زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

لحاف ابر!

وای دو سه روزه یک لحاف کلفت و ضخیم از ابر توی آسمون پهن کردن. یعنی آدم تصور می کنه که تا چندین کیلومتر بالای سرش باید ابرهای فشرده به هم باشه.(اگر لحافی چیزی خواستین بدم خدمتتون!) این قدر ضخیمه که توی روز هم باید لامپ روشن کنیم. کل روز یک شنبه باران آمد و ما هم خوشحال بودیم که شنبه خریدهامون رو کردیم و می تونیم با خیال راحت از پشت پنجره باران رو تماشا کنیم.

دیروز زودپزمون ترکید! خب هول نکنید الان توضیح میدم که از نگرانی دربیاین. ما هر دومون سالم هستیم و اتفاق وحشتناکی نبود. یعنی فقط در زودپز زودتر از زمان مورد انتظار باز شد. من همیشه زودپز رو کم آبش می کنم و همچنین زیرش هم خیلی کم هست. ولی مشکل اینه که من همیشه در زودپز رو شل می بندم. از این دفعه قرار شده که آقای همسر در زودپز رو ببنده. حالا تصور کنید که این انفجار!! با صدای بلند رخ می داد و پلیس و آتش نشانی و آمبولانس و همسایه ها و ... میومدن.اون وقت ما چه جوری باید براشون توضیح می دادیم که زودپز چیه و کارکردش چیست. چطور باید توجیه شون می کردیم که ما در حال ساختن بمب نبودیم و تروری ست نیستیم؟؟ امروزه زودپز در ایران هم کالای غیراستاندارد شناخته میشه و به طور رسمی در مغازه ها فروخته نمیشه.



منظره درختان پائیزی
این هم عکس میوه جدیدی هست که خوردیم.(البته شاید برای ما عجیب باشه و بقیه تا حالا دیده باشن) طعمش تا حدودی شبیه توت فرنگی هست. اسمش رو گذاشتم فیلسوف.خب چی کار کنم اسمش سخته به زبون نمیاد. اسم اصلی اش physalis است. محصول کلمبیا(کشوری در آمریکای لاتین) هست. از بس شماها مدام حرف میوه های خوشمزه پائیزی و ترشی های مختلف رو می زنید آدم هوسش می شه.

میوه جدید
آقای همسر کلاسی در دانشگاه میره به اسم "آشنایی با فرهنگ آلمان". این کلاس اختیاری هست برای ایشون وبه خاطر علاقه میره. بعضی مطالب کلاس که جالب هست برای شما نقل می کنم. هر دفعه در کلاس راجع به یک مسئله صحبت میشه. مثلا یک جلسه در مورد لباس های سنتی و سوغاتی های هر منطقه آلمان صحبت کردند. یک جلسه دین و یک جلسه فرهنگ مردم شهر. برای دین گفتند که حدود 33% جمعیت آلمان مسیحی کاتولیک و 33% مسیحی پروتستان هستند و 33% باقی مانده هم دین های دیگر مثل اسلام و بودایی و ارتدکس و یا بی دین هستند.بعد از مسیحیت، اسلام پرجمعیت ترین گروه دینی هست. جنوب آلمان (منطقه ای که ما زندگی می کنیم) بیشتر کاتولیک هستند و شمال و غرب آلمان بیشتر پروتستان و شمال شرقی و اطراف برلین هم بی دین هستند!( به خاطر سلطه کمونیست در آن منطقه)
در این کلاس برگه ای دادند که مشخصات سه دین آسمانی یعنی مسیحیت و اسلام و یهود رو در یک جدول نوشتند. مثلا لفظی که هر دین برای خدا به کار می برند و تاریخ پیدایش شون و نام روحانی اعظم(مسیحیان کاتولیک و پروتستان نام اسقف اعظم شون فرق می کنه) و تعداد فرقه های هر دین(برای اسلام نوشته بود سنی و شیعه و علوی-فکر می کنم چون برای هر دینی سه تا دسته نام برده بود می خواست اسلام رو هم سه دسته ای نشون بده)
اسلاممسیحیتیهودنام دین
هلال ماه Halbmond  صلیب Kreuz ستاره داوود و شمعدان
Menora
نشان(سمبل)
مسجدکلیساکنیسهمحل عبادت
جمعهیک شنبهشنبهروز تعطیل مذهبی
قرآن Qoranانجیل Bibelتورات Torah کتاب مقدس
امام حجهکشیشخاخامپیشوای روحانی
توضیح هم داده بودند که در گروه های مختلف مسیحی ،بعضی هاشون زن ها نمی تونند کشیش اعظم بشوند و یا در برخی دیگر آنها که به خدمت دین در می آیند هرگز نباید ازدواج کنند.
در توصیف شهرهای کاتولیک هم گفتند که شهرهای کاتولیک پر از مجسمه است و حتما یک کلیسای جامع داره.
این کلاس هر دو هفته یک بار بازدید از موزه ها و کلیساها و نقاط دیدنی شهر هم داره. حالا دفعه بعد ماجراها و سخنان جدیدشون رو میگم.
عکس های زیر رو هم من در بازدید از کلیسای جامع شهرمون گرفتم.

مجسمه یک قدیس و جلوی آن هم ظرف آب مقدس


عبادتگاه


پائین تصویر سمبل پیکر هانریش دوم است که در این کلیسا به همراه همسرش دفن شده اند.
در کلیسای جامع نمایشگاه مجسمه هنر مدرن بود. کنار هر اثر نام سازنده و اسم اثر نوشته شده بود. حدود 30 اثر در این نمایشگاه بود. تصاویر زیر دو مجسمه که جالب تر بودند رو نشون میده. یک سری آدم چوبی با موهای نارنجی به وسیله نخ از سقف آویزان بودند

آدم های آویزان


از نمای نزدیک
نظرات 12 + ارسال نظر
مشتاق لی لی دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:44 ب.ظ

خانم آقای همسر سلام و صدتا سلام
طبیعت هرچه داره و میاره زیباست باهاش کنار بیا
به ابرها هم لبخند بزن دعوتشون کن بیان پشت بامتون.
اینا فرستاده خدایند ماموریت دارند یه کارهایی بکنند.
حرفهاتو بهشون بگو شاید تا از بالاسرمون رد میشن به ما بگن .
مثل ابرها آسمونی باشید که هستید انشاله

سلام
چشم
من حرف هام رو بهشون میگم تا بیان پیش شما

DR ELI دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:49 ب.ظ http://dreli.blogfa.com

من همیشه از زودپز وحشت داشتم و دارم! چون چند بار با بار قرمه سبزی ترکیده تو آشپزخونه مون، مامان بنده خدا مجبور شده از همه جا لوبیا و سبزی جمع کنه!
خوش به حالتون میوه جدید خوردید
یه سئوال هم راجع به روحانی مسلمونا واسم پیش اومد تا جایی که من می دونم ما امام حجه نداریم! این کیه؟!

بیچاره مامان شما. تجربه ترسناکیه!
خوش به حال شما که میوه های خوشمزه فصل با طعم های منحصربه فرد رو در ایران می خورید
ترک ها به روحانی میگن امام حجه

بسامه دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ب.ظ

راستی؟
وایییی امروزم اینجا کلی هوا ابری بود و بارون بارید... چه سعادتی واقعا...
مظمئنی اون میوه اس؟؟؟ والا من که جز برگ چیزی ندیدم..
علوی فکر کنم جز شیعه طبقه بندی میشه...

بارون نعمت و لطف خداست.
شاید هم میوه نیست نمی دونم برگش بیشتر از میوه اش تو چشم
علویون یک گروه در سوریه هستند. شانس آوردیم که وهابیون رو جزء گروه های مسلمانان طبقه بندی نکردند

وحید دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ب.ظ

سلام
تو برزیل که زودپز وسیله رایجی هستش و تو همه مغازه ها هم میفروشن. البته مدلش با زودپزهای ایرانی فرق داره اما کارکرد همونه. اینجا هم ترس از انفجار زودپز دارن. به نظر این ترس بیشتر به خاطر صداش باشه تا خطرش. البته خطر که داره ولی کار رو هم خیلی راه میندازه!

سلام
پس اونجاها هم استفاده می کنند
ما هم به خاطر کار راه اندازیش ازش استفاده می کنیم و خطراتش رو جون می خریم

مریم دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ب.ظ

امروز اینجا هم بارون کوچولو اومد! به قول بابا هوا خیلی لطیف شده مثه نوشته های لیلا! ما هم به ابرا یه چیزایی گفتیم بیان به تو بگن! خوب گوش بده ها! با اخم نگاشون نکن حرفامونو یادشون میره!

پس بالاخره باران پائیزی به اونجا هم رسید.
وای که من چه بابای مهربونی دارم.
نه من باهاشون مهربونم. ولی وقتی گوشم رو می برم نزدیک تا پیغام ها رو بشنوم گوشم خیس آب میشه و صداشون رو نمی شنوم

نرگس دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ

اخی چقد میوه فیلسوف بامزه و نازه. بازم بیا ماجراهای کلاس آشنایی با فرهنگ رو بنویس.

زود به زود بیا بنویس. بابا ما هی هر روز چند بار میایم وبلاگ.

باشه باشه
شماها چقدر عجولید خب

زهرا سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 ق.ظ

سلام دوست جون. اینجا هم داره نم نم بارون میاد.
این میوه فیلسوفه چه خوشگله! اونی که دورشه پوستشه؟ وسطش منو یاد زرده تخم مرغ میندازه!!
من تا حالا از زودپزم استفاده نکردم یه جور فوبیا دارم انگار
عکسات خیلی خوشگله مرسی

شما کدوم زهرا هستین؟ همون که وبلاگ داره ؟
این میوه وسط گل برگهاش هست یه جوری، برگش نیست
اگر بدون زودپز کارت راه میوفته که خیلی خوبه
خواهش می کنم

مهربانو سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ب.ظ http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

این لحاف ابری که میگی اینجا هم هست و حسابی شهر رو گرفته...لیلی جونم این میوه هه چه خوبه چه خوشمزست..واقعا دلم خواستش:)
واقعا به خاطر اطلاعاتی که میدی ممنون لذت میبرم از دونستنشون:))

منم دلم ترشی های خوشمزه شما رو می خواد. بیا یه تبادل خوراکی انجام بدیم
خواهش می کنم. من دلم می خواد بقیه هم در کنار من دنیای اطراف من رو بشناسن

زینب پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ق.ظ

سلام
نچایین!
دیروزم اینجا یه عالمه بارون اومد و اردوی امروزمونو کنسل کرد
قرار بود بریم ابیانه
پس من زودپز نخرم واسه خودم از شبش غذامونوبار میذاریم!

بارون که خوبه عروس خانوم. الان وقت اردو رفتن نیست که
می تونی به جای زودپز، آرام پز بخری مطمئن تره

دل تنگ لیلی جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ

چرا زود پزت ترکید اگه ابش کم بباشه وسوراخش نگرفته باشه این اتفاق نمی افته سوراخای سوپاپش و چک کن


نوشته های جالبی داری .عزیزم دعا می کنم موفق باشی در همه امور .دنیوی و اخروی.

خداوند مقام علمی و معنوی شما رو بالا ببره

دیگه قراره من در زودپز رو نبندم.
خیلی ممنون از دعای خوبتون
انشالله

دوستدار لیلی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:43 ب.ظ

اینجا هم هوا ابریه


خیلی خوبه باران رحمت خداست


دعا ی انسان موقع باران مستجابه
















انشالله

فاطمه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ب.ظ http://2t7p.mihanblog.com/

منم موقعی که رفتیم سردابه (نزدیک اردبیل) از این لحاف ها دیدم خیلی دوستشداشتم و دارم .گاهی میشینم فیلم هاشو نگاه میکنم .

حس قدم زدن در میان ابرها حس خوبی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد