لگوسازی

-ارمیا با لگوهاش آدم چهار طرفه ساخته!! آدمی که روی پا  راه میره  و  اگر برعکس بشه روی دست و اگر بیفته از پهلو می تونه حرکت کنه برای حرکت از پهلو چرخ نصب کرده.

- ایلیا کشتی همه کاره ساخته.دکمه ای داره که کشتی هر عیبی پیدا کرد خودکار تعمیر میشه . قسمتی هم داره که گاهی دود و یا فوت ازش خارج میشه

-تو ماشین در خیابانی که دو طرفش درخت دارد نشستیم ایلیا می پرسه چرا درخت هایی که به ما نزدیکن سریع دور میشن ولی اون درختا که دورترین تند حرکت نمی کنند؟؟

-ایلیا میگه از نسخه ی پزشک سرپیچی کردم.می پرسم چطور؟میگه اول آب خوردم بعد قرصم رو

فامیلی ات چیست

از وقتی ارمیا مدرسه ندیده باسواد شده و تو کلاس های آنلاین به اهمیت فامیلی یا همون نام خانوادگی پی برده و توی کلاس های مجازی اسم و فامیل و گاها پسوندهای فامیلی همکلاسی هایش را دیده و بارها خوانده.الان به افراد مختلف فامیل که می رسه کنجکاو اسم و فامیل شون میشه.و خب به علت محدودیت رفت و آمد در کرونا افراد آشنای فامیل محدودند که  اسم بچه ها و فامیل پدر و مادر رو پرسیده. کشف بعدی تفاوت نام خانوادگی مادر با سایر اعضای خانواده در اکثر موارد هست.

 الان پدربزرگ و مادربزرگ های من و بابا رو با نام و نام خانوادگی بلدند!!  و تو بازی هاشون میگن مثلا استاد محمد اومد یا میگن فرهنگ خانوم (نام مادربزرگ من) چی دوست داشته؟خلاصه ما روزانه بارها و بارها اجدادمان را مرور می کنیم . حتی پدر و مادر مادربزرگ و پدربزرگ رو هم سوال و جواب کردند و برخی اسامی نسل قبل براشون جذاب هست. از من نام مادربزرگ و نام مادرمادربزرگم را پرسیدند و می پرسن خب اسم پدر و مادرش رو بگو تا به حضرت آدم برسی!!!!

-من داشتم تلفنی با زن دایی حرف می زدم ارمیا اومده میگه  ازش بپرس فامیلی مامانش چیه!؟؟ چون قبلا نام و فامیل خودش و اسم پدرش رو پرسیده بود همین یک نکته رو نمی دونست.

چند تقویم

-دو تا تقویم رو میز هست که روی ماه آبان تنظیم شده.ارمیا به باباش میگه این جوری هر روز حتما یک مناسبتی داریم.اگر تو تقویم ۱۴۰۰ نبود از توی تقویم سال ۹۸ می بینیم مثلا امروز روز فرهنگ عمومی است.

-امروز ایلیا با صدای بلند اعلام می کرد. حضرت آیت الله شهید دکتر سید حسین فهمیده رحمه الله.کلا هر چی لقب تو تقویم برای اشخاص مختلف خونده رو برای یک نفر به کار می بره.

تصور کنید تسخیر لانه جاسوسی رو چطوری خوندن.کلماتی که بار اول می خونن چقدر خنده دار میشه

- ایلیا معنی هجرت رو که توی تقویم دیده از ارمیا می پرسه و ارمیا جواب میده یعنی صادرات!!!