زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

شعرای تقویم

-ایلیا به ارمیا میگه ما دوقلو هستیم و تو قل درازتر هستی.

- توضیح این که جمال الدین اسدآبادی کیه یا شهید محراب کیه و چرا سه تا ازش هست؟ سخته

 - موضوع جدید تقویمی ،شعرای فارسی و بزرگداشت هاشون هست. این چند هفته ما کلی شاعر قدیم فارسی زبان از رودکی و خاقانی تا مشاهیر ادب فارسی مثل فردوسی و حافظ و شعرای جدید چون سهراب و شاملو و پروین اعتصامی و شهریار رو مرور کردیم و ارمیا توی دفترش یادداشت کرده.قسمت سخت ماجرا پیدا کردن نام های این بزرگان است. شیخ مصلح الدین سعدی یا خواجه شمس الدین  محمد حافظ شیرازی. باید تفکیک کنیم کدام نام  کدام لقب و کدام فامیلی ایشان است. و اون وقت باید پاسخگو باشیم اگر خواجه اسم حافظ نیست پس معنیش چیه؟؟  و در مورد حکیم عمر خیام ، حکیم یعنی چه؟ و چه فرقی با دانشمند داره؟

 و بعد مرور روزهای بزرگداشت این بزرگان در تقویم که هر کدام به  چه عنوانی مشخص شده.

-ایلیا می پرسه میوه ها که می خوریم زنده هستند؟؟ 

-  کشف جدید ایلیا اینه که "سیب سلامت" خوردنی نیست و نشان بهداشتی محصول است.

۲۹ اسفند

-در خیابان با دیدن تابلویی یاد روز ۲۹ اسفند می افتند و ارمیا از بابا می پرسد می دانی ۲۹ اسفند چه روزی است؟  دو برادر کمی کلمه ها را جابه جا می کنند تا بین "روز ملی شدن صنعت نفت" و "روز صنعت ملی شدن نفت" انتخاب کنند. و بعد که اعلام کردند ایلیا از بابا می پرسه حالا اینی که گفتیم یعنی چه؟؟

-ایلیا می گه می خوام برم پیش خدا.می پرسم چرا؟؟ می گه می خوام دایناسورها رو ببینم! میگم دایناسورها تبدیل به نفت شدن میگه مگه قرار نیست همه آخرش برن پیش خدا؟؟!!

-ایلیا می پرسه مورچه ها زمان دایناسورها بودن؟ میگم احتمالا آره.می گه پس وقتی روی دایناسورها راه می رفتن اونها غلغلکشون می اومده؟؟

- ایلیا می پرسه همه چیزها اخرش به خدا ربط داره؟؟ مثال از شیر گاو می زنه و علف و رویش گیاه و ... بعد میگه حتی پنجره هم به خدا ربط داره چون تو فکر ادم ها بوده و آدم ها رو خدا درست کرده.

سال تقویمی داره به آخر می رسه

ارمیا سی دی رو توی اتاق دیده و محو رنگین کمان روش شده.می پرسه این رنگ ها به خاطر فیلم های توش هست؟؟ cd از چه جنسی هست؟ چطوری اطلاعات توش قرار می گیره؟ اینها نسلی هستند که نوار کاست و تولد ویندوز و موبایل رو ندیدند و از دوران موبایل لمسی و تلفن بی سیم و آیفون تصویری شروع کردند.

_ ایلیا می پرسه اگه خدا پدر و مادر داشت تاریخ تولدش تو تقویم می اومد؟؟(در این زمینه باید تو هند به دنیا می اومد تنوع خداش بیشتر می بود.)

- ارمیا مقابل تقویم ایستاده و می گه امروز سوم اسفند روز کودتای ... هست. خب کودتا یعنی چه؟؟؟ از جمله کلماتی توی تقویم که توضیحش سخته همین قیام و کودتاست و  البته بازگشت شکوهمندانه! ارمیا پرسیده بود هر کس از ایران بره وقتی برگرده بازگشتش شکوهمندانه است!!!

در اقدامی نمادین به پیشنهاد ارمیا ما روز اول اسفند تو خونه اسپند دود کردیم.

خدا رو شکر سال به آخر رسیده و درس تقویم تکمیل شد و سوالات سخت ما تموم شد