من و همسرم برای ادامه تحصیل اومدیم این کشور و قصد موندن نداریم.
مطالبی که من در اینجا می نویسم دیده ها و شنیده های خودم از زندگی در برش کوچکی از کشوری در قاره سبز است.
من کارشناس مسائل اجتماعی و سیاسی نیستم و این مطالب خاطرات من از شهر کوچکی است که در آن زندگی می کنیم.
خانواده ی نفره ی ما در فروردین 95 به ایران بازگشت .
ارمیا متولد فروردین93 و داداشش متولد دی94هست
اگر سوالی دارید به آدرس nasrin_v2013@yahoo.com ای میل بزنید. اگر حداکثر تا یک هفته پاسخی دریافت نکردید مجددا ایمیل بزنید!
-----------------------------------------------
کامنت های تبلیغی و غیر مرتبط با پست حذف خواهد شد.
ادامه...
جایتان خالی یک هفته ای است هر روز جمال آفتاب را زیارت می نمائیم و بسی خرسندیم. در روزنامه ی این هفته خواندم که روز جمعه بازارچه ی پارچه ی آلمان و هلند در مرکز شهر برگزار می شود. اسم رسمی هلند Nederland است ولی در مکالمات روزمره همان هلند گفته می شود. گویا این انجمن که سایتی برای خود دارند در شهرهای مختلف نمایشگاه برگزار می کنند. دیروز با ارمیا رفتیم بازدید بازارچه ی مشترک. اول از همه من انتظار داشتم خریداران خانم های مسن باشند ولی کلی خانم جوان و بچه دار را دیدم که میان غرفه ها می چرخیدند و پاکت های خرید دستشان بود. توی غرفه ها علاوه بر پارچه یک سری لباس دوخته با پارچه های رنگی و شاد و کیف و عروسک پارچه ای و وسایل خیاطی از قرقره و زیپ و نوار تزئینی تا خود چرخ خیاطی موجود بود. اکثرا پارچه ها را نوشته بود 100% نخی و به نظرم برای دوخت لباس کودک مناسب بود. پارچه های پولک دوزی شده و یا گیپور و یا کلا پارچه هایی که ما برای دوخت لباس مجلسی استفاده می کنیم به چشمم نیامد.توی شهر کوچک ما دو سه تا مغازه ی پارچه فروشی بیشتر ندیدم که اون قیمت هایش خیلی بالاست. یک مغازه ی خیاطی هم دیده ام و البته از قیمت های کارش اطلاع ندارم. خلاصه ما از دیدن پارچه های مختلف که برای لباس و پرده و رومیزی و دیوارکوب و ... آویزان شده بود لذت بردیم. من چون تخصصی در دوخت و دوز ندارم فقط ناظر بودم. یک دستمال گردن برای ارمیا می خواستم بخرم که فروشنده ی غرفه نبود! و ارمیا هم اجازه ی توقف نمی داد، برای همین از کل این بازارچه فقط عکس هایش برای ما مانده! چون عکس ها زیاد بود من یک سری شان را در ادامه ی مطلب قرار دادم که هر کس علاقمند بود ملاحظه نماید. پیشاپیش اعلام می نمایم عکس های این پست جزء علاقمندی خانم ها می باشد.
اگه میشد، دوربین عکاسی بهتری تهیه میکردید، خیلی خوب می شد. دوربین موبایل مثل اچ تی سی تحت شرایط سختی میتونه،قابل قبول باشه. عکسهای مطالب شما بسیار می تونستد کامل تر با جزییات بهتر و زیبا تر باشند. لزوما DSLR نباید باشه، که البته قیمت این دوربین ها برای مبتدی ها هم بسیار کاهش پیدا کرده. از طرف دیگه شما بچه دارید. ثبت این لحظات با بهترین کیفیت میتونه نه تنها خاطر انگیز بلکه فراموش ناشدنی بشه. بهر حال مطالب بسیار جالبی دارید. دوست داشتم اطلاعات مفیدی در مورد برخی مطالبی که مینویسید ارایه بدم، که از یک طرفی بسیار گرفتار درس و تحصیل هستم. و از این رو به شما تبریک می گویم برای این پشتکارتون. 2 تنبلی میکنم.
برومند و شاد باشید.
خرید موبایل جزء برنامه های من هست ولی با وجود بچه هنوز تصمیم نگرفتیم که آیا موبایل جدید زنده خواهد ماند یا نه. چون همین موبایل رو هم از بس خورده و به زمین کوبیده یک روز در میان کار می کند! برای عکس برداری شخصی و ثبت خاطرات هم دوربین نیکون داریم که از عکس هایش راضی هستیم ولی خوب با اون لنز بزرگش سنگینه و نمی صرفه که با خودم ببرمش بیرون، به ناچار با همین وضیعیت کنار می آئیم. البته اگر خوانندگان وبلاگم بخواهند برای هدیه عید برای من موبایل بخرند هیج اعتراضی ندارم واقعا حیف است که شما زحمت سر زدن به اینجا رو می کشید ولی ما رو از اطلاعات خودتون محروم می کنید. نمی تونیم امیدوار باشیم هفته ای 20 دقیقه وقت بگذارید و برای ما بنویسید؟ شاید باید دعا کنیم تنبلی به ما مجالی دهد؟
babaii
یکشنبه 10 اسفندماه سال 1393 ساعت 05:34 ق.ظ
وای عجب طرحهای جالبی داشتن... خیلی خوشم اومد... خوب البته پارچه گیپور و مجلسی اونجا تقاضا نداره برای همین عرضه نمی شه وگرنه اگه تقاضا داشت حتما بود..
من شنیدم اونجا خیاط خیلی گرونه.. اصلا هر چیزی که مربوط به کار با دست باشه اونجا گرونتره..
من هم از طرح های رنگی اش خوشم آمد.لباس هاشون چه مجلسی و چه معمولی از ما خیلی ساده تر هست و اصلا به اون صورت گیپور و پولک دوزی ندارند. من هم فکر می کنم خیاطی خیلی گرونه ولی چون تا حالا سر و کار نداشتم خبر دقیق ندارم. خوش به حال کسی که بیاد اینجا و خیاطی بلد باشه
خدا رو شکر نمردیم و لااقل عکس پارچه فروشی رو تو آلمان دیدیم باور کن این اولین باریه که این همه پارچه فروشی می بینم تو آلمان! تنها جایی که توش پارچه ی توپی دیدم ایکیا بود!!
از یکی هم شنیدم می گفت نمی صرفه پارچه بگیری بدی خیاط. فک کنم واسه همین کلا پارچه فروشی هم ندارن!
در شهر ما هم اینقدر پارچه فروشی کمیاب است که اصلا به چشم نمی آید. حالا این ایکیا رو هم ما نداریم! من هم فکر کنم چون خیاطی که جزء کارهای دستی محسوب میشه گرون هست اصلا نمی ارزه که پارچه بدی بدوزند
فک کنم فقط توی ایران اینقدر پارچه های پر زرق و برق پیدا می شه! چند روز پیش توی پارچه فروشی، پارچه هایی رو با قیمت های نجومی اش دیدم ولی خیلی قشنگ بودن ها؟ خیلی..
من هم فکر می کنم مشرق زمین بیشتر به این پارچه های شلوغ و پر زرق و برق اهمیت میده حالا هند و ایران و پاکستان و ... فرقی نمی کنه روحیه ی همه شون در این زمینه شبیه به هم. ای بابا چرا هر چی پارچه ها قشنگ تر می شوند گرون تر می شوند!
برات ایفون 6 می خریم لیلی جون حالا تو ایرانم خیاط زیاد ارزون نیست.. من از یه خیاط پرسیدم برای یه پیراهن ساده ازم 300 تومن خواست.. بی خیال شدم.. با نصفش هم می تونستم یه لباس حاضری پیدا کنم... والاااااااا..
من خیاطهایی می شناسم که برای یه لباس تا 3 میلیون می گیرن.. البته تو شهر خودم..
به به آخ جون. راضی به زحمت نیستم ای بابا عجب قیمت هایی. ولی خیاط ارزون هم پیدا میشه اگر معروف نباشه، ولی برای لباس مجلسی ریسک داره به تازه کار بدی.
سلام وای این پارچه ها جون میدن واسه چهل تکه دوزی زیبان ولی میگم ایران خوبه ها همه چی داره
دوست دارم ایران
سلام. برای چهل تیکه نمی دونم پارچه باید چقدر بخری ولی نمی دونم پارچه فسقل و کناره دارن یا نه. در کل ایده ی خوبی است. خب هر کشوری با توجه به فرهنگ و احتیاجات مردم کشورش اقلام مورد نیاز رو جور می کنه. مردم اینجا خیلی اهل دوخت و دوز نیستند که پارچه بخوان
سلام
خوبین؟
وای چقد متفاوت
خیلی قشنگ بودن
من که عکسا رو دیدم انگار توو اون بین بودم و قشنگ مردم رو نظاره کردم!!! خیلی قشنگ بودن... مرسی
پارچه هاش خیلی خوشگل بودن.... رنگ های خیلی شادی توووش بود..... واقعا زیبا بود.... اما پرده هاش زیاد جالب نبود!
راستی اون پارچه های سایز کوچیک عالی بودن..... حالا کاربردشون چی بوده؟!؟!؟
وای آدم قشنگ میفهمه از عکسا که قراره بهار بیاد
سلام خدا رو شکر خوبیم. به به پس به جای پارچه ها خریداران پارچه رو تماشا کردی!! پرده های گل درشت قشنگ نبودند؟ نپسندیدی؟ سایز کوچک شاید خیلی کوچیک نیستند مثلا یک متر در 50 سانت. شاید برای تکه دوزی یا دامن دخترانه آره رنگ ها آدم رو به حس بهار می بره
سلام. لیلی جون خوبی؟ میگم وضعیت مسلمونا تو شهر شما چطوریه؟ آدم های مقیدی هستند یا فقط اسمشون مسلمونه؟
شما هم کاری برای تبلیغ دین اسلام می کنید؟
ببخشید سوالم ربطی به این پست نداره
سلام خدا رو شکر خوبیم.همه جور مسلمانی از کشورهای مختلف داریم. برخی حجاب دارند برخی ندارند. برای بعضی ها دستورات اسلامی مهم نیست برای برخی ها هست. مثل ایران که همه جور مسلمانی توش پیدا میشه.توی شهر ما انجمن های ادیان برای آشنایی ادیان مختلف با هم وجود داره و افراد می تونند توی برنامه هاشون شرکت کنند و از دین های دیگه و برنامه هاشون مطلع بشوند. ما سعی می کنیم دستورات دین مون رو در حد فهم مون رعایت کنیم، فکر می کنم این خودش بهترین تبلیغ
سلام لی لی جان
بازار ترک ها هم گاهی پارچه های خوب داره، البته شاید تو شهر شما نباشه. یک نکته در مورد اسم کشور هلند: شما درست گفتی که اسم رسمی ندرلنده و به صورت غیر رسمی هلند گفته میشه، اما در خود هلند تفکیک این دو تا جدی گرفته میشه و تمایزشون معلومه. ندرلند اسم کشوریه که دوازده تا استان داره و دو استانش هلند شمالی و هلند جنوبی هستند. بنابراین، هلند خیلی محدودتر از ندرلنده. البته برای مصارف تروریستی، چون اسم هلند راحت تره خیلی جاها ممکنه از کلمه هلند استفاده بشه اما خب در واقع این تفکیک وجود داره.
سلام خانومی شهر کوچیک ما همین که یک مغازه ی سوپرمارکتی ترک ها توش پیدا میشه غنیمته! ممنون از توضیح خوب و جامعت. یک دوست دیگر هم این موضوع رو برایم گفته بود ولی نه به این خوبی
لیلی جان. سلام. من کاملا می فهمم چرا موبایل رو به دوربین ترجیه می دی. چون با بچه توی بغل تمرکز نمی مونه. بهت پیشنهاد می کنم روی اندازه کادری که دنیا رو باهاش می بینی انعطاف بیشتر داشته باش. یه سوژه رو هم از دور عکس بگیر و هم از نزدیک.مثلا همین عکس آخر. نمای پارچه ها و دست یه خانوم و دستکش چرمش رو داری. نمای کوچکتری یعنی توی کادر فقط دست این خانوم و چهار رنگ پارچه باشه. تمام. ممکنه بگی لنز بهت تنها اجازه عکس با نمای بزرگ رو می ده. اوکی. اما خودت می تونی کات کنی عکس رو. پیشنهاد دوم امتحان سیاه و سفید کردن عکس هاست. چرا این فرم رو امتحان نمی کنی. تو یه کوچولو وقت بیشتر بذار و دو جور کادر و دو نوع از کیفیت رو توی پستت بذار.
خوب خیلی حرف زدم.
بای
سلام خانومی ممنون از همدردی و درکت برای عکاسی با موبایل عجب ایده های خوبی داری. من خودم اینقدر با دقت به عکس هایم نگاه نکرده بودم. کلا دید هنری زیادی به عکس هایم ندارم و بیسشتر جنبه ی خبری اش را در نظر می گیرم. ممنون از ایده های ظریف و خلاقانه ات. ان شالله این دفعه فرصت کار کردن روی عکس هایم را قبل از انتشارش داشته باشم. ممنون از این که نظر دادی برای عکس ها، خوشحال میشم باز هم از نظراتت بهره مند بشم.
سلام! پارچه ها واقعا واقعا قشنگن! هرچند من خیلی اینجا توی پارچه فروشی ها نگشتم تا بدونم چه مدلهایی هست.
اون پارچه پرده ای که حریره و گلهای درشت داره خیلی قشنگه و من اینجا توی یه مغازه شیک دقیقا مثلش رو دیدم.
سلام بلی بسیار زیبا هستند من هم پرده ی گل درشت رو دوست داشتم نمی دونستم سلیقه ام تو مغازه های شیک پیدا میشه!
این پارچه ها کجایی بودند منو برد به خاطرات بچگیم .
اون خانمه که کیف صورتی داشت چه تیپ جالب و خنده داری داشت البته از این تیپای خنده دار تو ایرانم زیاد هست ولی اینجا بعد از کلی وقت گذاشتن روی سر و وضعشون به این خنده داری میشن ولی اونجا انگار فی البداهه هست. لیلا جون منم مثل خودت خیاطی بلد نیستم باید به جای درس خوندن می رفتیم این یه مورد رو یاد می گرفتیم
این خانمه سنش از جلب توجه گذشته و برای دل خودش این طوری می گرده! آخه کلی آدم های دیگه هم درس خوندن هم خیاطی بلدن، شاید ما کم همت بودیم
وی من کلی هیجانزده شدم... من خیاطی بلدم ..از وقتی اومدم ترکیه هیچ کاری نتونستم بکنم.
الان با دیدن این همه پارچه ذوق کردم.. نمی دونم چرا تا حالا پارچه فروشی اینجا به چشمم نخورده.. تصمیم دارم به زودی برم مرکز شهر شاید بتونم پیدا کنم...
کاش اونجا بودم کلی از اون پارچه ها می خریدیم..
به به خانم هنرمند. پارچه های ترک که زیبا هستند و شرقی و به روحیات و استفاده ی ایرانی ها نزدیک تر. شاید ترکیه لباس های آماده بیشتر استفاده می کنند و دوخت و دوز و پارچه فروشی در پاساژها نیست. کاش اینجا بودی و برای ما هم می دوختی!
شاید اینطوره شاید هم من هنوز نمی دونم پارچه فروشی ها کجا هست... تصمیم دارم بعد امتحان تافل 4 برم مرکز شهر...
اره واقعا ا ا ا... یه زمانی ایران بودم واسه مامانم لباس مجلسی دوختم ملیله کاری کردم تو مراسم عروسی خودم پوشید کسی باورش نمی شد اثر هنرمندانه من هست
پس باید منتظر هنرنمایی شما با پارچه های کشف شده باشیم. پس از کم سعادتی ماست که از هنر شما محرومیم
دخترچه
سهشنبه 12 اسفندماه سال 1393 ساعت 07:48 ب.ظ
وااااااای لیلی.... به کامنتم نگاه کن.... به جای توریستی، نوشتم تروریستی!!! فکر کن امان از این اتو کورکت!
سلام سلام!
دیدن این پارچه ها ب ادم حس ایران رو میده! اینا خو خیلی شبیه پارچه فروشی های خودمونه خو!
بعصی پارچه هام ک مثه پارچه چادر نمازی میمونه!
پارچه فروشی هم یکی از جاهای جذاب دنیا واسه منه! کلا خوشم میاد از غرق شدن تو پارچه ها و تصور اینکه با هر پارچه چی میشه دوخت...
تا چندی پیش( ینی یه سال پیش) ک یه خیاط عالی در دسترسم بود پارچه میخریدم و میرفتم واسش تصورات ذهنیمو میگفتم تا اونم واسم بدوزه! همیشه هم طرحام خوب از اب در میومد! تعریف از خود نباشه!! البته خیاط واقعا اثر داره..یه پالتو واسم دوخت هیچ کس باورش نمیشه دست دوزه! ینی ای طو!!
سلام و سلام آره خانومی. اینها مثل پارچه فروشی های خودمون کلی طاق پارچه ریختن وسط. و اینجا چون همچین بساط پارچه فروشی نیست جذاب می باشد. من هم از تنوع رنگ و طرح و تصورات راجع به لباسی که میشه از توش درآورد لذت می برم. یحتمل یا شما طراح لباس خوبی بودی یا خیاط ذهن خوانی داشته!! که به نظرم بیشتر مورد دوم که مهارت خیاط است به حقیقت نزدیک می باشد
وقت بخیر
باز هم بابت عکسها ممنونم. صبای پیشنهاداتی که دوستان راجبه نحوه عکاسی دادن، با اجازتون باید عرض کنم شما که در جریان هستین که مخاطبان وبلاگتون از طیف های مختلف هستن پس بی زحمت بجز طیف عکاسان، هوای طیف های دیگه، بخصوص علوم اقتصادی هارو هم نگه دارین بطور مثال ای کاش راجبه قیمت برخی اقلامی که ازشون تصویر میذارید هم بنویسید.
سوال دیگه ای هم که داشتم اینه که اونجا مغازه دارها به برگذاری اینجور بازارچه هایی اعتراض نمیکنن؟ برای شفاف سازی عرض میکنم: تو ایران ما راجبه برگذاری بازارچه های نزدیک عید یا بازارچه های پوشاک و لوازم التحریر اوایل مهرماه تحقیقی انجام دادیم که یکی از نتایجش مخالفت برخی اصناف با برگذاریش بود. و همین موضوع باعث فرار مالیاتی برخی از مغازه دارانی میشد که فروششون طی برگذاری بازارچه ها کاهش پیدا میکرد.
سپاسگذارم
شب و روز شما هم بخیر و سلامتی عجب موضوع و علمی رو مطرح کردین. چون من هیچ آشنایی با مغازه دار و این طیف ندارم. نوشته های وبلاگ هم بیشتر مشاهدات خودم و یا نقل قول از دیگران است. علم اقتصاد که دیگه خیلی پیچیده است. برای قیمت ها ایده ی خوبی بود. کاش امکانش بود عکس ها رو با سایز بزرگتر بذارم تا قیمت ها که روش درج شده پیدا باشه. در مورد پارچه همون طور که گفتم توی شهرمون پارچه فروشی نیست ولی بازارچه های دیگه به نظرم کلا قیمت هاشون ارزون تر از مغازه ها نیست. همون طور که صاحبان غرفه های بازارچه ، مالیات به شهرداری می دهند قیمت هاشون همچین ارزون و به صرفه نیست و بیشتر به خاطر تجمع در یک نقطه جذابیت داره. توی شهر کوچیک ما هم تنوع فروشگاه های زنجیره ای زیاد نیست و اکثر بوتیک هستند که گرون و مارک می باشند و مشتری های خاص خودشون رو دارند. شاید هم مردم عادی می خرند و چون من خودم دید دانشجویی دارم فکر می کنم مشتری ندارند!
خدا دستمان را در پیروی از فاطمه سلام الله علیها بگیرد . آمین
با " نردبان فاطمه ! " به روزم و منتظر کوک توجهتان
راستی عکسها زیبا بود . ما هم چند وقتیست در اسفند شهرمان بهار را ملاقات می کنیم و آفتاب را
سلام ممنون از دعوت تون آفتاب در اسفند بوی نوروز دارد
نوشین
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1393 ساعت 11:50 ق.ظ
ممنون بابت عکسها و اینکه مارا هم با محل زندگی خودتون اشنا میکنید موفق و سلامت باشید
خواهش می کنم دوست جدید.
مهدیه
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1393 ساعت 09:59 ب.ظ
با این عکسها حسابی دلمو.آب کردی
من عااااشق پارچه ام
اصلا باورم.نمیشه ک گفتی دست خالی برگشتی!!
من اگر اونجا بودم کل بازارچع رو جمع میکردم...
مخصوصا ک گفتی پارچه ها نخی بودن
خب من هم پارچه دوست دارم ولی خیاطی بلد نیستم و خیاط هم در نزدیکی ام ندارم. شاید اگر قیمت هاشون رو می دیدی یک کم محتاط تر در جمع آوری بازار اقدام می کردی!
فهیمه جون
پنجشنبه 14 اسفندماه سال 1393 ساعت 04:29 ب.ظ
ای بابا بازم کامنتم نرسیده چه خوب وقشنگ
چه بی تجمل وساده ولی قشنگ
عاشقشونم
بدید بدوزم براتون...کمی واردیم کار دست هم
ای بابا چرا کامنت های من دزدیده میشه؟؟! پس شما هم خیاطی بلدین؟ کاش زودتر اعلام می کردی من حداقل یک تیکه پارچه بخرم
اگه میشد، دوربین عکاسی بهتری تهیه میکردید، خیلی خوب می شد. دوربین موبایل مثل اچ تی سی تحت شرایط سختی میتونه،قابل قبول باشه. عکسهای مطالب شما بسیار می تونستد کامل تر با جزییات بهتر و زیبا تر باشند. لزوما DSLR نباید باشه، که البته قیمت این دوربین ها برای مبتدی ها هم بسیار کاهش پیدا کرده. از طرف دیگه شما بچه دارید. ثبت این لحظات با بهترین کیفیت میتونه نه تنها خاطر انگیز بلکه فراموش ناشدنی بشه. بهر حال مطالب بسیار جالبی دارید. دوست داشتم اطلاعات مفیدی در مورد برخی مطالبی که مینویسید ارایه بدم، که از یک طرفی بسیار گرفتار درس و تحصیل هستم. و از این رو به شما تبریک می گویم برای این پشتکارتون. 2 تنبلی میکنم.
برومند و شاد باشید.
خرید موبایل جزء برنامه های من هست ولی با وجود بچه هنوز تصمیم نگرفتیم که آیا موبایل جدید زنده خواهد ماند یا نه. چون همین موبایل رو هم از بس خورده و به زمین کوبیده یک روز در میان کار می کند!
برای عکس برداری شخصی و ثبت خاطرات هم دوربین نیکون داریم که از عکس هایش راضی هستیم ولی خوب با اون لنز بزرگش سنگینه و نمی صرفه که با خودم ببرمش بیرون، به ناچار با همین وضیعیت کنار می آئیم. البته اگر خوانندگان وبلاگم بخواهند برای هدیه عید برای من موبایل بخرند هیج اعتراضی ندارم
واقعا حیف است که شما زحمت سر زدن به اینجا رو می کشید ولی ما رو از اطلاعات خودتون محروم می کنید. نمی تونیم امیدوار باشیم هفته ای 20 دقیقه وقت بگذارید و برای ما بنویسید؟ شاید باید دعا کنیم تنبلی به ما مجالی دهد؟
سلام و هزاران سلام
بر شما و همه فرزندان
سلام
ممنون که با سلامتون اینجا رو معطر می کنید
وای عجب طرحهای جالبی داشتن... خیلی خوشم اومد... خوب البته پارچه گیپور و مجلسی اونجا تقاضا نداره برای همین عرضه نمی شه وگرنه اگه تقاضا داشت حتما بود..
من شنیدم اونجا خیاط خیلی گرونه.. اصلا هر چیزی که مربوط به کار با دست باشه اونجا گرونتره..
من هم از طرح های رنگی اش خوشم آمد.لباس هاشون چه مجلسی و چه معمولی از ما خیلی ساده تر هست و اصلا به اون صورت گیپور و پولک دوزی ندارند. من هم فکر می کنم خیاطی خیلی گرونه ولی چون تا حالا سر و کار نداشتم خبر دقیق ندارم. خوش به حال کسی که بیاد اینجا و خیاطی بلد باشه
خدا رو شکر نمردیم و لااقل عکس پارچه فروشی رو تو آلمان دیدیم
باور کن این اولین باریه که این همه پارچه فروشی می بینم تو آلمان! تنها جایی که توش پارچه ی توپی دیدم ایکیا بود!!
از یکی هم شنیدم می گفت نمی صرفه پارچه بگیری بدی خیاط. فک کنم واسه همین کلا پارچه فروشی هم ندارن!
در شهر ما هم اینقدر پارچه فروشی کمیاب است که اصلا به چشم نمی آید. حالا این ایکیا رو هم ما نداریم!
من هم فکر کنم چون خیاطی که جزء کارهای دستی محسوب میشه گرون هست اصلا نمی ارزه که پارچه بدی بدوزند
چقدر قشنگ و متنوع هستن پارچه ها. آدم هوس خیاطی میکنه. مخصوصا برای بچه.
حتی من!
آره آدم هوس خیاطی می کنه حتی کسی که بلد نیست مثل من و شما!
فک کنم فقط توی ایران اینقدر پارچه های پر زرق و برق پیدا می شه! چند روز پیش توی پارچه فروشی، پارچه هایی رو با قیمت های نجومی اش دیدم ولی خیلی قشنگ بودن ها؟ خیلی..
من هم فکر می کنم مشرق زمین بیشتر به این پارچه های شلوغ و پر زرق و برق اهمیت میده حالا هند و ایران و پاکستان و ... فرقی نمی کنه روحیه ی همه شون در این زمینه شبیه به هم.
ای بابا چرا هر چی پارچه ها قشنگ تر می شوند گرون تر می شوند!
برات ایفون 6 می خریم لیلی جون
بی خیال شدم.. با نصفش هم می تونستم یه لباس حاضری پیدا کنم... والاااااااا..
حالا تو ایرانم خیاط زیاد ارزون نیست.. من از یه خیاط پرسیدم برای یه پیراهن ساده ازم 300 تومن خواست..
من خیاطهایی می شناسم که برای یه لباس تا 3 میلیون می گیرن.. البته تو شهر خودم..
به به آخ جون. راضی به زحمت نیستم
ای بابا عجب قیمت هایی. ولی خیاط ارزون هم پیدا میشه اگر معروف نباشه، ولی برای لباس مجلسی ریسک داره به تازه کار بدی.
خیلی قشنگن پاچه ها ومهم نخی بودن انهاس 'دست گل دختر عزیزم درد نکند.
خواهش می کنم مامان جونم
وای خیلی خشگلن من میخوام دامن بدوزم
آره از بس رنگ های شاد داره آدم تشویق میشه به دوخت و دوز
قشنگه شال گر دناش بخر حتما
نمایشگاه یک روز بود و تمام شد
وای من یاد سه شنبه -چهارشنبه بازار خودمون افتادم. اونجا هم همین مدلی پارچه می فروشند.
اونجا مثل ایران از این خیاطی های تو خونه ها نیست؟
این نمایشگاه ها چون یک روزه است غرفه هاشون سیار هست.
من خبر ندارم. یعنی چون تا حالا با خیاط سر و کار نداشتم اطلاع ندارم.
سلام.
اون پارچه پرده ای هاش بیشتر شبیه پارچه های چادر نماز خودمون بودند!
زیبا بودن. کاش منم بودم می خریدم!
سلام
هه هه. عجب نکته ای! ولی بعضی پرده های گل درشتش قشنگند.
شاید اگر قیمت ها رو می دیدی نمی خریدی!!
سلام وای این پارچه ها جون میدن واسه چهل تکه دوزی زیبان
ولی میگم ایران خوبه ها همه چی داره
دوست دارم ایران
سلام. برای چهل تیکه نمی دونم پارچه باید چقدر بخری ولی نمی دونم پارچه فسقل و کناره دارن یا نه. در کل ایده ی خوبی است.
خب هر کشوری با توجه به فرهنگ و احتیاجات مردم کشورش اقلام مورد نیاز رو جور می کنه. مردم اینجا خیلی اهل دوخت و دوز نیستند که پارچه بخوان
میتونین سرچ کنین چهل تکه دوزی بخصوص روتختی خیلی فانتزیو شیک
بله شما درست میگین من کلی گفتم
کلا چهل تیکه قشنگه اگر پارچه های رنگی و شاد هم باشه که خیلی بهتر
سلام
خوبین؟
وای چقد متفاوت
خیلی قشنگ بودن
من که عکسا رو دیدم انگار توو اون بین بودم و قشنگ مردم رو نظاره کردم!!! خیلی قشنگ بودن... مرسی
پارچه هاش خیلی خوشگل بودن.... رنگ های خیلی شادی توووش بود..... واقعا زیبا بود.... اما پرده هاش زیاد جالب نبود!
راستی اون پارچه های سایز کوچیک عالی بودن..... حالا کاربردشون چی بوده؟!؟!؟
وای آدم قشنگ میفهمه از عکسا که قراره بهار بیاد
سلام
خدا رو شکر خوبیم.
به به پس به جای پارچه ها خریداران پارچه رو تماشا کردی!!
پرده های گل درشت قشنگ نبودند؟ نپسندیدی؟
سایز کوچک شاید خیلی کوچیک نیستند مثلا یک متر در 50 سانت. شاید برای تکه دوزی یا دامن دخترانه
آره رنگ ها آدم رو به حس بهار می بره
سلام لیلی جون،همیشه در شادی
)
از همه بامزه تر اون پارچه ها با سایز کوچک بودن.(البته به نظر من
سلام خانومی. ان شالله برای شما هم شادی و سلامتی باشه
ترکیب رنگشون و چیدمانشون کنار هم حس خوبی داره
سلام چ قد قشنگه من عاشق پارچه نخی هستم
کاشکی زودتر گفته بودین ما هم میومدیم
سلام
پارچه ی نخی با طرح های شاد.
ای بابا من که اونجا بودم چیزی نخردیم. قیمت هاش رو هم باید سنجید
سلام. لیلی جون خوبی؟ میگم وضعیت مسلمونا تو شهر شما چطوریه؟ آدم های مقیدی هستند یا فقط اسمشون مسلمونه؟
شما هم کاری برای تبلیغ دین اسلام می کنید؟
ببخشید سوالم ربطی به این پست نداره
سلام
خدا رو شکر خوبیم.همه جور مسلمانی از کشورهای مختلف داریم. برخی حجاب دارند برخی ندارند. برای بعضی ها دستورات اسلامی مهم نیست برای برخی ها هست. مثل ایران که همه جور مسلمانی توش پیدا میشه.توی شهر ما انجمن های ادیان برای آشنایی ادیان مختلف با هم وجود داره و افراد می تونند توی برنامه هاشون شرکت کنند و از دین های دیگه و برنامه هاشون مطلع بشوند.
ما سعی می کنیم دستورات دین مون رو در حد فهم مون رعایت کنیم، فکر می کنم این خودش بهترین تبلیغ
سلام لی لی جان
بازار ترک ها هم گاهی پارچه های خوب داره، البته شاید تو شهر شما نباشه.
یک نکته در مورد اسم کشور هلند: شما درست گفتی که اسم رسمی ندرلنده و به صورت غیر رسمی هلند گفته میشه، اما در خود هلند تفکیک این دو تا جدی گرفته میشه و تمایزشون معلومه. ندرلند اسم کشوریه که دوازده تا استان داره و دو استانش هلند شمالی و هلند جنوبی هستند. بنابراین، هلند خیلی محدودتر از ندرلنده. البته برای مصارف تروریستی، چون اسم هلند راحت تره خیلی جاها ممکنه از کلمه هلند استفاده بشه اما خب در واقع این تفکیک وجود داره.
سلام خانومی
شهر کوچیک ما همین که یک مغازه ی سوپرمارکتی ترک ها توش پیدا میشه غنیمته!
ممنون از توضیح خوب و جامعت. یک دوست دیگر هم این موضوع رو برایم گفته بود ولی نه به این خوبی
لیلی جان. سلام. من کاملا می فهمم چرا موبایل رو به دوربین ترجیه می دی. چون با بچه توی بغل تمرکز نمی مونه. بهت پیشنهاد می کنم روی اندازه کادری که دنیا رو باهاش می بینی انعطاف بیشتر داشته باش. یه سوژه رو هم از دور عکس بگیر و هم از نزدیک.مثلا همین عکس آخر. نمای پارچه ها و دست یه خانوم و دستکش چرمش رو داری. نمای کوچکتری یعنی توی کادر فقط دست این خانوم و چهار رنگ پارچه باشه. تمام. ممکنه بگی لنز بهت تنها اجازه عکس با نمای بزرگ رو می ده. اوکی. اما خودت می تونی کات کنی عکس رو. پیشنهاد دوم امتحان سیاه و سفید کردن عکس هاست. چرا این فرم رو امتحان نمی کنی. تو یه کوچولو وقت بیشتر بذار و دو جور کادر و دو نوع از کیفیت رو توی پستت بذار.
خوب خیلی حرف زدم.
بای
سلام خانومی
ممنون از همدردی و درکت برای عکاسی با موبایل
عجب ایده های خوبی داری. من خودم اینقدر با دقت به عکس هایم نگاه نکرده بودم. کلا دید هنری زیادی به عکس هایم ندارم و بیسشتر جنبه ی خبری اش را در نظر می گیرم. ممنون از ایده های ظریف و خلاقانه ات. ان شالله این دفعه فرصت کار کردن روی عکس هایم را قبل از انتشارش داشته باشم.
ممنون از این که نظر دادی برای عکس ها، خوشحال میشم باز هم از نظراتت بهره مند بشم.
خیلی خوبه که چینی نیست
من طرفدار حمایت از صنایع محلی هستم
بلی بلی. بالاخره پارچه سازی هم میشه بومی این طرفی ها هم باشه
سلام! پارچه ها واقعا واقعا قشنگن! هرچند من خیلی اینجا توی پارچه فروشی ها نگشتم تا بدونم چه مدلهایی هست.
اون پارچه پرده ای که حریره و گلهای درشت داره خیلی قشنگه و من اینجا توی یه مغازه شیک دقیقا مثلش رو دیدم.
سلام
بلی بسیار زیبا هستند
من هم پرده ی گل درشت رو دوست داشتم نمی دونستم سلیقه ام تو مغازه های شیک پیدا میشه!
این پارچه ها کجایی بودند منو برد به خاطرات بچگیم .
اون خانمه که کیف صورتی داشت چه تیپ جالب و خنده داری داشت البته از این تیپای خنده دار تو ایرانم زیاد هست ولی اینجا بعد از کلی وقت گذاشتن روی سر و وضعشون به این خنده داری میشن ولی اونجا انگار فی البداهه هست. لیلا جون منم مثل خودت خیاطی بلد نیستم باید به جای درس خوندن می رفتیم این یه مورد رو یاد می گرفتیم
این خانمه سنش از جلب توجه گذشته و برای دل خودش این طوری می گرده!
آخه کلی آدم های دیگه هم درس خوندن هم خیاطی بلدن، شاید ما کم همت بودیم
وی من کلی هیجانزده شدم... من خیاطی بلدم ..از وقتی اومدم ترکیه هیچ کاری نتونستم بکنم.
الان با دیدن این همه پارچه ذوق کردم.. نمی دونم چرا تا حالا پارچه فروشی اینجا به چشمم نخورده.. تصمیم دارم به زودی برم مرکز شهر شاید بتونم پیدا کنم...
کاش اونجا بودم کلی از اون پارچه ها می خریدیم..
به به خانم هنرمند. پارچه های ترک که زیبا هستند و شرقی و به روحیات و استفاده ی ایرانی ها نزدیک تر. شاید ترکیه لباس های آماده بیشتر استفاده می کنند و دوخت و دوز و پارچه فروشی در پاساژها نیست.
کاش اینجا بودی و برای ما هم می دوختی!
واقعا چقدر هم پارچه ها خوشگلن. ضعف کردم.کاش اونجا بودم
آره پارچه های رنگی و قشنگی. اگر کسی خیاطی بلد باشه خوش به حالیش میشه
شاید اینطوره شاید هم من هنوز نمی دونم پارچه فروشی ها کجا هست... تصمیم دارم بعد امتحان تافل 4
برم مرکز شهر...
اره واقعا ا ا ا... یه زمانی ایران بودم واسه مامانم لباس مجلسی دوختم ملیله کاری کردم تو مراسم عروسی خودم پوشید کسی باورش نمی شد اثر هنرمندانه من هست
پس باید منتظر هنرنمایی شما با پارچه های کشف شده باشیم.
پس از کم سعادتی ماست که از هنر شما محرومیم
وااااااای لیلی.... به کامنتم نگاه کن.... به جای توریستی، نوشتم تروریستی!!! فکر کن
امان از این اتو کورکت!
خواننده باید عاقل باشه
سلام سلام!
البته خیاط واقعا اثر داره..یه پالتو واسم دوخت هیچ کس باورش نمیشه دست دوزه! ینی ای طو!!
دیدن این پارچه ها ب ادم حس ایران رو میده! اینا خو خیلی شبیه پارچه فروشی های خودمونه خو!
بعصی پارچه هام ک مثه پارچه چادر نمازی میمونه!
پارچه فروشی هم یکی از جاهای جذاب دنیا واسه منه! کلا خوشم میاد از غرق شدن تو پارچه ها و تصور اینکه با هر پارچه چی میشه دوخت...
تا چندی پیش( ینی یه سال پیش) ک یه خیاط عالی در دسترسم بود پارچه میخریدم و میرفتم واسش تصورات ذهنیمو میگفتم تا اونم واسم بدوزه! همیشه هم طرحام خوب از اب در میومد! تعریف از خود نباشه!!
سلام و سلام
آره خانومی. اینها مثل پارچه فروشی های خودمون کلی طاق پارچه ریختن وسط. و اینجا چون همچین بساط پارچه فروشی نیست جذاب می باشد. من هم از تنوع رنگ و طرح و تصورات راجع به لباسی که میشه از توش درآورد لذت می برم.
یحتمل یا شما طراح لباس خوبی بودی یا خیاط ذهن خوانی داشته!! که به نظرم بیشتر مورد دوم که مهارت خیاط است به حقیقت نزدیک می باشد
وقت بخیر
باز هم بابت عکسها ممنونم. صبای پیشنهاداتی که دوستان راجبه نحوه عکاسی دادن، با اجازتون باید عرض کنم شما که در جریان هستین که مخاطبان وبلاگتون از طیف های مختلف هستن پس بی زحمت بجز طیف عکاسان، هوای طیف های دیگه، بخصوص علوم اقتصادی هارو هم نگه دارین
بطور مثال ای کاش راجبه قیمت برخی اقلامی که ازشون تصویر میذارید هم بنویسید.
سوال دیگه ای هم که داشتم اینه که اونجا مغازه دارها به برگذاری اینجور بازارچه هایی اعتراض نمیکنن؟ برای شفاف سازی عرض میکنم: تو ایران ما راجبه برگذاری بازارچه های نزدیک عید یا بازارچه های پوشاک و لوازم التحریر اوایل مهرماه تحقیقی انجام دادیم که یکی از نتایجش مخالفت برخی اصناف با برگذاریش بود. و همین موضوع باعث فرار مالیاتی برخی از مغازه دارانی میشد که فروششون طی برگذاری بازارچه ها کاهش پیدا میکرد.
سپاسگذارم
شب و روز شما هم بخیر و سلامتی
عجب موضوع و علمی رو مطرح کردین. چون من هیچ آشنایی با مغازه دار و این طیف ندارم. نوشته های وبلاگ هم بیشتر مشاهدات خودم و یا نقل قول از دیگران است. علم اقتصاد که دیگه خیلی پیچیده است.
برای قیمت ها ایده ی خوبی بود. کاش امکانش بود عکس ها رو با سایز بزرگتر بذارم تا قیمت ها که روش درج شده پیدا باشه.
در مورد پارچه همون طور که گفتم توی شهرمون پارچه فروشی نیست ولی بازارچه های دیگه به نظرم کلا قیمت هاشون ارزون تر از مغازه ها نیست. همون طور که صاحبان غرفه های بازارچه ، مالیات به شهرداری می دهند قیمت هاشون همچین ارزون و به صرفه نیست و بیشتر به خاطر تجمع در یک نقطه جذابیت داره.
توی شهر کوچیک ما هم تنوع فروشگاه های زنجیره ای زیاد نیست و اکثر بوتیک هستند که گرون و مارک می باشند و مشتری های خاص خودشون رو دارند. شاید هم مردم عادی می خرند و چون من خودم دید دانشجویی دارم فکر می کنم مشتری ندارند!
یا رب العالمین
سلام بر شما
ایام فاطمیه را تسلیت می گویم ...
خدا دستمان را در پیروی از فاطمه سلام الله علیها بگیرد . آمین
با " نردبان فاطمه ! " به روزم و منتظر کوک توجهتان
راستی عکسها زیبا بود . ما هم چند وقتیست در اسفند شهرمان بهار را ملاقات می کنیم و آفتاب را
سلام
ممنون از دعوت تون
آفتاب در اسفند بوی نوروز دارد
ممنون بابت عکسها و اینکه مارا هم با محل زندگی خودتون اشنا میکنید موفق و سلامت باشید
خواهش می کنم دوست جدید.
با این عکسها حسابی دلمو.آب کردی
من عااااشق پارچه ام
اصلا باورم.نمیشه ک گفتی دست خالی برگشتی!!
من اگر اونجا بودم کل بازارچع رو جمع میکردم...
مخصوصا ک گفتی پارچه ها نخی بودن
خب من هم پارچه دوست دارم ولی خیاطی بلد نیستم و خیاط هم در نزدیکی ام ندارم.
شاید اگر قیمت هاشون رو می دیدی یک کم محتاط تر در جمع آوری بازار اقدام می کردی!
ای بابا بازم کامنتم نرسیده
کار دست هم
چه خوب وقشنگ
چه بی تجمل وساده ولی قشنگ
عاشقشونم
بدید بدوزم براتون...کمی واردیم
ای بابا چرا کامنت های من دزدیده میشه؟؟!
پس شما هم خیاطی بلدین؟ کاش زودتر اعلام می کردی من حداقل یک تیکه پارچه بخرم
بابت پاسخ سوالم ممنونم
بابت مراجعه ی مجددتون ممنون!
سلام لیلی جان
چه هوای خوبی ! پارچه هام خیلی بامزه بودن الانم گل گلی او این جور چیزا خیلی مد شده ، پارچه پرده ای ها رو دوست داشتم
شیطونه میگه برم خیاط شم بیام اونجا نصف قیمت کار کنم
سلام خانومی
پس پارچه های بهاری مد شده. من هم پرده ی گلدار دوست دارم.
بیا بیا. من خودم مشتریت میشم.