زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

واکسن یک سالگی

اول از همه نیمه ی شعبان و میلاد منجی و صاحب عصر بر همه ی شما خوانندگان و همراهان وبلاگ مبارک باشد. ما هم قصد داریم اینجا آش رشته بپزیم و تا حد امکان بین دوستانمان پخش کنیم.

بالاخره این هفته ی اضطراب آور تمام شد. واکسن یک سالگی ارمیا(واکسن سه گانه و واکسن آبله مرغان) حسابی مشغول مان کرد. چند روز درگیر تب و شب بیداری و گریه و بهانه گیری هستیم و خدا رو شکر دو روزی است تب قطع شده ولی بهانه گیری کماکان به قوت خود باقی است.روزی که برای معاینه ی یکسالگی رفتم دکتر گفت که گوشش کمی قرمز است و بهتر است برای واکسن چند روز بعد مراجعه کنم. چند روز بعد دکتر جدیدی در مطب بود و بعد از معاینه گفت که میشه واکسن رو بزنیم. من هم با آرامی با ارمیا حرف می زدم و سعی می کردم از دستبرد زدن به گوشی دکتر منصرفش کنم. دکتر از من پرسید شما ایرانی هستین؟! خیلی کم پیش می آید که کسی ما را جزِء ترک ها یا عرب ها حساب نکند و زبان فارسی را بشناسد. گفتم بله. گفت همسر من ایرانی است و من تا حدودی حرف های شما را متوجه شدم. گفت فارسی نمی توانم صحبت کنم ولی می فهمم. وقتی داشتیم برای رفتن آماده می شدیم پرسید که چقدر وقت اینجا هستین و کی اینجا رو ترک می کنید(برای نوبت بعدی معاینه پرسید) و من فرصت کردم از روی اتیکتی که به لباس سفیدش سنجاق کرده بود فامیلش را بخوانم. اسمش Eva(حوا) و سپس فامیل خودش و بعد فامیل همسرش بود.فامیل همسرش را که دیدم فهمیدم این خانم، همسر همان دکتر ایرانی است که یکبار از شنیدن نامش ذوق کرده بودیم(در این پست ماجرایش را نوشته ام)

تا الان که ارمیا یک سالگی را پشت سر گذاشته 6 مرحله معاینه را طی کردیم.مرحله ی اول همان بدو تولد در بیمارستان بود. مرحله ی دوم هفته ی اول تولد توسط پزشک خودش و متخصص ارتوپدی برای چک کردن وضعیت لگن و پاهایش و معاینه ی بعدی در هفته ی چهارم تا ششم تولد. در هر مرحله وضعیت جسمی و قد و وزن و ضربان قلب و شنیدار و دیداری و توانایی های مختص همان سن را می سنجند و در دفترچه اش ثبت می کنند. اسم دفترچه اش هم هست U-Heft فکر می کنم شبیه همان کارت پایش رشد هست و همین طور دفترچه ی واکسن که واکسن ها مشابه ایران هست فقط از نظر زمانی، تزریق آن فرق می کند.دفترچه ی معاینات و واکسن بسیار مهم است و برای مدرسه و حتی کار لازم است. مثلا برای کار در رستوران ها احتمال یک سری بیماری ها رو در نظر می گیرند و از طرف می خواهند دفترچه ی واکسنش را بیاورد تا ببینند که احتمال گرفتن چه بیماری برایش وجود دارد و در مقابل چه بیماری هایی واکسینه شده. ارمیا اولین واکسنش را در سه ماهگی دریافت کرده و این واکسن یک سالگی سخت تر از همه بود.

این سری که معاینه ی یک سالگی بود توانایی تقلید رفتار و تشخیص عکس در یک تصویر سه بعدی را تست کرد و برای معاینه ی دقیق چشمش به ما چشم پزشک و دستگاه های آن را پیشنهاد داد.

دفترچه ی معاینات و دفترچه ی نارنجی واکسن


نمونه ی دفترچه

دفترچه ها رو مطابق سلیقه شون جلد می کنند و برایش کاورهای مختلف می دوزند


 

رستوران با تزئینات اشیاء قدیمی

 

 

گلدان چند گل 

 

تزئینات بافتنی 

 

 

 

 

 

 

نظرات 14 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:56 ق.ظ

میگم بچه ها که میرن مهدکودک یا آمادگی بشون یاد بدن دفترچه واکسنشون رو این مدلی تزئین کنن! والا! بچه بودیم از این کارا می کردیم! البته من که الان هم میکنم!
می بینم که تو عکسا کلی آفتاب دارین!! بالاخره روزهای تیره و تاریک به پایان رسید!
اندیشه از سرما مکن، سر می شود دوران دی/ شب را سحر باشد ز پی، آخر بهاری می رسد
ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمل بیشتر/ گردی بپاشد در افق، گویی سواری می رسد

عید میلاد بر شما هم مبارک باشه. جای منم آش بخور!

ای بابا دفترچه ی به این مهمی رو به بچه نمی دن که.
اررره هوا گاهی افتابی و گرم میشه.
ممنون از شعرت خانم شعردوست
اش فقط اش مامان پز!

مگ چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:39 ق.ظ

عیدتون مبارک بانو جان ... :)

چه او هفت خوشگلی

ممنون.
اگر تو اینترنت بگردی عکس های قشنگتری پیدا می کنی

بسامه چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:23 ق.ظ

واووووووووو... فکر می کنم اون دفترچه واکسن من هنوز مونده باشه..
ولی به این خوشگلی نیست...
الهی بمیرم برا ارمیای کوچولو که تب کرده بود...

فکر کنم برا یادگاری هم شده نگه میدارن.
اخی چه بامحبت. کاش بودی و در بغل کردنش کمک می کردی

نرگس چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:30 ب.ظ

چه تزیینات بافتنی بامزه ای! برای هر پایه فلزی کنار خیابون یه طرح متفاوتی اجرا کرده!

بافتنی اگر کسی بلد باشه هنر زیبایی است

javad پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:03 ق.ظ

خیلی عالی

ایشالله که همیشه خندون و آرام باشید.

راستش ی سوال

با عذر خواهی چرا عکس ها را در اینستاگرام نمی‎گذارید؟البته اگر دوست داشتید جواب دهید جهت کنجکاوی پرسیدم و اینکه عکس های شما را دوست دارم.

مرسی.

ممنون
راستش من با کارکرد اینستاگرام اشنایی ندارم و هدف طرز کارش رو نمی دونم

ریحان پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:39 ق.ظ

خدارو شکر که حال پسرکتون خوبه.
چه دفترچه سلامت کشورشون بامزه است جلدای بامزه ای هم داره

خدا رو شکر بحران تموم شد
جلدهای بامزه ای براش طراحی کردن

نرگس جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:47 ق.ظ

سلام! ارمیای فسقل تونست تقلید رفتار رو درست انجام بده؟ چه جور حرکتی رو باید تقلید می کرد؟

سلام
ارمیا کار خودش رو می کرد!
چند تا اسباب بازی اوردن و با دست دوتاشون رو به هم کوبیدن و ارمیا تقلید کرد و اسباب بازی هایی که تو دستش بود به هم کوبید.
بعد یک ظرف اوردن و چند مهره که مهره ها رو تو ظرف مینداختن و ارمیا باید مهره ها رو تو ظرف مینداخت که ظرف رو برعکس کرد و همه رو ریخت

فهیمه جون جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:18 ب.ظ

وااای عزیزم.واکسن یک سالگیی سخته.عیدتون مبااارک.اش خوسشمزه شد؟چه بافتنی ها باحالن

تازه اول راه واکسنیم. تا سه ماه دیگه هر ماه واکسنیزیشن داریم

یه دوست شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:46 ق.ظ

تولد ارمیا کوچولو مبارک باشه خانم خانما
ایشالله 120 سال عمر باعزت نصیبش بشه
حالا که اینقدر فسقلی ما برای واکسن 1 سالگیش اذیت شد
دره بعدی واکسن کی هست؟

ممنون خانومی. تولد ارمیا در نوروز است ولی واکسن یک سالگیش رو حالا زدیم!!!
ان شالله و الهی امین برای دعاتون
تا سه ماه اینده هر ماه یک نوبت واکسن داره.واکسن هاش متفاوت هر ماه

javad شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:50 ق.ظ

اگر بخواهم خلاصه بگویم می‎توانید عکس هایی را که دوست دارید به اشتراک بگذارید و توضیحات لازم را زیر عکس‎ها بنویسید.

از طریق لینک زیر می توانید بیشتر با اینستاگرام آشنا شوید.

http://farnet.ir/1392/07/41410/instagram-ultimate-guide-everything-you-need-to-learn/

چند نمونه از صفحات اینستاگرام برای شما می‎گذارم:

https://instagram.com/neginhajivandi/

https://instagram.com/sahar.photography/

و...

ممنون از لینک هایی که فرستادین. آموزش بسیار مفید و دقیقی بود ولی نمونه صفحه هایی که فرستادین من رو ناامید کرد برای این که عکس های من اصلا حالت هنری نداره

javad شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:41 ب.ظ

خواهش می‎کنم.

عکس‎های شما خیلی خوب هست و باتوجه به توضیحاتی که زیر هر عکس می‎نویسید شک ندارم تعداد کسانی که عکس‎های و نوشته‎های شما را میپسندند و دنبال میکنند خیلی زیاد هستند.

چند مدت امتحان کنید لذت میبرید در ضمن در اینستارام جو خوبی دارد.
حتی اگر عکس هم نفرستید دنبال کردن بعضی صفحات واقعا لذت بخش هست مثل:
https://instagram.com/hyemi.jeong/

شرکت هواپیمایی بوینگ و bmwو...

نمونه های دیگه:

https://instagram.com/mindarya/

https://instagram.com/parto.shahab/

اینستاگرام آمدید خبر دهید

چقدر خوب آدم رو تشویق می کنید. کم کم دارم گول می خورم

ملیکا شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 10:23 ب.ظ http://melimemories.blog.ir/

به به...چقدر بافتنی ها زیبان.من عاشق بافتنی ام :)
اون دوچرخه هه واقعیه؟ O__o

به به خوش به حال سلیقه تون
دوچرخه جنبه ی تبلیغاتی داره

زهرا - گل بهشتی من دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:29 ق.ظ http://www.golebeheshtieman.niniweblog.com

برای ما سخت ترین واکسن معمولا هیجده ماهگیه.
بافتنی ها قشنگن...آدم هوس بافتنی میکنه.

فعلا که لیست واکسن در انتظارمون
به به خوش به حال اونها که بافتنی بلدن

یه دوست دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:46 ق.ظ

ببخشید لیلی جون فراموش کرده بودم که تولد ارمیا جون فروردین ماه بود
یادمه پارسال بعد از تعطیلات نوروز که نتونستم وبلاگتو چک کنم وقتی برگشتم کاملا سوپرایز شدم و خبر تولد فرشته کوچولو رو دیدم و شما در تمام این مدت که پست میزاشتین و ما باهاتون در دنیای مجازی در تماس بودیم
شما در دنیای واقعی باردار بودین و لحظات شگفت انگیزی رو تجربه میکردین
خیلی خوب تونستین که همه چیز سکرت باشه
در هر صورت امیدوارم همیشه زیر سایه االله زندگی آروم و زیبایی داشته باشین
راستی اگه ناراحت نمیشین یه سوال دارم
همسر هنوز دوران تحصیلشون تموم نشده؟خودتون دوست دارین پس از اتمام دکترا همونجا بمونین یا برگردین ایران

مهم نیست. بالاخره من باید تولد بچه ام یادم باشه نه شما
ممنون خانومی
من دلم می خواد برگردم. برای من خانواده مهم تر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد