زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

کشور من

وای چقدر در میان خانواده بودن خوب است. دسته جمعی غذا خوردن و دور هم نشستن و مهمانی و دید وبازدید حس زندگی و نشاط داره. خونه ها پر از فرش های رنگی و دیوارکوب ها و قاب های پرنقش و نگار، غذاهای خوش طعم و خوش بو و سبزی و نون سنگک و ماست چکیده و .... همه حس زندگی ایرانی رو داره. جای همه کسانی که نیستن خالی

البته این رو هم بگم که هنوز نمی تونم از خیابون های پر از موتور و ماشین های پرسرعت رد بشم.

وقتی بچه ای توی خیابون گریه و جیغ و داد میکنه با تعجب نگاهش می کنم(چرا این بچه های ما این قدر بهونه گیر و پر سرو صدا هستند؟)

ماشین سواری توی خیابان ها و کوچه های ناصاف و پر از چاله و چوله اصلا صفا نداره.

دیدن آشغال های کنار کوچه و پوست پفک و بیسکوییت و ته سیگار و ... منو آزار میده.

دیدن چهره هایی که نشان از اعتیاد داره منو غمگین میکنه(آخه چرا ما باید با افغانستان هم مرز باشیم؟؟)

ولی کشور من خوبی و بدی رو کنار هم داره و من دوستش دارم.


این عکس ها رو هفته قبل از اومدن گرفتم. این کلیسای نزدیک خونه مون هست. وقتی رد میشدیم دیدیم شلوغه.


وقتی عروس خانوم سیگار به دست رو دیدیم فهمیدیم که بله عروسیه. وقتی عروس و دامادی توی کلیسا عقد می کنند عضو اون کلیسا می شوند و باید حق عضویت بدهند.


عروس و داماد و ساق دوش ها

وقتی از عروس اجازه گرفتم که عکس بگیرم کلی تعجب کرد. مردد بود چون نمی دونست من برای چی می خوام عکس بگیرم. بعد بچه های کوچیک رو مامان هاشون فرستادن که برین عکس بگیرین و بعد داماد رسید و گفت من هم باشم؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ق.ظ

طفلک عروس از استرس رو به سیگار آورده!!

نه خواهر من خودش سیگاری بوده از قبل

[ بدون نام ] دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 ب.ظ

ولی من دوست دارم همه چیزهای کشورمون خیییلی خییلی خوب باشه!

من هم همین رو دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد