوی حقیقتم خیلی دوسدارم میتونسم به مراسم کریسمس برم وازنزدیک باآداب ورسوم مسیحیاآشنابشم به نظرت چجوری توایران میتونم به مراسمشون برم؟خیلی مشتاقم(ضمن اینکه به عنوان خبرنگارایسناتادم درکلیسارفتم رام ندادند)

سلام
چه توصیف زیبایی از اسم من کردین.
من فکر می کنم اگر روز یکشنبه به کلیسا سر بزنی بتونی بری داخل محوطه اش. احتمالا چهارشنبه که تولد مسیح هست داخل کلیسا برنامه داشته باشن. و شاید بتونی یک دوست ارمنی ایرانی پیدا کنی تا از مراسم های ارامنه ایران در کلیسا هم باخبر بشی من در سایتی خوندم که ارامنه ایران مراسم متفاوت ایرانی برای کریسمس دارند.

اکرم جون سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:42 ق.ظ

من نیزباکشف هرناشناخته ای وسیع میشوم وبه وجدمیایم...فرصت راغنیمت دان که میتونی درزمین سیرکنی من امیددارم مثل تو؛؛ان الارض واسعه؛روکشف کنم توکمکم میکنی؟سپاس

ان شالله که بتونی به آرزوت برسی. من چه کمکی می تونم در برآوردن این آرزوی شما بکنم؟

زینب سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام. خوبید؟
یلدای امسال ما که با دور هم جمع شدن و درس دادن به فرزندان داییم گذشت.
اربعین امسال هم تشریف بردید مسجد ترکیه ای ها؟
اینجا جاتون خالی نذری حلیم و آش و غذا بود. البته جای هممون در کربلا خالی.
داشتم فکر میکردم تو این چند سالی که اونجا هستید اتفاقات روتین هر ساله با روایتی متفاوت براتون اتفاق افتاده.
راستی این دوربین شما تمام تلاشش رو کرده کیفیت تصاویر در شبش رو هم بالا ببره که اینجوری جلوی همه آبروشو نبری دوست جون
در پناه خدا و اهل بیت علیهم السلام

سلام، الحمدلله
خب پس بالاخره یک جوری دور هم جمع شدین حالا به جای حافظ، درس خوندین.
نه خانومی ترک ها برنامه ای برای اربعین ندارند. به به چه غذاهای خوشمزه ای داشتین. من هم به همین موضوع رسیدم. البته کریسمس و مراسم های دیگه شون برای ما تکراری میشه مگر این که اتفاق جدیدی توش بیفته.
آرررررره بیچاره داره تلاش می کنه خودش رو خوب جلوه بده ولی عکس های غروبش اصلا خوب نیست
ان شالله و به همچنین شما

زینب سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:12 ق.ظ

راستی فراموش کردم بگم چه غذاها و دکور خوبی. چه ته دیگ های خوبی. چه انار های قرمزی؛ گلپر هم بود؟
چه الویه های با سلیقه ای
خوشحالیم از خوشحالیتون

به به چه توصیفی از میز غذا کردی هوسم شد دوباره برم همچین جمعی! نه خانومی گل پر نداشتیم دیگه.
ممنون که الویه منو هم تعریف بنمودی
ممنون از خوش دلی تون

فردا سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:19 ب.ظ http://med84.blogfa.com

این دفعه هم که غذا بردی که مهمونی مال خودتون بوده! درواقع میزبان بودی!!!
با تاخیر یلدا مبارک.
واااای نه من اصلا دوس ندارم لاتین بنویسیم.. نگارش فارسی خیلی خوشگله! اگه لاتین بنویسیم چه جوری اون نستعلیق خوشگلا رو بنویسیم!

ای بابا زحمات طاقت فرسای منو نادیده می گیری و کم ارزش می شماری!!
ما هم در مباحثه همین ها رو بهش گفتیم که زیبایی و خوش نویسی و فرهنگ و ادبیات و ... خیلی مزایای دیگر با لاتین سازی فارسی از بین می رود

نرگس سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:02 ب.ظ http://nbeheshti.persianblog.ir/

بی زحمت یه لقمه الویه میدی
عکس این همه خوراکی گذاشتی نمیگی من گشنم میشه

ای بابا این خورندنی های ما که به پای مهمونی های ایرانی ها نمیرسه.
قابل شما رو نداره، بفرمائید

فهیان سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ب.ظ

من یلدا روخیلی دوست دارم.خیلی خوبه که این شبوجشن گرفتید.و بابت پذیرایی و هماهنگی زحمت کشیدید.امیدوارم همیشه شاد باشید.

من هم حس شب یلدا رو دوست دارم. اصلا بهونه جالبی برای دور هم جمع شدن هست.خواهش می کنم من که کاری نکردم. اصلا آدم ها گاهی دلشون می خواد دور هم جمع بشن و دنبال بهونه می گردن و چه بهتر که مناسبتی سنتی و زیبا هم باشه
ان شالله

نرگس چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:35 ق.ظ

به به! چقدر سالاد الویه‌ات رو خوشگل تزیین کردی آبجی!
اون جاشمعی قرمزها تو عکس اول مال شما نیست؟

واقعا قشنگ شده؟ چون با عجله تزئین کردم. قصد داشتم به شکل ماهی کنم ولی فقط پولک های یک ردیف رو گذاشتم و دیگه نرسیدم.
نه.اونجا کلی جاشمعی بود که ما برای تزئین استفاده کردیم

رادمهر و مامان چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:34 ق.ظ http://radmehr435.blogfa.com

سلام لیلی جون یلدات مبارک الویه خیلی خوشگلی درست کردی میز یلدا هم خوشگل شده
انشالله شادیهای یلدایی پیش رو باشه دوستم

سلام خانومی
ممنون، واقعا قشنگ شده؟ آخه خیلی با عجله روش رو درست کردم. تزئین میز کار گروهی بود.
ان شالله برای شما هم همین طور

مهتاب چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ق.ظ

از حالت زیر پوستی به سطح رسیدن رو خیلی باحال گفتی
احساس جوش بهم دست داد

باز هم بجوش و با جوششت همه جا رو گرم کن، منظورم از همه جا هم اینجاست ها!

مریم پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:23 ب.ظ

پس کرسی کو؟!؟ اصلا اصرار نکن، بدون کرسی فایده نداره!



من میتونم مزه الویه خوشمزه رو حس کنم! آه خدای من!

ای خواهر چه توقعاتی داری. آخه کرسی از کجا بیاریم؟
واااااای چه احساس ادراک قویی داری تو!

سمانه شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:17 ق.ظ http://daqqolbab.blogfa.com

عزیزم از تخفیفات هیجان انگیزشون نگفتی فکر می کنم بیشتر هیحان ش برای ما همین ها باشه!

ای خانوم آخه تخفیفاشون به کار ما نمیاد که! وسایل و تجهیزات خونه که برای کسانی مفید است که ساکن اینجا هستند و خانه هایشان پابرجا! اصلا می دونی چیه من به این نتیجه رسیدم که اجناس خیلی گرون رو تخفیف می دن و اجناس متوسط شامل تخفیف نمیشه که ما بتونیم بخریم!!

اکرم جون شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:51 ق.ظ

وای مرسی ازوجودپربرکتت...همین کاروکردم چهارشنبه رفتم کلیساو۲تادوست فرانسوی یافتم که همه ی حکایات انجیل نقاشی شده روی دیوارکلیسای وانک اصفهانوبرام تعریف کردندمنم متقابلابه درخاست خودشون میدان نقش جهان وفرهنگ واسلام روبهشون انتقال دادم...کمک اینکه بتونم بیام دریک کشوراروپایی یاآمریکایی مدتی سیرکنم وتجربه کسب کنم...سپاسگزارم

به به چه شانس خوبی داشتی که هم صحبت های به این خوبی پیدا کردی. اونها هم شانس خوبی داشتن که راهنمای به این خوبی یافتند.
من غیر از ادامه تحصیل راهی به ذهنم نمیرسه

سیب کال شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:43 ق.ظ http://akharinsib.blogfa.com

چه خوبه که انقد دوست ایرانی دارید.من همش می ترسم اگر برای تحصیل بریم خارج با همسرم همین طور تنهای تنها می مونیم و زندگی خیلی سخته و اصلا امکان پذیر نیست!

در شهرهای بزرگ جمعیت ایرانی ها زیاده و معمولا توی اکثر دانشگاه ها شما می تونین دانشجوی ایرانی پیدا کنین.توی شهر ما بیشتر دانشجوها با هم ارتباط دارن. البته این هم خیلی مهم که آدم بتونه با عقاید مخالفش کنار بیاد

اکرم جون دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:24 ق.ظ

مچکرم ازراهنماییت.چشم انشالا...
شانس چیه؟توبهش اعتقادداری؟معتقدم هرفکری انرژیست وهمسان خودراجذب میکنه...

خواهش می کنم.
هر دو به یک مفهوم اعتقاد داریم با اسامی مختلف

فاطمه سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:34 ب.ظ http://2t7p.mihanblog.com/

چقدر جالب! انار نمی دونن چیه!! البته منم خیلی چیزا رو نمیدونم و برا اونا جالبم ولی عجیب از این لحاظ که میوه پر خاصیتی مثل انار ناشناخته باشه

شما که توی اون محیط حجاب داری کارتون خیلی با ارزش تر از حجاب من توی شهر مذهبی خودم است موفق باشین

آره هر منطقه آب و هوایی برای خودش میوه های و سبزیجات خاصی داره که مسلما ما یک سری هاش رو نمی شناسیم. مثل موز که چندین سال پیش میوه لوکس و کمتر شناخته ای در ایران بود.
ممنون خانومی. لطف خدا همیشه شامل حال ما شده است

haj sina شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:47 ب.ظ http://hajsina.blogfa.com

اوففف
شب یلدارو بین
الویرو بین
چه کردی خانوم دکتر...
دس مریصا

یعنی شما مزه الویه رو از روی شکلش تشخیص میدین؟
خانوم دکتر؟

نیلوفر سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 06:44 ق.ظ

عزیزم باز هم عکس ها مشکل داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد