زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

سخنرانی انتخاباتی

چند روز قبل که به کتابخانه دانشگاه می رفتیم در مسیر منتهی به میدان اصلی شهر کلی ماشین پلیس و نیروی پلیس دیدیم. پلیس ها هم ماشالله از نظر قد و هیکل و تجهیزات همچین ترسناک بودند. ما متعجب بودیم که این همه ماشین پلیس برای چی هست. از اول ماجرا بگم که متاسفانه من موبایلم همراهم نبود و نتونستم هیچ عکسی از این واقعه!! بگیرم. وقتی به میدان اصلی شهر رسیدیم شنیدیم که صدای سخنرانی فریادوار یک نفر پشت بلندگو کل میدون رو برداشته از اون طرف افرادی هم بودند که با وسایل مختلف داشتند سروصدا ایجاد می کردند. اصلا بساطی بود اون وسط تماشایی!!. یه کم نگاه کردیم و از بس سرو صدا زیاد بود و اون آقای داد دادو هم با صدای بلند حرف می زد چیزی نمی فهمیدیم که حداقل حس فضولی مون فروکش کنه. چون مخالفان سخنران با تمام قوا مشغول سر و صدا بودند اون سخنران مجبور بود داد بزنه. از بین صحبت های سخنران کلمات "خارجی ها باید بروند" و "اسلام" و" آمریکایی ها " را فهمیدیم ولی باز دقیقا دستگیرمان نشد. اون آقایی که داشت سخنرانی می کرد با یک حصار فلزی از بقیه جدا شده بود. دور تا دور حصار هم پلیس ایستاده بود. عده ای از مردم هم با پلاکارهای مختلف جلوی سخنران ایستاده بودند و با حرکت دست و یا فریاد زدن مخالفتشان را ابراز می کردند. عابرانی هم که عبور می کردند سری تکان می دادند و یا با دست برو بابا!! را اعلام می کردند. در این وسط ناگهان خانم ش استاد ایرانی دانشگاه را دیدیم که همراه جمعیت داشت فریاد می زد "از اینجا برین ،جاتون اینجا نیست"!! من هم بدو بدو رفتم سوال کردم که چه خبره؟؟!! ایشان توضیح داد این سخنران از حزب NPD آلمان(-تاسیس سال 1964 -National Democratic Part)داره سخنرانی می کنه و چون مخالف زیاد داره و اکثریت دل خوشی از عقایدشون ندارند پلیس مجبوره برای حمایتشون دست به کار بشه.توضیحات فارسی  این حزب از ویکی پدیا رو می تونید بخونید. خانم ش توضیح داد که عقاید این حزب بسیار به ن ا ز ی ها شبیه است و خواستار اخراج خارجی ها و مخالف گسترش اسلام هستند. این حزب قانونی است و فعالیت سیاسی دارد ولی گروه های نئو ن ا ز ی که در شهرهای مختلف آلمان فعالیت می کنند غیرقانونی هستند. الان هم که نزدیک انتخابات احزاب است و همه حزب ها سخنرانی و میتینگ دارند این حزب هم فعالیتش را گسترش داده. خلاصه با پایان سخنرانی یک آقایی از مخالفان شروع به سخنرانی کرد و گفت شماها تعدادتون به 25 نفر هم نمیرسه و ... جمعیت هم کف می زدن و تشویقش می نمودن. بعد از رفتن گروه مذکور ماشینی از مخالفان که یک استریوی پخش بزرگ داشت هم وسایلش را جمع کرد و رفت. این وسیله را آورده بود و آهنگ پخش می کرد تا صدای سخنرانی به گوش نرسه!! پلیس هم داشت نرده های حفاظتی و بند و بساطش را جمع می کرد. من در ردیف جلو گوجه های لهیده هم مشاهده نمودم. هم پلیس و هم گزارشگران از این صحنه ها فیلم می گرفتند. بعد از پایان یافتن سر و صدا آقای محمد که رئیس انجمن خارجی های شهره اومد و با خانم ش حرف زد و بعد آخر حرف هاش پرسید خانوم من رو ندیدی؟ بعد خودش گفت نکنه این NPD ها با خودشون برده باشنش سمیرا و دوست چشم بادامی اش را دیدیم، گویا آنها  از قبل خبردار شده بودند و برای مخالفت آمده بودند. دور تا دور میدان چادرهای گروه های مختلف برپا بود و بروشورهایشان را پخش می کردند. حزب CSU (دموکرات مسیحی) حزب خانوم مرکل و پیروز دور قبل هم حضور داشت. حزب دیگر SPD (سوسیال دموکرات)  و حزب سبز آلمان(این حزب با ایران رابطه خوبی دارد و از طرفداران انرژی های پاک و استفاده از انرژی باد و خورشید به جای نفت و انرژی هسته ای هست)  و حزب FDP(حزب دموکراتیک آزاد) حضوری فعال داشتند. حزب جدیدالتاسیس دزدان دریایی!! هم که فعالیت اینترنتی داره. در آلمان احزاب صدر اعظم را انتخاب می کنند و رای مستقیم مردم نقشی ندارد. احزاب در شهرها و ایالت ها فعال هستند و برای تصاحب صندلی های پارلمان های ایالتی تلاش می کنند. مثلا حزب CSU در حال حاضر 193 از 620 کرسی پارلمان کل آلمان (Bundestag) را در اختیار دارد و 562 از 1875 کرسی پارلمان های ایالتی را و 5 نفر از 16 نفر از رئیسای ایالت ها از این حزب هستند. اطلاعات این احزاب رو می تونید از ویکی پدیا بخوانید.

انتخابات هم فکر کنم 22 سپتامبر است. ما با خانم ش مشغول صحبت بودیم که یک پیرزن آمد جلو و بعد از سلام نظراتش را راجع به سخنرانی اعلام کرد. می گفت یهودیان و محمدیان(نام دیگر مسلمانان) هم مثل ما حق فعالیت دارند و این گروه رفتارش غیرقانونی است و باید ازشون شکایت بشه. طبق قانون آلمان گروه های رسمی در سخنرانی شان آزاد هستند ولی حق تهییج افکار عمومی و تهمت زدن(حرف بدون مدرک و سند زدن) رو ندارند. این خانوم مسن که مادر زن برادر شوهر خانم ش بود حدود 80 سال سن داشت. خانم ش گفت ایشون 8 بچه داره که همه هم توی سیاست هستند و این خانوم خودش هم فعال سیاسی است و قبلا عضو حزب CSU بوده ولی بعد از نظرات سخت گیرانه این حزب در برابر پناهندگان خارجی از این حزب خارج شده. این خانوم با جدیت سراغ آدم های مختلف توی میدون می رفت و نظراتش را اعلام می نمود. خانم ش گفت که هر حزب با توجه به تعداد آرایی که در انتخابات کسب می کنه از دولت کمک مالی دریافت می کنه و این حزب طرفدار عقیدتی ن ا ز ی هم کمک مالی دریافت می کنه که در واقع کمک به نئو ن ا ز ی هاست. چندین سال است که گروه های دیگر تلاش می کنند که این حزب را غیرقانونی کنند ولی تاکنون دادگاه حرفشان را قبول نکرده(لابد فکر کرده اگر حزب رسمی باشه بهتر از اینه که کارهای غیرقانونی و زیرزمینی انجام بدن ، چون بالاخره طرفداران نژادپرستی در همه جای دنیا هستند)

این نکته رو در نظر داشته باشید که قدمت احزاب در آلمان نسبتا طولانی است. یعنی سابقه جمهوریت و انتخابات و فعالیت حزبی و تمرین مردم سالاری و تحمل مخالف و ... بیش از کشور ماست.تاریخ تاسیس برخی از این احزاب به 50 سال پیش میرسه. اصلا خود ه ی ت ل ر هم قانونی و از طریق حزب به قدرت رسیده و بعدش کارهای خلاف قانونش رو شروع کرده ولی انتخابش به عنوان صدراعظم از طریق فعالیت حزبی و رای گیری بوده ، بعدها خودش را به رایش سوم مفتخر کرده.


رنگ حزب CSU آبی و سیاه است


نماد حزب سبز آلمان





حزب NPD و آرمش و طرفدارانش

محبوبیت احزاب در انتخابات قبل


یک نفر مشغول فحش دادن!! به سخنرانان در حضور پلیس است.اعضای این حزب NPD با این کامیون پوشیده حرکت می کنند.



پارچه نوشته مخالفان حزب NPD ترجمه نوشته : نازی نه ممنون.
نظرات 17 + ارسال نظر
sadeh پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ب.ظ http://azari66.blogsky.com/

قشنگ بود و جالب

خواهش می کنم

زهرا پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:47 ب.ظ http://az-be.persianblog.ir

اینکه احزاب اونجا انقدر قوی شدن که می تونن به راحتی فعالیت کنن و پلیس برای حزبی که حتی عقاید اینچنینی داره مسئولیت قائل میشه و اقلا جانشون رو حفظ می کنه خیلی خیلی قابل احترام ... صحنه هایی که هرگز در ایران نمی بینیم ... هیچ وقت!

این که مردم به اون درجه از شعور و فرهنگ و بلوغ رسیدن که بتونن در قالب حزب فعالیت کنند باعث رشد احزاب و مردم سالاری میشه.

فهیان جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 04:54 ق.ظ

اینکه احزاب فعالیت کنند بعد جامعه رشد کنه یا اول جامعه رشد کنه تا احزاب فعالیتشون رو شروع کنند داستان مرغ و تخم مرغ هستش.اما یک ریشه بیشتر نداره اون هم در زیر ساختهایی است که باید با سیاست گذاری کلان ایجاد بشه .امیدوارم این موضوع مثل پاریس ارزان نشه.(که اون هم ریشش بر میگرده به هزار توی فرهنگی ما)

خب فکر کنم اول باید احزاب ایجاد بشه و فراز و فرودش رو طی کنه و تلاشش رو بکنه تا این فرهنگ و نگرش رو جا بندازه تا مردم بپذیرن. در کشورمون مشروطه هم با شکست مواجه شده به علت عدم حمایت صحیح مردم، امیدوارم که الان مردم درک بهتری پیدا کرده باشند

nani جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:46 ق.ظ http://www.abcd1.blogfa.com

لیلی جان به نظرم خیلی با نمک امد ولی حالا که می گه به رشد و بلوغ رسیدن پس این همه پلیس برای چی اونجا جمع شده بود . برای چی گوجه پرت می کردن طرف سخنران.حالا اگر مملکت خودمون بود کلی حرف در می اوردیم برای خودمون که الیم و بلیم.

خب شاید من کم توضیح دادم، منظورم از بلوغ سیاسی فعالیت احزاب بود نه رفتار مردم. من از قانون اساسی آلمان اطلاع ندارم ولی فکر می کنم مثلا پرتاب گوجه!! اشکال نداره ولی پرتاب بطری شیشه ای که باعث صدمه دیدن بشه منع داره. و یا ایجاد سر و صدا و فریاد زدن منعی نداره ولی کتک زدن مشکل داره. چون پلیس احتمال هر اتفاقی رو میده پیشگیری می کنه تا کسی صدمه نبینه. البته من از رفتار کسی دفاع نمی کنم یا منظورم این نیست که مردم اینجا بدن یا مردم ما بد هستند.

بهشت جوانان... جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:11 ب.ظ http://http//beheshtejavanan2.blogfa.com

ممنون که به بنده سر زدید...

خواهش می کنم

بهاره جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:51 ب.ظ

خیلی خوبه که احزاب مختلفی با طرز تفکرهای متفاوت وجود داشته باشه واگر درست ساماندهی بشه باعث پیشرفت جامعه میشه اما باید ظرفیت شنیدن حرف ها وتفکرات مخالف هم با وجود احزاب متفاوت بالا بره وگرنه جامعه درگیر یک سری دعواهای بی مورد و تمام نشدنی میشه که جلوی پیشرفت جامعه رو میگیره

این ظرفیت تحمل حرف مخالف که گفتین روحیه ای است که در ما کمتر وجود داره. البته منظورم این نیست که این طرفی ها دارند و ما نداریم. کلا ما شرقی ها احساساتی تر هستیم و غلبه منطق بر احساس رو کمتر تمرین کردیم. فکر می کنم باید از سنین پائین و در مدرسه و در اجتماعات و گروه ها بیاموزیم که هر ایده ای و فکری چه مخالف و چه موافق رو با احساس نسنجیم. یاد بگیریم که هر بحثی جا و مکانی داره و مثلا بحث فوتبال و یا سیاست نباید همه زندگی و رفتار و جامعه ما رو تحت پوشش بگیره.

مریم جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:41 ب.ظ

اوه اوه چه خبر بوده اونجا!!
چقد این خانوم پیرزن 80 ساله بانمک بوده که نظراتش رو به همه اعلام میکرده!
باز خوبه این آلمانی ها یه صداهایی ازشون دراومد! ما فک کردیم اینا همه اش سایلنت هستن!

احتمالا چون مسن بوده و سال ها در این زمینه فعال بوده اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده.
نه اینقدرها هم بی حال نیستند

hossein شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:15 ب.ظ

سلام خوبین
اطلاعات خوبی دادین
ممنون
واقعا احزاب فعالند که لیدر سیاست های یک کشورند ولی متاسفانه هنوز تو ایران نه ما مردم ونه سیاستمداران کار حزبی رو بلد نیستیم واساسا به اون حد از بلوغ سیاسی نرسیدیم

سلام.الحمدلله
خواهش می کنم، قابل نداشت.
بله متاسفانه هر دو طرف ماجرا یعنی مردم و سیاستمداران با ساز و کار احزاب میانه خوبی ندارند

مشتاق شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:27 ب.ظ

سلام

کار حزبی و تشکیلاتی زیر مجموعه فرهنگ و آموزش وپرورش

جامعه است .از خانواده شروع میشه که به افکار و آرا دیگران

احترام بگذارند.در ضمن بایستی اصول وپایه های تشخیص یه

فکر و عقیده صحیح هم مطرح باشه تا به تشتت و سرگردانی

فکری و روانی منجر نشه.

مفید بود موفق باشید

سلام
بله، روحیه کار جمعی و پذیرش حرف مخالف باید از درون خانواده و از مدرسه ها آموزش داده بشه.

سپینود یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:23 ق.ظ http://ushti.blogfa.com

چقدر خوب و عالی هست که که مردم به اون درجه از شعور و فرهنگ و بلوغ رسیدن که احزاب آزادانه ابراز عقاید می‌کنند .... ای کاش ما هم یاد بگیریم .

من فکر می کنم این پذیرش حرف مخالف رو باید از خونه و مدرسه تمرین کرد. هر کسی باید تلاش کنه به فرزندش یاد بده و در جامعه اش این اخلاق رو گسترش بده.باید تلاش کنیم

باران یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 06:40 ب.ظ http://www.baran-53.blogfa.com

چه جالب کاش همه جایی دنیا اینچنین آزادی هایی باشه
خیلی زیبا بود ممنونم لیلی عزیزم بابت پستای بیست

خواهش می کنم خانومی

رضا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:01 ب.ظ

سلام

اینکه میگن مردم اروپا خیلی از سیاست چیزی نمی دونند چقدر صحیح است و برداشت شما از این قضایا در مورد افرادی که با آنها برخورد داشته اید چیست؟

سلام
خب افرادی که در مخالفت با سخنران جمع شده بود نسبت به جمعیتی که برای کنسرت ها میان کمتر بودند ولی این رو نمیشه قضاوت کرد.
با افرادی که ما سرو کار داریم بیشتر دانشجو و در محیط دانشگاه هست و اونها هم نسبتا از سیاست مطلع هستند. مردم عادی رو من نمی دونم. یعنی برخورد خاصی نداشتم تا حالا. ضمن اینکه اکثرا ایران رو با عراق اشتباه می گیرند و تصوری از ایران ندارند. تصورشون بیشتر بیابون و شتر و این حرفهاست

فریاد مردی از اهالی سکوت یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:34 ب.ظ http://fajs.mihanblog.com

سلام
حزب باد هم اونجا داره؟
چون ما تک حزبی هسیم اونم فقط حزب باد

سلام
نمی دونم. البته آدم های بیخیال به سیاست هم زیاد دارند

فریاد مردی از اهالی سکوت دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:55 ب.ظ http://fajs.mihanblog.com

سلام
منظورم به خودم نبود
بصورت کلی موقعیت حزبی خودمون رو گفتم که تا کسی به مقامی میرسه همه مخالفاش دور و برش میان به پاچه خواری
و تا کسی از یه منصبی کنار میره تمام سینه چاکاش میشن دشمن قسم خوردش و به مدرک سازی علیه ش میپردازن
میخوان سر به تنش نباشه
بعنوان مثال یه روزنامه صاحب نام یه اطلاعیه اربعین رفتن دکتر محمود از دولت چاپ کرده بود و کلی انتقاد
خوب گیرم که درست چرا بموقع بروز ندادین تا اطلاع رسانی بشه
لیلی خانم اینه وضعیت ما
یه سر به وبلاگم بیا

سلام.
من کامنت رو خطاب به کسی برداشت نکردم. ولی فکر می کنم اول احزاب باید فعالیتشون رو سازماندهی کنند و افراد وابسته به حزب در مقابل عملکرد و کلامشون به حزب پاسخگو باشند و هر حزب نیز به مردم بابت دیدگاه ها و رفتار اعضایش مسئولیت پذیر باشد. مردم احزاب رو از روی اعضای آن و دیدگاه هاشون راجع به مسائل مختلف بشناسند و تصمیم گیری کنند.
در کشور آلمان احزاب هستند که نماینده معرفی می کنند و در مجموع صدراعظم با رای نمایندگان احزاب انتخاب می شود، بنابراین دیدگاه های احزاب مهم است نه آدم ها.
این عادت بعضی از ماهاست که از صاحبان منصب می ترسیم و یا خدای نکرده چاپلوسی می کنیم تا منصبی را به دست آوریم

مهتاب سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ

سیاست موضوع بسیار پیچیده ای است. وسیاستمداران باید پیچیده باشند مطمین باشید سیاستمداران غربی تمرین پیجیدگی بیشتر از ما داشتن.

قضاوت در رابطه ما با غرب کار سختی است.

هیشه مردمند که کشور رو می سازند .المان رو مردمش بعد از جنگ ساختند هی نشینیم بگیم فلان و...بگیم ما جه کار میتونیم برای کشورمان بکنیم.

معلم تدریس خوب مهندس ساختمان خوب دانشجو تفکر ودرس خوب کارگر کارش خوب و....

کلا اکثر ما عادت داریم که فقط بدی ها رو ببینیم و انتقاد کنیم. تلاش برای خوب بودن و خوب دیدن و خوب ماندن خیلی سخت نیست

مهدیه چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ق.ظ http://madardokhtari.blogfa.com

حالا جدی همه ی این احزاب اسمشون همون حروف اختصاریه؟ یا شما واسه راحتی کار این طور نوشتین؟
چند حزبی بودن یک کشور به ظرم مفیده و به مردم حق انتخاب بهتری میده
اما اینکه همه ی احزاب کلا به دو گروه دسته بندی بشن اصلا جالب نیست و به نظرم یه جور گول زدن مردمه! مثلا تو همین ایران خودمون همین طوره. حتی حزبی که اسمش هست اعتدال خودش به یه سمتی تمایل داره. یا مثلا حرب مستقل ...
اونجا هم که نوشتی" این خانوم مسن که مادر زن برادر شوهر خانم ش بود " برام جالب بود
ما به یه همچین شخصیتی میگیم مادر جاری!!!

نه اینها حروف اول هر کلمه اش هست. مثلا سوسیال دموکرات مسیحی حرف اول هر کدوم رو برمی دارن و می ذارن روی عنوان حزب.
من هم فکر می کنم چند قطبی بودن بهتر از دوقطبی بودن هست.لازم هم نیست تفاوت های عمیق با هم داشته باشند ولی همین که حق انتخاب های زیاد باشه باعث میشه بررسی و تحقیق بیشتر بشه.
خب خانوم ش همین طوری معرفیش کرد من متوجه نشدم که در زبان فارسی عنوان راحت تری هم دارد

معصومه چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:17 ب.ظ http://tanhaian.persianblog.ir/

سلام.
شرمنده که بازم فضولی می کنم. فقط محض یادآوری می گم حزب خانم مرکل CDU هست و نه CSU. اون دومی یک حزب دیگره و با حزب حاکم کنونی فرق داره.

سلام ممنون که یادآوری کردی.توی ویکی پدیا نوشته که CSU شاخه ایالت بایرن CDU هست.ولی حزب اصلی همون هست که شما گفتین.
شما لطف می کنید که ایرادهای من رو یادآوری می کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد