زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

زباله ها در هلند

روشن است که هنگامیکه قانونی وضع شود و درست و دقیق هم جاری شود و البته برای افکار عمومی هم (این الزام دوران معاصر و عصر ارتباطات کنونی است) توجیه شود بنا بر جاری شدن روح قانون خود به خود به یک رفتار فرهنگی بدل می شود!

 در کره جریمه ریختن اندکی زباله در خیابان برابر با 11تا13درصد پایه حقوق نیروی کار در کره می باشد! می دانید این یعنی چه؟! همه از اینکه در اروپای شمالی مردم نسبت به محیط زیست حساس هستند می نویسند و به به و چه چه می کنند! و برای نمونه از اینکه مردم خیلی جدی دربازیافت زباله مشارکت دارند آه نامه و ناله مقاله هایی همراه با آب و تاب می نویسند!

ولی سازوکاری که بر آن اساس مردم موظف به رفتار خوبی نسبت به محیط زیست خودشان می شوند را  بررسی نمی کنند!

همین موضوع بازیافت زباله شهری را نمونه قرار دهیم.

در تمام کشورهای اروپای شمالی و اسکاندیناوی برای گردآوری زباله شهری تمامی واحد های مسکونی باید هر فصل یک بار صورت حسابی را بپردازند!

 هر واحد یک سطل زباله سیاه رنگ دارد و یک سطل زباله آبی رنگ  و یک سطل زباله سبز رنگ دارد! رنگ سیاه زباله هایی که نمی شود جدا کرد می باشد! سطل آبی ویژه کاغذ و روزنامه است و سطل سبز شامل تمامی زباله هایی که طبیعی محسوب می شوند!

 از جمن حیات گرفته تا پوست میوه ها و حتا استخوانهایی که در غذا جوشیده است و نیز خاک گل دان را هم شامل می شود!

همه سطل ها یک تراشه دارند و وقتی که ماشیل حمل زباله آنها را بر می دارد وزن آنها را محاسبه می کند و آن تراشه نشان می دهد که سطل مربوط به کدام خانه است! البته سطل آبی تشویقی بوده و وزنش هرقدر هم باشد رایگان برده می شود سطل سبز ارزان است و سطل سیاه بسیار گران! افزود بر این جدا سازی همه می دانند که می توانند پلاستیک و نیز شیشه و قوتی فلزی همچون قوتی کنسرو را از زباله سیاه جدا کنند البته باید خودشان این بخش را به سطل های بسیار بزرگی که در هر محله قرار داده شده است بریزند!

هرکسی می خواهد می تواند پلاستیک و فلزات و شیشه را به سطل سیاه بریزد ولی آخر سه ماه نقره داغش می کنند! در حقیقت همه لحظه چوب جریمه پیدا و پنهان بالای سر همه است! و این می شود که مردم ترجیح می دهند کاغذ را جدا کنند،پلاستیک و فلزات و شیشه ها را از زباله جدا کنند! و زباله بیولوژیکی یا زنده را هم جدا کنند بلکه هزینه سطل سیاه را کم کنند!

 گمان نبرید کسی می تواند از پرداختش در برود! برایش چک می فرستند نپرداخت جریمه می شود و باز صورتحساب می فرستند یک صورتحساب صد یورویی می تواند به دوهزار یورو هم تبدیل شود و آنگاه شرکت حمل کننده ی زباله صورت حساب خود را به شر خر هایی می فروشد و آنها مجازند بیایند حتا در خانه را  باز کنند و همه چیز را حتی به اصطلاح فرش زیر پا را هم ببرند و قانون در این باره هم تنظیم شده و شر خر مصونیت حقوقی داشته و طلبکار محسوب می شود که مجاز است برای وصول طلبش اسباب خانه ای را هم مصادره کند! خوب مردم مجبور می شوند خودشان بازیافت کنند!

 وقتی حقوق یک کارگر در ماه تا 1500 یورو باشد و یک صورتحساب 250یورویی برایش بیاید روشن است که زود می زند که از وزن سطل سیه کم کند!

همین امر درباره ریختن زباله هم صدق می کند! دو ماه پیش در هلند در منطقه زی لاند مردی که سیب خورده بود و آنرا از ماشین بیرون پرت کرده بود به دوهزار و دویست یورو جریمه محکوم شد و تلویزیون ها دهها بار نشان داد! پول هم نداشته باشد زندان می رود! پس این مرغ همسایه غاز است را کنار بگذاریم.

منبع:عصر ایران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد