زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

ارتفاع برج میلاد

-ایلیا می پرسه چرا میگن سیب زمینی؟ در صورتی که سیب زمینی  به هلو شبیه هست .ارمیا جواب میده چون داخلش زرده مثل سیب.

-ایلیا میپرسه اگر نزدیک مورچه ها بلند حرف بزنیم کر میشن؟

-ارمیا  می پرسه چند درصد مردم دنیا عینکی هستن؟

- ارمیا پرنده ای را در دوردست آسمان بالای سرمان نشانم می دهد و می پرسد به نظرت برج میلاد از این جایی که پرنده هست بلندتره؟

- ایلیا عکس روی کتاب علومش را نشانم می دهد و می پرسد چرا روی کتاب فقط عکس دختراست؟ میگم شاید کتاب سال دیگه عکس پسر باشه. میگه نه نیست.من کتاب علوم سوم و چهارم رو هم دیدم عکس دختره باز(مسئولین رسیدگی کنند لطفا)

- ایلیا می پرسه ممکنه بچه ای پسر به دنیا بیاد و مامان و باباش موهایش رو بلند کنند و دامن تنش کنند اون وقت دختر بشه؟(چقدر تفاوت ها در نظرش ساده است)

اولین در دنیا

-بابا به داداشی ها میگه شما نمی تونید تو ایران رئیس جمهور بشید چون طبق قانون اساسی رئیس جمهور باید متولد ایران باشه .اونها هم عصبانی میشن و میگن ما میریم رئیس جمهور آلمان میشیم (خودشون راجع به حمله و فتح ایران با هم مباحثه می کردن) یک هفته ای هست راجع به دولت و رئیس جمهور و چگونگی رسیدن به این جایگاه می پرسند. اونم تو خونه ی ما که کسی تلویزیون نمی بینه و در جریان اخبار نیستند.

- ایلیا می پرسه بزرگترین برج دنیا کجاست؟ برج میلاد نیست؟ میگم نه از اون بلندتر هم هست. میگه نمیشه میله ی سرش رو درازتر بکنن بلندترین برج دنیا بشه؟ 

-ایلیا می پرسه ما تو چی اول هستیم؟ چرا ما هر چی میگیم تو میگی چینی ها قبلا ساختن؟