زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

من هستم

خب بالاخره یکی سراغ ما رو گرفت

بزن زنگ رو به سلامتی داداش جونم که پرسید "کجایی؟"

منتظر بودم یکی بیاد ازم بپرسه کجایی تا من بیام

نظرات 2 + ارسال نظر
نرگس دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ب.ظ

اااااااااااااااااااا! ما هم هی منتظرت بودیم! نمی‌بینی آمار وبلاگت چقد رفته بالا؟! چون هر روز چند بار میومدیم ببینیم چیزی نوشتی یا نه! کلا وقتی نیستی آمار وبلاگت میره بالا!

هه هه هه ...
تو نقشه من رو فهمیدی

مامان سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:57 ق.ظ

چه خوب شد شد اومدیعزیزم

ممنون مامان مهربونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد