زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

جلسه بین مذاهب

پنج شنبه ایمیلی از خانوم الکساندرا یکی از کارمندان واحد دانشجویان خارجی دانشگاه برامون رسید که نوشته بود امشب برنامه بین مذاهب( Multireligiöse Feier) برای دانشجویان جدید در ساختمان شماره 7 دانشگاه(دانشگاه 7) برگزار میشه. آخه این وقت خبر دادن هست؟ آقای همسر که کلی کار داشت و قرار شد وسط های برنامه بیاید. من هم تا شال و کلاه کنم و برم کمی از برنامه گذشته بود.ترتیب اجرای تک تک برنامه ها را از قبل ایمیل کرده بودند و آدم می فهمید که کجای مراسم رسیده!  موضوع برنامه aufbruch  یا خروج و مهاجرت بود. طبق برنامه هر دینی قسمتی از کتاب آسمانی اش که مربوط به این مبحث بود را می خوند و تفسیر و یا ترجمه می کرد. بین این سخنرانی های کوتاه هم موزیک زنده داشتند. وقتی من رسیدم صدای خوش صوت قرآن در سالن پیچیده بود. امام جماعت مسجد ترک ها با لباس مخصوص روحانیون ترک با نوای خوش آیاتی از قرآن که درباره مهاجرت و جهاد در راه خدا بود را می خوند و در انتها هم سوره حمد را خواند. دانیلا که قبلا ازش گفته ام هم به عنوان مترجم آیاتی را که ایشان خواند ترجمه کرد. دانیلا یک دختر آلمانی مسلمان است که محجبه هم هست و دقیقا نمی دونم چی می خونه توی دانشگاه!! فقط اینو می دونم که پدرش کشیش و از خانواده ای کاتولیک و بسیار مذهبی است.


پیش نماز مسجد ترکها در حال خواندن قرآن به همراه دانیلا
در برگه ای که در سالن پخش کرده بودند قسمت هایی از کتاب آسمانی که توسط افراد خوانده می شد و معنی شان را نوشته بودند.یعنی اصل و ترجمه عباراتی از قرآن و تورات و انجیل که خوانده شد رو توی کاغذ نوشته بودند. بعد از قرآن خواندن یکی از پسرهای ایرانی دانشگاه قطعه کوتاهی به زبان فارسی را با همراهی تنبورش خواند که بسیار دلنشین بود. بعدش هم دو تا خانوم مسیحی قطعاتی از انجیل را با آواز و سازهای خودشان خواندند و ترجمه اش هم که توی برگه بود.


دو خانوم مسیحی در حال اجرای قطعه ای مذهبی
 و بعد دو آقای کشیش سخنرانی شان را راجع به این مبحث با یک حالت مکالمه ای جالب ارائه کردند. اولش هم این طوری شروع کردند که  آیا بر حسب رویا میشه تصمیم گرفت؟ و عمل کرد؟ و ... بعد هم یک دختر ترک به نام طوبی Tubaبا یک ساز ترکی شبیه عود یک آهنگ زیبا خوند.


طوبی در حال اجرای برنامه اش
 قسمت بعدی هم دو تا خانوم که شال سفید گلدوزی شده ای بر دوش داشتند قسمت هایی از تورات رو به زبان عبری با آهنگ خواندند و بعد هم آقایی درباره این مطلب در دین یهود صحبت کرد.

دو خانوم یهودی در حال اجرای قطعاتی از تورات به زبان عبری

راستی یکی از اساتید گروه اسلام شناسی دانشگاه هم که پرفسوری مصری است درباره هجرت پیامبر از مکه که زادگاهش بوده به مدینه در دین اسلام سخن گفت. در آخر هم دو تا آقای کشیش نام اساتید و دانشجویانی که در سال گذشته فوت کرده اند را خواندند و برای هر کدام شمعی روشن کردند و بعد هم بقیه به احترام درگذشتگان یک دقیقه سکوت کردند. من به خانوم ترک پشت سری ام گفتم اگر می گفت فاتحه بخونید مفیدتر بود! یک دختر پاکستانی به نام صبا هم کنار من نشسته بود که موقع خواندن قرآن کلاهش را سر کرد. در آخر هم یکی از افراد که من فکر می کنم یهودی بود پشت تربیون قرار گرفت و گفت برنامه بیشتر هدفش آشنا کردن دانشجویان ورودی جدید با انجمن مذاهب دانشگاه بوده که متاسفانه استقبال کمی از این برنامه شده و در آخر هم گفت افرادی که توی سالن هستند با همسایگان(منظور کناردستی هاشون) به زبان مذهبی شان سلام کنند و دست بدهند. من و صبا هم با هم دست دادیم!! بعد یک آقایی از ردیف کناری آمد و خواست با من دست بدهد(فکر کنم گفت شلام-سلام به زبان عبری) و من سلامش را پاسخ دادم و عذرخواهی کردم و گفتم دست نمی دهم. اون تعجب کرد و گفت اصلا دست نمی دین؟ پس موقع سلام چی کار می کنین؟ گفتم مسلمانان مردها با مردها و زنها با زن ها دست می دهند.

قسمت بعد هم پذیرایی بود که غذاهای شرقی را از رستوران ترک ها سفارش داده بودند. فکر می کردند استقبال زیادی می شود و غذاها خیلی زیاد بود. همه مشغول حرف زدن و میل کردن شدند. یک خانوم فکر کنم مسیحی آمد سمت ما و برگه را ترجمه قرآن بود نشانمان داد و گفت اینجا نوشته که زن و مرد با هم برابرند. اشاره اش به ترجمه آیه 195 سوره آل عمران بود:



فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ


پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد [و فرمود که] من عمل هیچ صاحب عملى از شما را از مرد یا زن که همه از یکدیگرید تباه نمى‏کنم پس کسانى که هجرت کرده و از خانه‏ هاى خود رانده شده و در راه من آزار دیده و جنگیده و کشته شده ‏اند بدیهایشان را از آنان مى ‏زدایم و آنان را در باغهایى که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درمى ‏آورم [این] پاداشى است از جانب خدا و پاداش نیکو نزد خداست


در ترجمه این آیه نوشته بود که زن و مرد با یکدیگر برابرند. این خانوم با تعجب پرسید در قرآن همچین سخنی آمده؟ ما هم گفتیم خب بله. اون گفت پس چرا مسلمانان مردهایشان جلو راه می روند و زن ها مجبورند پشت سر مردها راه بروند؟ یا چرا در عربستان زنان حق رانندگی ندارند؟

آقای همسر بهشون گفت اینها سنت های غلط کشورهای مختلف هست و اسلام اینها رو نگفته.( در اینجا تاثیر رسانه و انتخاب موضوعات و مواردی از کشورهای دیگه که می تونه تاثیر منفی روی ذهن مخاطب بذاره معلوم میشه. این کارکرد رسانه ها در نشان دادن نقاظ ضعف کشورهای دیگه و ادیان دیگه در همه جای دنیا صادقه!!)

این خانوم اصرار داشت که مذاهب باید با هم حرف بزنند تا با هم آشنا بشن و هی به ما می گفت برین با بقیه حرف بزنید.


میز پذیرایی


سینی غذای ترکی

این دو نمونه هم فایل صوتی انجیل خوانی و تورات خوانی

ترجمه قسمت هایی از تورات که خوانده شد:

ای ابراهیم(آبراهام یا آفرام) با خانواده ات از این سرزمینی که در آن زندگی می کنید دور شوید و به مکان جدیدی که میگویم نقل مکان کنید من می خوام به زندگی شما برکت دهم و نام تو را در جهان جاودانه کنم.... ابراهیم و همسرش سارا و برادرزاده اش لوط به سرزمین کنعان کوچ کردند.


יום אחד יאמר ה 'אל אברם, "לך מכאן, בו גר המשפחה שלך, וללכת לארץ רחוקה. אני אראה לך שבו אתה צריך ללכת. כי אני רוצה לברך אותך ולהפוך את שמך ידוע בכל מקום ".


 در انجیل از قول مارکوس Markus هم مطالبی درباره هجرت حضرت عیسی(ع) نقل شده از جمله: بعد از غسل تعمید حضرت عیسی(Jesus) در رود اردن پیامی از جانب آسمان به او می رسد که تو پسر محبوب من هستی و من از تو خشنودم و عیسی تا چهل روز در صحرا بودند و فرشتگان او را خدمت می کردند و شیطان از وسوسه او دور بود و بعد عیسی به ناصریه آمدند و موعظه مردم پرداختند....

البته ترجمه های من خیلی دقیق نیست و متون هم طولانی تر از این حرف ها بود. لطفا سوال تخصصی مذهبی هم از من نکنید که من بلد نیستم!!


نظرات 26 + ارسال نظر
بسامه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:11 ق.ظ

این خیلی خوبه که مذاهب با ملیتهای مختلف و رسوم مختلف در جاهای پژوهشی مثل دانشگاه کنار هم جمع می شن... واقعا خیلی جالب و مفیده...
واییییییییییییییی غذااااا

من هم موافقم. مذاهب در محیطی بدون تنش و تعصب بهتر می تونند همدیگرو بشناسند.
غذای ترک ها که خوشمزه است واقعا عطر و بوش توی سالن پیچیده و کلا همه فکرشون اونجا بود احتمالا!

محمد دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:53 ق.ظ

بسیار جالب بود
کلا برخورد ادیان مختلف با یکدیگر جذابه
کلا اسلام رو در غرب با حجاب زن و دست ندادن با مردان میشناسند و همه هم میخوان این رو امتحان کنند

البته مسلمانانی هم داریم که حجاب ندارند و با نامحرم دست می دهند. حتی زنان محجبه ای هم که با مردان دست می دهند داریم. کلا اسلام یک الگوی خاص نداره اینجا!!

بلبل السلطنه و محبت الدوله دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:27 ق.ظ http://eshghe8saleh.blogfa.com/

چه با مزه. چقدر خوب هست که این مراسم ها و جلسات برگزار میشه

آره این جلسات در فضایی که ادیان مختلف حضور دارند فرصت خوبیه برای شناخت و کنار گذاشتن پیش فرض ها و قضاوت های نادرست

حرف تو دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:16 ب.ظ http://harfeto.ir

با سلام و خدا قوت مطلب شما به عنوان بهترین های وبلاگی انتخاب شد و در قسمت "گلدون وبلاگی" منتشر شد.سایت حرف تو با آدرس:
http://harfeto.ir/?q=node/16245
منتشر شد
خواهشمندیم مطالب تولیدی خود را به سایت حرف تو ارسال نمائید .
هدیه سایت حرف تو به شما:
پیامبر اسلام: عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر، سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر؛ تقوا نیکو است اما از علما نیکوتر؛ صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر، توبه نیکو است اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر.
(نهج الفصاحه، ح 2006)
------------------

وبلاگ شما از طرف سایت حرف تو به عنوان وبلاگ برتر انتخاب شد.به همین منظور در نظر داریم مصاحبه ای را با شما انجام دهیم. در صورت تمایل شماره تماس و ایمیل خود را به ایمیل زیرارسال نمائید: hasanabdosamad@yahoo.com

ممنون از حسن نظرتون

بهاره دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:37 ب.ظ

ای کاش تو دانشگاههای کشور خودمون هم همچین جلساتی برگزار می شد،چون این تبادل اطلاعات خیلی مفید است و می تونه نقش به سزایی در شناخت ادیان داشته باشه.شما در این جلسات می تونید خیلی نقش موثری داشته باشی پس حتما از توانایی هات برای معرفی دین اسلام به نحو احسن استفاده کن عزیزم
و در آخر یک سوال تخصصی اون غذا اسمش چیه؟
به نظر خوشمزه میاد

ای کاش دین ها و همچینن فرقه های مختلف نوظهور و دیرظهور در فضایی آزاد و بدون تعصب و با منطق مورد بررسی قرار بگیره. خوشبختانه ما در دین مان افراد پژوهشگر و مطلع کم نداریم ولی فضایی که در آن این بحث ها در سطح افراد برگزیده(منظورم بالاتر از سطح عامه) قرار بگیره نداریم.
شما خیلی روی توانایی های ما حساب کردی. کلا بحث کردن در حوزه تخصصی مثل دین یا جامعه یا رشته ای خاص تبحر می خواد.
این غذاها اسمشون رو بلد نیستم. کلا غذاهای ترکی از فلفل و گوجه و بادمجان سرخ شده یا کبابی تشکیل شده!

مشتاق دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:37 ب.ظ

سلام وصدها سلام برهمت و دقتتان

خیلی از متن دقیق و روشن شما استفاده کردم

نور حق همیشه در فضای آرام ومنتطقی میتابد وهرچه درونها پاکتر

باشد تاثیر آن بیشتر خواهد بود.همه ادیان الهی نور واحدند ولی در

بازتاب از ذهن و ذل پیروانشان جهت های مختلف میگیرند.

عقاید هر دینی را باید از منابع اصلی و دست نخورده آن بدست

آورد. موفق و منور باشید

سلام و هزاران سلام بر شما
خواهش می کنم. واقعا این نکته ای هست که همه باید به اون توجه کنیم که معیار مسلمانی و مسیحی بودن و ... افراد اون دین نیستند بلکه دستوات و آموزهای آن دین است که باید مورد بررسی قرار بگیرد

محبوبه 81 دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:43 ب.ظ

سلام دوستم

اون خانم یهودی که لباس سفید پوشیده خیلی شبیه نرگس 81 هست مگه نه ؟؟ یاد نرگس کوچولو افتادم آخییییی

پذیرایی هم که به نظر خوب بوده

سلام خانومی، امشب با طاهره ذکر خیرت بود!
آخی خاله نرگس مهربون و نصیحت کن. نازی
بله قسمت پذیرایی خیلی خوب بود

گلهای زندگی من دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:08 ب.ظ http://www.golhayezendegiyeman.blogfa.com

سلام لیلی جان خوبی عزیزم
چه جلسات خوبی برام جالب بود
وای عجب میز پذیرایی

سلام خانومی
الحمدلله خوبم.
بلی فضای آرام و دلنشینی بود
قسمت پذیرایی ش رو که نگو بسیار مفرح بود!

محجوبه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:44 ب.ظ http://www.lebaseshokr.mihanblog.com

یا حکیم
سلام لیلی جان
فوق العاده جالب بود هم عکس ها هم طریقه ی اجرای این موضوع مهم .
البته موقع خوندن حرفهای مارکس که توکتاب آسمانی هم اومده بود خنده ام گرفت
به نظر من هم خوبه بشینید با هم حرف بزنید نه اینکه بحث کنید اما بالاخره رابطه خوبی با هم داشته باشید تا با ادیان هم آشنا بشید ان شاء الله . اینطوری حق بهتر خودشو نشون میده .
هر چند رفتار و کردار صادقانه و امانت دارانه ی انسانها از ایمان قلبی شون نشون میده و برای تبلیغ اسلام هم نباید این نکته های عملی فراموش بشه .

راستی دهه ولایت رو بهت تبریک می گمو از خدا برات پیروی امامان معصوم علیهم السلام رو می خوام.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام خانومی
این برنامه چون برای ورودی های جدید بود متنوع و با موسیقی همراه بود.
چرا خنده ات گرفت؟ انجیل مارکوس یکی از اناجیل مسیحیان است که داستان ها و سخنان مرتبط با حضرت عیسی رو توش نوشته.
من هم موافقم که صحبت کردن و فضایی برای طرح ابهامات بهتر از استدلال کردن و بحث هست که کار تخصصی است. ارتباط دوستانه فضای بهتری برای شناخت فراهم می کنه.
ممنون. عید غدیر بر شما هم مبارک

بید مجنون دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:03 ب.ظ http://chatreman.persianblog.ir

کاش فضای دانشگاهی و پژوهشی ایران هم اونقدر پویا و فعال بود که از این برنامه ها برگزار می شد. فکر میکنم یک ترسی وجود داره از این تضارب آراء. ولی واقعا مفیده.

بلی ای کاش. ای کاش فضایی در کشور مخصوصا در دانشگاه ها فراهم می شد تا ادیان مختلف و گروه ها و اندیشه های مختلف بدون تعصب کورکورانه و خشک مغزی با هم آشنا می شدند

لیلی دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:07 ب.ظ http://www.manamleili.blogfa.com

چقدر خوبه که انقدر فعالی و کلی چیز یاد می گیری.

ادیان مختلف و روحیات و کتاب های آسمانیشون پنجره ای به سوی آدم هایی هستند با هدف های مشترک و راه هایی مختلف.

زیتون دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ب.ظ http://zatun.blogsky.com

زینب سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:55 ق.ظ

خیلی خوبه که کتاب آسمانی ما دست نخورده و بدون تحریف باقی مونده و اینکه چیزایی که توش نوشته شده دقیقا همون هایی که خدا به پیامبر گفته
اما کتابهای بقیه ادیان اینطور نیست

نمی دونم بقیه ادیان تا چه حد این حرف رو قبول دارند یا حداقل اطلاع دارند. چون انجیل که خب از اول گفته های حواریون هست ولی در اصالتش تا چه حد اطمینان دارند خبر ندارم

زندگی با طعم بهارنارنج سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:13 ب.ظ http://darolqarar.blogfa.com

سلام
دعوتید به وبلاگ زندگی با طعم بهارنارنج
منتظر نظرات سازنده شما هستم
قلمتان مستدام[لبخند]

سلام
ممنون

مضراب سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:02 ب.ظ

وبلاگت رو دوست دارم.
امروز سرعت رو کشیدن زیر صفر عکسا لود نمی شه برام متأسفانه

ممنون خانوم پرمشغله
ای بابا از دست این اینترنت که فتیله اش هی بالا و پائین کشیده می شه!

محجوبه سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:14 ب.ظ http://www.lebaseshokr.mihanblog.com

یا حق
سلام عزیزم
به این قسمت خنده ام گرفت :
بعد از غسل تعمید حضرت عیسی(Jesus) در رود اردن پیامی از جانب آسمان به او می رسد که تو پسر محبوب من هستی

غسل تعمید و پسر خدا بودن حضرت عیسی ‍‍‍‍!!!!

خدا هدایت مان کند . آمین
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
از نظر من هم غسل تعمید یک کودک که تازه متولد شده بی معنی است زیرا انسان ها با گناه به دنیا نمی آیند ولی در اسلام هم غسل برای تازه مسلمانان داریم.
در مورد پسر خدا بودن که دیگه حرفی نیست.

نازنین چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ق.ظ http://zendegiroozmare.blogfa.com

چقدر خوبه که میتونی با مذاهب دیگه آشنا بشی کتاباشونو بخونی یا نظرشونو تو موارد مختلف بفهمی. فرصت خوبیه
این که گفتی همه چیز طبق برنامه بود و میدونستی دقیق کجای کاری خیلی نکته جالبی بود. آلمانه دیگه

البته من کتاب هاشون رو نخوندم. تو خونه مون در ایران تو کتابخانه بابا یک ترجمه انجیل داشتیم. ولی همین که آدم نظریاتشون رو هم بفهمه خوبه
بله دقیقا آلمانی بودنش معلوم شد. البته برنامه های شرق شناسی دانشگاه گاهی به روش شرقی و با بی نظمی اجرا میشه!!

گلهای زندگی من چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:44 ق.ظ http://www.golhayezendegiyeman.blogfa.com

لیلی مهربونم
عیدت مباااارک

ممنون خانوم خوض قلب
عید شما هم مبارک.التماس دعا

مامان چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:02 ق.ظ

به نظر میرسه خطاب پسر از طرف خداوند بزرگ به حضرت عیسی علیه السلام شدت علاقه را میرسونه .وگرنه همه میدونند که خداوند فرزند نداره.

حضرت عیسی از طرف خدا به روح الله خطاب میشه همان طور که حضرت موسی کلیم الله هست. این لفظ به طور صریح در قرآن به شرک نهی شده است. البته این عبارت فرزند خدا رو هم همه مسیحی ها قبول ندارن ولی عده ای از آنها برای تقدس حضرت عیسی آن را عنوان کرده اند.

محراب چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:49 ب.ظ

سلام عزیزم
از مطالبی که مینویسی استفاده کردم عالی بود
تا انجاکه من میدونم در تهران دانشکده ای به نام بین المذاهب هست واتفاقا اقای همسر از اساتید اونجا هم هستند
درضمن کاش همسایه خودمون بودی تا برات اش رشته درست میکردم ومیاوردم

به به سلام بر شما
خواهش می کنم. شما لطف دارین
چه خوب که همچین دانشکده ای هم هست. کاش بحث هایی که قابل فهم عموم باشه در سطح وسیع تر مطرح بشه.
ای کاش همسایه شما بودییییییییم

فریب خوردگان چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:36 ب.ظ http://www.tahsiil.blogfa.com

با سلام

وبلاگ نویس محترم خارج از کشور

اگر قصد توهین و فحاشی نداری لینگ
این وبلاگ در سایتت قرار بده تا مردم بیچاره گول نخورند.

چرا حقیاقو پنهان میکنی؟
چرا از حقیقت ها نمیگی

از سرمای کشنده آلمان و فرانسه

از قیمت های زیاد

اسانید و دانشگاهای سخت گیر

رفتار بد اروپایی ها با ایرانی ها چون کشور حامی تروریست هستیم

نگذار که مردم بیاند اونجا گرسنگی بکشند،توالت بشورند

www.tahsiil.blogfa.com

سلام
اگر دقت بفرمائید در وبلاگ من هیچ لینکی از وبلاگ های دیگر نیست. من حتی وبلاگ های دوستانم را نیز لینک نکرده ام. پس قصد من از سرپیچی از فرمان شما! توهین و فحاشی نیست!
من چه حقیقتی را پنهان کرده ام؟ من در این وبلاگ بخشی از خاطراتم می نویسم شما می تونید خاطرات خودتان را در وبلاگتان بنویسید ولی حق ندارید به من بگوئید چه بنویسم و چه ننویسم!
شما می توانید نظراتتان را راجع به مطالب نوشته شده در این وبلاگ بنویسید ولی لطفا توهین نکنید

مریم پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:19 ق.ظ

آخی دانیلا رو دوست داشتم!
چون دیر اطلاع رسانی کرده بودن، استقبال از برنامه کم بود؟!

آره دختر دوست داشتنی هست.
نمی دونم مشکل از اطلاع رسانی بوده یا کلا این موضوع مورد استقبال واقع نشده

فرناز پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام.خوبی؟ من همیشه نوشته هات رو می خونم...
اتفاقا آلمان برای افراد پرتلاش و اونهایی که دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند عالیه. اون اتوبوسهای برقی و تمیز و منظم که سر وقت میاد و قطارهای بین شهری و قانون مندی و اینکه دولت نمیگذارد هیچ کس حق کسی رو بخوره و دفاع از حق زنان و البته نه اون این چیزی که زنان ما در ایران می خواهند که بی حجابی است بلکه خیلی چیزهای فراتر از اون و خیلی خیلی مزایای زیادی که تا اونجا نباشیم متوجه نمی شویم و اگر از ریشه قوی باشیم تحت تاثیر آزادی زیاد اونجا هم قرا نمی گیریم وتنها عیب اونجا همین غریبه بودنمان و دوری از اقوام است.

سلام
ممنون دوست من که بهم سر می زنی.
کشورهای مقرراتی به درد افراد پرتلاش و بااراده که عادت به غر زدن ندارند می خوره. آدم هایی که نظم و قانون رو بدون چونه زدن می پذیرند و البته خارجی ها باید با شرایط کشور جدید و غربت کنار بیان.
آدمی که نمی دونه چی می خواد و هدفش چیه هرجای دنیا هم باشه باز گیجه!

پری یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:13 ب.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

چقدر عالیه اینطور جلسات و اینطور آشنا شدن ها....چقدر ارزش قائل اند برای دانشجوهاشون و چقدر براشون مهمه آشنا شدن با انواع مذاهب....احسنت.....
بسی حسرت خوردم

فکر می کنم چون در این کشور تعدد مذاهب زیاده مجبورن که با هم کنار بیان یعنی به این نتیجه رسیدن که کنار اومدن بهتر از توی سر و کله هم زدن هست.

ساحل دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 05:19 ب.ظ http://gohar-vojod.blogfa.com

سلام برنامه های خوبی پیاده میشه اونجا ...چه سفره رنگینی

سلام
آشنایی با مذاهب دیگه خیلی خوبه

یاسی جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:58 ق.ظ http://yekdoneyeman.blogfa.com/

وای چه برنامه جالبی یاد 3 اکتبر و روز باز مساجد افتادم
چقدر دلم میخواست از اون روز بنویسم..اما مگه تنبلی گذاشت
بهرحال خیلی جالب بود
مخصوصآ یه جاهاییش که .....باعث میشه بهتر بشناسمت

چه خوب . بیا از اون روز برای من تعریف کن. توی شهرهای بزرگ خبرهای بیشتری هست. دست از تنبلی در نوشتن بردار که پشیمانی آرد بی شمار.
من هم تازه کم کم دارم با شما و عقایدتون آشنا می شم خانومی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد