زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

روز جمعیت

-ارمیا می پرسه روز طبیعت می ریم گردش روز جمعیت باید چیکار کنیم؟

-ایلیا میگه حرف مدرسه رو نزن، تا اون روز دلم آب میشه.واقعا برای بچه باسواد انتظار مدرسه سخته و فکر کنم خود کلاس  اول هم کسل کننده باشه.

-ایلیا یک ترب رو که چروک شده برمی داره و می پرسه فقط ما آدم ها میریم پیش خدا؟ پس این ترب چی میشه؟ من میگم احتمالا حیوانات هم باشند!! ایلیا میگه من می خوام برم جهنم حیوانات رو ببینم .بابد جالب باشه.نتیجه این که بدون فکر سوال رو جواب ندید.

- ایلیا میگه تو بهشت همه چیز هست؟ من خورشت گاو میش می خوام!! ارمیا میگه این چیزا که خوشمزه نیست.یا خورشت قیمه یا قورمه باید سفارش بدی.

پدال زمان

-فردا قراره پستچی بسته ی سفارشی داداشی ها که ماکت مقوایی مغازه شیرینی فروشی هست رو بیاره و بی صبرانه هر دو منتظرند و ساعت را چک می کنند که زودتر شب بشه. ایلیا میگه کاش تو اون اتاق یک پدال داشتیم می چرخوندیم به فردا می رسیدیم. من می پرسم خب امروز رو چیکار می کردیم؟ میگه خب می ذاشتیم برای پس فردا.

ایلیا می پرسه دو تا بی نهایت میشه چقدر؟ یاد درس حسابان تو دبیرستان افتادم.

-ارمیا تقویم ۱۴۰۱ رو ورق می زنه و می رسه به ماه آذر که هیچ تعطیلی ای غیر از جمعه ها نداره.میگه چرا این ماه همه مناسبت های تعطیلی دار رو توی جمعه گذاشتن؟؟ 

بعد می پرسه میشه یک روز وسط هفته بدون هیچ مناسبتی تعطیل باشه؟؟ میگم در صورت اعلام عزای عمومی.

بازگشت از بهشت

-بابا به ایلیا میگه پنیر خالی نخور خنگ میشی.ایلیا میگه این که خیلی خوبه. اون وقت یادم می ره برای فردا تو فریزر هیچی بستنی نداریم.( دو تا بستنی موجود رو قبلش خورده)

- ایلیا میگه من اگه برم بهشت به خدا میگم می خوام دوباره برگردم اون وقت خیلی وقت طول می کشه تا به زمین برسم؟؟ باید از پیش ماه و خورشید و ستاره ها رد بشم تا برسم؟؟ من میگم اگه بخوای برگردی باید دوباره نی نی بشی و بری تو یک خانواده ی جدید. شاید تو یک کشور دیگه به دنیا بیای و ما پیشت نباشیم. ایلیا به فکر فرو می ره و به نظر میاد بدش نیومده! بابا  بهش میگه اگر بری بهشت دیگه نمی تونی برگردی.ایلیا میگه یه گوشه ی بهشت رو سوراخ می کنم و می پرم پایین.

- بعد از ترکیب کلمات با ابن به "ال" رسیدیم. یعنی به جای ما ابن کارونی رسیدیم به ما الکارونی. داریم از گرامر عربی جلو می زنیم.