زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

Mariä Himmelfahrt

فردا تعطیله. به روایت تقویم ما ،فردا روز Mariä Himmelfahrt یعنی روز عروج مریم مقدس به آسمان هست. عده ای از مسیحیان اعتقاد دارند که حضرت مریم فوت کرده ولی کاتولیک ها اعتقاد دارند که ایشان به آسمان رفته و می گویند مادر ما زنده است و مرگ بر او غلبه نمی کند. البته نوع عروجش انگار متفاوت است و یک تاریخچه ای هم در ویکی پدیا برای این موضوع نوشته که در کدام کشورها این اعتقاد شروع شده و گسترش پیدا کرده.

این آپارتمان روبه روی خانه ما تعمیرات دارند. سقف شیروانی رو مرمت و نوسازی می کنند.دو روز طول کشید تا داربستش رو بستند و تورکشی کردند و خرطوم فیل!! رو برای انتقال نخاله های ساختمانی نصب کردند.


بین هر طبقه هم نردبان کار گذاشتند تا تردد بین طبقات آسان باشد.البته فعلا که روی شیروانی مشغول کار هستند. در سمت راست تصویر پائین ،آسانسور نردبانی که برای حمل بار به طبقه بالا استفاده می شود رو هم می تونید ببینید.



سر لوله هم پائین به یک کانکس فلزی وصله و کاملا هم محفوظه



اکثر خانه های محله ما قدیمی هستند و بعضی ها تاریخ تاسیس بنا رو بالاش نوشتند. مثلا خانه انتهای کوچه تاسیسش رو 1930 نوشته. چون مدام تعمیر و نوسازی می کنند خانه ها هنوز سراپا هستند. خانه محل سکونت ما هم قدیمیه.

مشکل ما با این بناها اینه که اینها ساعت 8 صبح شروع می کنند به کندن سفال های روی شیروانی و دونه دونه این سفال ها رو از این لوله می ریزن پائین. خب یکی نیست بگه آقای محترم درسته که ساعت 8 ساعت سکوت تموم میشه ولی نه اینکه با صدای سقوط مداوم خواب ما رو خراب کنی. جالبه که نیم ساعت که کار کردند و حسابی خواب ما رو خط خطی کردند ساکت میشن و میرن دنبال بقیه کارشون. یک سری چارچوب های چوبی هم آوردند که فکر کنم سقف شیروانی رو کلا عوض می کنند.


امشب که برای افطار رفته بودیم مسجد همون پسر ترک مذهبی (که قبلا وصفش را کرده ام)آمد و با ما سلام و احوال پرسی کرد. وقتی پرسیدیم که آیا تنهایی؟ گفت که پیامبر به ابوذر فرموده " تو تنها زندگی می کنی و تنها می میری و تنها برانگیخته می شوی" و بعد هم گفت که پیامبر فرموده "سلمان از ما اهل بیت هست". می گفت این افتخاری است که نصیب مردی از ایران شده است. و بعد هم گفت که ما مسلمانان ایران و ترکیه خیلی به اسلام مدیون هستیم و اسلام زندگی بهتری را برای ما آورده است. کلا این پسره خیلی با دید مثبت و باز با ما برخورد می کند. برعکس اون یکی مسجد ترک ها که دید بسته تری دارند و شاید از دین و یا کشور ما خیلی استقبال نکنند. مسجد امشب شلوغ بود، چون هم فردا تعطیله و هم امشب به روایت اهل سنت شب قدر می باشد(اهل سنت کلا یک شب رو شب قدر می دانند). اعمال شب قدرشون هم شبیه ماست. هم قرآن و هم نماز و هم جوشن کبیر دارند.


مشتاقان همیشگی کنسرت

اول از همه امیدوارم که از این شب های قدر بهره مند شده باشین و طاعات و عباداتتون قبول باشه. دوم هم برای زلزله زدگان غرب کشور آرزوی صبر و شکیبایی دارم.ان شالله که هر چه زودتر آرامش به شهرهاشون برگرده.

از خودمون هم بگم که آقای همسر پنج شنبه رفت دندون پزشکی. اول از همه منشی دکتر یک فرم بهش داد که کلی سوال و کسب اطلاعات توش بود. غیر از اطلاعات فردی ،سوالاتی از این قبیل: آخرین بار کی رفتی دندان پزشکی؟ آخرین بار کی از مواد بیهوشی و بی حسی استفاده کردی؟کی دندون پر کردی؟به مواد بی حسی حساسیت داری یا نه؟ و ... هم توی فرم موجود بود.

خانوم دکتر دندان پزشک هم، فرانسوی-الجزایری است و با دستیارش کار می کرده. گفته که من از اول داروی بی حسی نمی زنم و آروم کار می کنم هر وقت احساس درد کردی بگو که برات تزریق کنم. خلاصه هر دستگاهی که برمی داشته توضیح می داده و مثلا می گفته که این یه کم لرزش داره و این کارش اینه و ..  البته اولش هم گفته که قهرمان بازی درنیار و هر وقت دردت اومد بگو.و آروم آروم کارش رو انجام داده طوری که به مواد بی حسی هم نیاز پیدا نکرده.

هزینه دندون پزشکی هم با توجه به نوع بیمه درمانی فرق می کنه. طبق قانون همه باید بیمه درمانی داشته باشند،(مثلا موقع ثبت نام دانشگاه توی فرم هاشون شماره و نوع بیمه رو خواسته بودن) هزینه بیمه و نوع خدماتش به عهده خوده طرفه. می تونی یک بیمه کامل بگیری که همه خدمات از بیمارستان و دندان پزشکی و بیماری های خاص و انواع آزمایش ها رو داشته باشه با قیمت گرون، یا بیمه دانشجویی، یا بیمه خانواده(مبلغ بیمه ربطی به تعداد افراد خانواده نداره و خانواده 3 نفره با 5 نفره مقدار بیمه اش ثابته. به شرطی که ازدواجشون ثبت شده باشه!) .

حق ویزیت دکتر هم این طوریه که فصلی هست. مثلا اول فصل بهار میری و حق ویزیت رو می دی و تا آخر همون فصل ویزیت دکتر برات رایگانه.و برای فصل بعد باید مجددا حق ویزیت رو برای 3 ماه پرداخت کنی.

این هفته دوباره در میدان اصلی شهر بساط کنسرت برپاست. توی تبلیغاتشون نوشتن که "کریس دی برگ" خواننده معروف قراره بیاد. میدون اصلی شهر رو هم سن درست کردند و میز و نیمکت چیدند.

این عکس نوشیدنی!! فروشی اتوبوسی رو ببینید:



اتوبوس قدیمی رو به صورت مغازه متحرک درآوردند و توش خوردنی می فروشند.


به همون حالت اتوبوس هم نوشته هاش رو حفظ کردند.


اتوبوس دو طبقه قدیمی، پلاک ش هم معتبر هست چون احتمالا برای جابه جایی توی شهر با پای خودش راه میره و باید مثل ماشین های دیگه شناسایی بشه



این هم سن و مشتاقان موسیقی و نوشیدن

برنامه کنسرت تا آخر هفته است. بعد از پایان مهلتش همه سن و نیمکت ها رو جمع می کنند و می برند انبار. این طوری نیست که گوشه خیابون بچینند که مثلا هفته دیگه یه برنامه دیگه دارن.


تعطیلات تابستانی مدرسه

این همسایه های محترم ما دوباره کاراوانشون رو آوردن و می خوان برن مسافرت. خدا کنه برن یکی دو هفته بمونن تا یه مدت این آپارتمان ما رنگ آرامش ببینه. الان تعطیلات تابستانیه و این بچه ها هر روز توی پله ها بدوبدو می کنند. هی هی میرن خونه مادربزرگشون که طبقه بالای خودشون هست و برمی گردن. مادرشون هم که 5 دقیقه یک بار همه اعضای خانواده رو حضور و غیاب میکنه(مدام صدا میزنه که مثلا هانا کجایی)خب بیچاره ها بیکارن حوصله شون سر میره. تعطیلات تابستانی اینجا 6 هفته است و بعد دوباره میرن مدرسه.تصویر زیر تعطیلی های یکسال رو برای مدرسه ها نشون میده. البته این مال این ایالت هست و تعطیلی های مذهبی ش بیشتره. هر ایالت(همون استان خودمون) برای خودش برنامه ریزی داره. شنبه و یک شنبه هم که همه مدرسه ها تعطیله.

رنگ زرد تعطیلی هست


اینها عکس های  مجسمه های شهری هست که توی هامبورگ گرفتیم.


بسیار سیمبولیک هستند


به نظرم طراحش چینی بوده!


!!


یک آب نما


اون طرف هم، مجسمه یک خانوم بود که خب کنار آب نشسته بود و لباس تنش نبود!


این نقشه برجسته مکان های دیدنیه هامبورگ هست که کلیساها و ساختمان ها و مسیر آب رو مشخص کرده و یک دید کلی از فضا میده. اگر دقت کنید در کنار هر مکان تاریخی اسم اون رو به خط بریل هم نوشتن.