زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

سوال

-دیروز به ایلیا گفتم آفرین پسر خوش اخلاق.پرسید اخلاق یعنی چه؟ و   لبخندی به پهنای صورت زد و گفت به این میگن خوش اخلاقی؟؟گفتم  اخلاق یعنی رفتار.پاش رو تکون میده و میگه مثلا این یک رفتاره؟؟

- ارمیا همون طور که با ذره بین داره دنبال مورچه حرکت می کنه؟ می پرسه:ذره بین چطور کار می کنه؟ هر چی فکر کردم جز توضیحات نقطه کانونی یادم نیومد

-ایلیا می پرسه شاهزاده یعنی چی؟میگم یعنی پسر شاه.میگه پس پدر شاهزاده علی اصغر کیه؟؟منظورش عناوینی هست که روی تابلوی هیئت ها جهت تکریم یاران امام حسین(ع) نوشتند.

- ایلیا در حالی که آب می خوره می پرسه تُف از آب درست میشه؟ میگم بله.می پرسه چطوری؟؟

-ایلیا می پرسه خون چیه؟ منم میگم تو رگ هامون آبی جریان داره.می پرسه خب خاکستر چیه؟ میگم باقیمانده چوب هایی که آتش می گیرن و رنگ خاکستری دارند .می پرسه پس خون و خاکستر که تلویزیون میگه چیه؟؟؟

تقویم خوانی

در راستای تقویم خوانی:

- ایلیا می پرسه مامان" به روایتی"  یعنی چه؟ .میگم منظورت چیه؟ میگه اینجا نوشته شهادت امام سجاد به روایتی!

- همه ی تولدهای فامیل نزدیک رو به روز و تاریخ بلدند و هر ماه ورق می زنند و مثلا تولد خاله یا مامانی رو یادآوری می کنند.با ورود به ماه شهریور ارمیا میگه تولد خاله ، فلان روز هست و تعطیله. تقویم رو نشون میده و من که می بینم شهادت هست میگم خب پس نمی تونیم همون روز براش تولد بگیریم باید فرداش کیک بخوریم. می پرسه چرا؟؟  حتی پیشنهاد حلوا خوردن رو هم رد می کنه. بعد دوباره تقویم رو ورق می زنه و می پرسه هجرت رسول اکرم از مکه به مدینه روز عزاست یا شادی؟؟

 - ایلیا با ترکیب عبارات مناسبت های تقویم اصطلاحات جدیدی اختراع می کنه.مثلا: روز ملی شدن بزرگداشت جوان( عج)!


-ایلیا با خواندن تابلوی بیمارستان می پرسه:  فوق تخصصی یعنی چه؟؟

-قبل از خواب ارمیا میگه مامان اندازه ی کلّه همه آدم های روی زمین!! دوستت دارم! ایلیا برای این که کم نیاره میگه اندازه همه سوراخ های کندوی زنبورهای عسل دوستت دارم. ارمیا برای افزایش حجم دوست داشتن دست و پای آدم های دنیا رو به کله ها اضافه می کنه!! و در ادامه ایلیا بال های زنبورها رو به سوراخ های کندو اضافه می کنه و این روند ادامه داره....