زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

جشن کریسمس

دیروز جایتان نه خالی! رفته بودیم جشن کریسمس دانشگاه. البته این جشن برای دانشجویان خارجی بود و گرنه احتمالا هر روز یکی از دانشکده ها و گروه ها توی ساختمان های مختلف دانشگاه برنامه کریسمس دارند. از در که وارد شدیم جالباسی های بزرگی در راهرو گذاشته بودند تا مجبور نشی با کاپشن و شال و کلاه بری توی سالن. جشن توی یکی از کلاس های بزرگ ساختمان شماره 2 (دانشگاه 48 تا ساختمان دارد) برگزار شد. دم در سالن، رئیس دانشگاه و رئیس اداره دانشجویان خارجی و معاون واحد خارجی های شهرداری برای خیرمقدم گویی!! ایستاده بودند.
میزها و صندلی ها را به صورت حلقه های 6تایی چیده بودند. سر میز بچه های ایرانی جا نبود و ما پیش دانشجوهای ایتالیایی نشستیم. تقریبا کل فضا پر شده بود و معمولا بچه ها هر ملیتی دور یک میز نشسته بودند. وسایل پذیرایی هم یک دیس شیرینی و یک سبد انواع نان بر روی رومیزی کاغذی با یک شمع سر هر میز گذاشته بودند.


از شیرینی ها یک سری که توش ژله داشت و نمی شد خورد. یکی از شیرینی ها هم شیرینی محلی خودشون هست و خیلی تبلیغ ش رو می کنند و خوشمزه است یک مدل شیرینی زنجبیلی که مخصوص کریسمس هست.



نان ها رو هم چون خودشون عادت دارن که تکه نان رو همین طوری تنهایی و بدون مخلفات به عنوان ناهار می خوردند سر میز چیده بودند. یک مدل نان هم بود که روش دانه های نمک بود و به سختی باید جدا می کردی و می خوردی(خب چیکار کنم خیلی شور هست) و یک مدل هم نان که روش زیره پاشیده بودند. اگر یک کمی پنیر یا ماست و سبزی می ذاشتن دیگه تکمیل بود



کلا مراسم هاشون برنامه خاصی ندارن. اول رئیس اومد سخنرانی نمود و گفت که ما بین شما و دانشجویان آلمانی فرق نمی ذاریم و از شهر ما که به کشورهاتون برگشتین پیام دوستی مردم را ببرید و از این حرف های قشنگ.
نفر دوم هم دکتر وایهه رئیس اداره دانشجویان خارجی سخنرانی نمود. و گفت که 5% دانشجویان دانشگاه خارجی هستند و ما در ارائه کمک به شما آماده ایم و ... آخر سر هم نماینده شهردار صحبت نمود و گفت در شهر ما خارجی زیاد هست و شما واحدهایی که بین المللی هستند رو زیاد می بینید و اصلی که همه باید به آن احترام بذاریم اینه که هر مذهبی از مسلمان و یهودی و بودایی و پروتستان(معلوم میشه که شهر ما کاتولیک هست) و هر گرایش سیاسی باید به هم احترام بذاریم تا احترام ببینیم. مجموع این سخنرانی ها کمتر از نیم ساعت شد. چون هر چی باشه شنوندگان خارجی بودند و اون قدر ها هم زبان آلمانی وارد نبودند که همه حرف ها رو بفهمند.


مراسم سه سخنران داشت
جالبش این بود که هر کس که سخنرانی می کرد بقیه پشت سرش ایستاده بودند.(جاایگاه مخصوص نداشتند که در آن محل تشریف فرما بشوند) سخنران هم پشت تریبون استاد که توی کلاس بود ایستاده سخنرانی می کرد.
اساتید زبان دانشگاه هم بین دانشجوها می چرخیدند و سر هر میزی کمی می نشستند و با بچه ها صحبت می کردند.
بعد هم صدای مارش موسیقی کریسمس که با شیپور توسط سه نفر نواخته می شد در فضا پیچید.
از همه ی کشورهای دنیا دانشجو پیدا می شد. دانشجوهای کره ای و چینی و ایتالیایی و ایرلندی و.. هر کدام دسته ای دور یک میز نشسته و حرف می زدند. دانشجوی چشم بادامی فراوان یافت می شود. چون چین قدرت اول اقتصاد دنیاست اکثر کشورها تمایل دارند که دانشجوهای آنها را جذب کنند.


پذیرایی نوشیدنی هم با صرف انواع اشربه !!توسط کارمندان دانشگاه که لباس قرمز و کلاه قرمز بابانوئل داشتند انجام می شد و بعد دیگه همه با هم حرف می زدند.
کمی بعد هم صدای در زدن آمد و مرد قد بلندی که لباس بابانوئل داشت وارد شد. در یک دستش گونی هدایا و در دست دیگری چند شاخه خشک درخت بود. رفت پشت تریبون و گفت هر کس مشق هایش را نوشته باشد و در سال گذشته بچه خوبی بوده باشه کادو می گیره وگرنه سروکارش با ترکه های خشک است.
اول هم رفت روی تابلوی کلاس با گچ نوشت سال نو مبارک و بعد از بچه ها خواست که هر کس به زبان خودش این عبارت را بنویسد.
بعد هم سر میزهای مختلف می رفت و با بچه ها عکس می گرفت و از توی گونی اش کادو می داد. کادوهایش شکلات کاکائویی و نارنگی بود.
تابلوی کلاس هم پر شد از عیدت مبارک به زبان های مختلف دنیا.


یک درخت کریسمس تزئین شده هم در گوشه سالن بود که کاغذهایی به آن آویزان بود.(در حالت کلی به درخت کریسمس آرزوها رو می آویزند)این برگه ها،بن خرید انجمن خیریه دانشجویان کاتولیک بود. به این صورت که باید می رفتی خرید کریسمس از فروشگاه های خاص انجام می دادی و بعد اون کاغذ رو به دفتر انجمن می دادی تا بدونه تو خرید کردی و پولش رو با فروشگاه حساب کنه و برای کار خیریه اش مصرف کنه.
هر 5 دقیقه یکبار هم شیپورچی ها مارش کریسمس را می نواختند و گوشهای ما را نوازش می دادند.


دانشجویان خارجی دانشگاه شامل کسانی است که در دانشگاه ثبت نام کرده اند و غیر از دانشجویان تبادلاتی است. دانشجوهای Erasmus جز این آمار نیستند. دانشجوهای فوق لیسانس بعضی از رشته ها می توانند از این بورس استفاده کنند. در دوره تحصیل شون باید 2 تا دانشگاه غیر از دانشگاه اصلی شون واحد پاس کنند. مثلا دانشگاه اتریش دانشگاه اصلی ش هست  و یک سال در فرانسه و یک سال در هلند درس می خواند. قسمت سختش یاد گرفتن زبان این کشورهای مختلف هست
همه برنامه های جشن کریسمس کاملا شبیه پارسال بود.
اینجا را هم بخوانید.

این عکس هم مسابقه دوی بابانوئل ها در آلمان است که از سایت عصر ایران برداشتم

نظرات 18 + ارسال نظر
گل یاس سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ

سلام لیلی جان خیلی دلم برایت تنگ شده توضیحات بسیار جالبی داده ای دست شما درد نکند امیدوارم خوشبخت باشیدوآینده ای بسیار درخشان داشته باشید

ممنون
من هم دلم برای دوستان و همکارانم تنگ شده و همین طور فضای دوستانه محل کار.
خواهش می کنم
ممنون از دعای خوبتون

[ بدون نام ] سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:51 ب.ظ

واااای چه قدر مراسمشون بامزه بوده! مخصوصا اون بابانوئل آخرش!

من عاشق نون هاشون بودم. ولی چون به من از اون شیرینی های محلی خوشمزه ندادید، لطفا برام بیارید اینجا! [آیکون آدم بی جنبه!]

بعد اینکه، آیا تو اون انواع اشربه چیزی برای خوردن شما پیدا می شد یا نه؟

آخرشم اینکه من کشته این بی شیله پیله بودن روسا شدم! همین طور سر پا واستادن تا نوبتشون بشه!

حتما سهم شما محفوظ است.
ما آب پرتقال نوشیدیم.خدا رو شکر که نوشابه و آب و آب پرتقال موجود بود.
این رؤسا خیلی مظلومانه در خدمت ما ایستاده بودند

دوستدار سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:53 ب.ظ

جالبه می تونید کلی دوست از کشورهای هختلف پیدا کنید.


از ایران عزیزمون کی تبریک عید رو نوشت؟

یکی از دانشجوهای ایرانی پای تابلو نوشت
میلاد مسیح فرخنده باد!

دوستدار سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ب.ظ

چرا شماها تو عکس نیستید.


عک
سات خیلی جالبن انگار ما هم تو المانیم.

دختر جون همه رو با خودت بردی المان

خب ما عکس مون را در معرض دید عموم قرار نمی دهیم
ضمنا چرا شما خودتون رو معرفی نمی نمائید؟؟
همه تون بیاین اینجاااااا

بسامه سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ

به به مبارکه...
سال نوشون مبارک باشه...
راستی شما هم رو تخته سیاه نوشتین؟
نوش جونت اون نونهای خوشمزه... التماس دعا

بله بله سال نوشون مبارک
یکی از دانشجوهای ایرانی روی تخته نوشت:میلاد مسیح فرخنده باد
برای قسمت نون خوردن گفتی التماس دعا؟؟!!

مهربانو چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

مرسی از گزارش کامل و جامعت:))
امیدوارم سال خوبی رو پیش رو داشته باشین:)

خواهش می کنم.
البته سال نوی اونهاست بیشتر تا ما. چون ما خاطره ای با کریسمس نداریم همون عید نوروز خودمون برای ما خاطره انگیزتره

DR ELI چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:49 ق.ظ http://dreli.blogfa.com

خانوم اجازهههههه
ما دلمون شکلات و نارنگی می خواد چه جوری می تونیم پاپانوئل شما رو ببینیم؟!!!

خوب شد بابانوئل کادوهای کمیاب نیاورده بود. اون وقت من چه طور باید جوابگوی خانوم اجازه ه ه شما می بودم
اگر یک دفعه دیگه بابانوئل رو دیدم حتما آدرس شما رو بهش می دم. اصلا شاید خودش داشته باشه، صبر کن ببین امسال میاد یا نه.

ساراسارا(جاده زندگی ما از ایران تا.. چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:16 ق.ظ http://jadeyezendegima.blogfa.com/

کلا فک کنم همه ی جشناشون همین طوری بی مزه است

من فکر می کردم قبض اب و برق اینا اینجا گرونه جای شما که خدا تومنه....حالا برم حساب کنم به یورو واسه ما چند میشه!

من هم فکر می کنم کلا تعریف شون از جشن با تعریف ما فرق می کنه.اصلا اسمش رو مراسم بذاریم بهتره تا جشن.
من فکر می کنم انرژی در ایران جزء ارزان ترین ها در جهان است.
حساب کن بیا اینجا اعلام کن!

سارگل چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ

لیلی جون چرا به این زودی جشن میگیرن؟ هنوز که زوده!!کم پیدایی عزیزم!!

جشن کریسمس مربوط به قبل از شروع سال نو هست. یعنی رسیدن سال نو رو جشن می گیرن. کلا هم دلشون به همین جشنه خوشه. یک ماه خودشون رو مشغول می کنند.
هفته بعد که دانشگاه ها تعطیل بشه دانشجوها میرن خونه هاشون و نیستن
نمی دونی که من باید هر روز گزارش بنویسم و الان دارم تعلل می کنم و دو سه روزی یک بار پست می نویسم

شیرین چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ب.ظ http://roozanehaye-ma.blogsky.com/

سلام لیلی جان
خیلی جالبه که رئیس دانشگاه و بقیه برای خوشامد گویی دم در سالن ایستاده بودن .
شییییرییییننننییی،من عاشق شیرینی ام .حالا نمیدونم اون شیرینی ها خوشمزه بودن یا نه
کلا مراسم جالبی بوده ، مخصوصا بابا نوئلش، هدیه گرفتی ازش ؟یا مشقاتو خوب ننوشته بودی؟
فرخنده باد از مبارک باد قشنگ تره
همیشه به جشن و شادی عزیزم

کلا من فکر می کنم مردم اینجا از بس به رئیس و شهردار و ... بی محلی میکنن دچار کمبود شخصیت میشن و مجبورن خودشون رو نشون بدن!!!
شیرینی های خودمون هم خوشمزه است.البته شیرینی های اینجا کمی متفاوته.
بابانوئل به همه کادو داد من یک شکلات برداشتم.
ممنون. برای شما هم همین طور

چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ب.ظ

گفتم حالا که اسم کوچیکم تاثیر چندانی توی شناختنم نداره، از فامیلی به تنهایی استفاده کنم ببینم چطور میشه!!

چه دقت خوبی داری. از کجا فهمیدی توی شیرینی ها ژله داره؟ یعنی خوردن ژله اونا کلا اشکال داره؟ اصلا مگه به شیرینی هم ژله می زنن؟ ژلاتین با ژله یکیه؟
میدونی کلا برام سواله که اونجا وقتی بهتون چیزی برای خوردن میدن، با چه سرعتی تشخیص میدی که مثلا نباید اونو بخوری یا بر عکس؟!
آخه هرچی خودمو جای تو می ذارم می بینم هرکی هر چی بهم بده می خورم!! بعدا تازه به فکرم می رسه که نکنه اینی که خوردم توش چیز غیر مجاز داشته باشه!!

این حرف رو نزن عزیزم. نرجس.ر یا نرگس.ر خیلی قشنگ تره خانومی.
در داخل ژله از ژلاتین استفاده میشه و ژلاتین هم منشا حیوانی داره.آدم وقتی در یک کشور اسلامی زندگی میکنه به این مسائل حساس نیست چون نیازی به احتیاط نداره ولی وقتی قراره در محیطی زندگی کنی که دین شون متفاوته حواست رو بیشتر جمع می کنی. اون شیرینی ها وسطش یه چیزی شبیه ژله یا مربا داشت بنابراین ترجیح دادیم شیرینی های دیگه رو بخوریم تا شیرینی که بهش شک داریم.
کلا اینها خیلی پاستیل و ژله دوست دارن و می خورن. حتما خوشمزه است
ضمنا ما منتظر عکس های شما از دانشگاه تون هستیم

نرجس چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:18 ب.ظ

چه جالب بود ..کاش از تخته ای که به همه زبان های دنیا روش نوشته بود هم عکس میگرفتی
چه مراسم ساده ودوستانه ای بود ..کاش عیدی ژول میدادن ..کیفش بیشتر بود

یادم رفت از تخته عکس بگیرم. البته عکسی که پارسال گرفتم توی پست جشن کریسمس پارسال هست.
اینجا عیدی بیشتر پول نمیدن. 90% مواقع کادو جنس هست و اون 10% باقیمانده هم معمولا بن خرید یا کارت هدیه که از یک فروشگاه به سلیقه خودشون خرید کنند.

مریم چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:29 ب.ظ

منم از اون نون ها دوست دارم! یاد کارتون های بچگی میفتم! نون گردالو با یه کاسه چوبی پر از شیر!!!! شما یادت نیس مادر! اون موقع خیلی کوچیک بودی!!!

تازه سبد چوبی نون هم توی کارتون های بچگی مون هست. مخصوصا اون سبدهایی که باهاش میرن خرید

Mary چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:16 ب.ظ

چه عکسهای کریسمس قشنگی
باز هم عکس بذار از جشن ها
مرسی

اگر دوباره جشن باشه حتما عکس می ذارم
خواهش می کنم

بسامه چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:54 ب.ظ

اره دیگه...
دعا کنی منم بیام از اون نون ها بخورم

انشالله که به آرزوت برسی

محدثه چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 ب.ظ

سلام لیلی جون. حالا که همه یه چیزی گفتن من هم اومدم. خوش بگذره بهتون. جای ما را هم خالی کنید.

سلام خانومی
همه باید یه چیزی بگن تا شما تشریف بیاری ؟ خب زودتر بیا خانوم گل
جای همه خالی

ساراسارا(جاده زندگی ما از ایران تا.. پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ق.ظ http://jadeyezendegima.blogfa.com/

خب همین جا از حرف قبلی خودم پوزش می طلبم چون دیدم ما هم خیلی پول میدیم

قبض ما همش باهم میاد و پول بزرگش برقه...تابستون بین 150-200 یورو
زمستون بین 60-120 یورو بسته به استفاده از کولر

البته ها اینجا تبعیض نژادیه و واسه نیتیو ها مجانی میشه ماها پول میدیم!

خب این جا تابستون اتیشه دیگه و کولر مدام روشنه ولی گاز که ارزونه ولی خب اگه اینجا اونجا بود (هاهاهاها چه توضیحی شد) فکر کنم به جای برق واسه کولر ...گاز واسه گرما بود و خب پول گاز کمتر از برق میشد

خواهش می کنم.
اوه اوه چه تبعیض وحشتناکی.خوبه که یک سوم جمعیت اونجا غیر بومی هست و این طوری تفاوت می ذارن.
اگر این اروپایی ها نفت و گاز داشتن که دیگه کل دنیا رو تسخیر کرده بودن

محبوبه 81 پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:22 ب.ظ

سلام لیلا جون . اولا عکساتو من نمی بینم باز نمیشن . ثانیاً خوش بگذره عزیزم

سلام دوست خوبم. خوش اومدی
فکر کنم سایت آپلود عکس ها مشکل پیدا کرده چون خودم هم نمی تونم عکس بذارم.
باز هم بیا این طرف ها
به تو هم خوش بگذره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد