زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

دشمن ترشی

-ایلیا میگه دشمن شیرینی، ترشی هست.  ولی اگر من بخورم ترشی ها برنده میشن چون ترشی بیشتر دوست دارم.ایلیا شیرینی و کیک دوست نداره و به ندرت می خوره.

- ارمیا می پرسه رنگی هست که تا حالا درست نشده باشه؟میگم مثلا ترکیب طلایی و آبی با درجه ی مختلف ممکنه تا حالا نباشه میگه نه منظورم رنگ های اولیه مثل آبی و زرد و اینها ست. ممکنه رنگی باشه که از انسان های قدیم تا حالا کسی ندیده باشه؟

-ایلیا از من می پرسه کجای خونه رو تا حالا ندیدی؟گوشه کمد و بالای سقف اشپزخانه را نشان می دهد می گویم دیده ام. یاد پشت بام می افتد و من اعتراف می کنم روی سقف اتاقک بالای پشت بام را تا حالا ندیدم.