زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

مهمانان من

آقای همسر برای تبریک سال نوی میلادی به اساتید و دوستان و همکلاسی هایشان ترجمه این شعر حافظ را نوشته اند:
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت

 
    بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام


    سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش


    اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام


یکی از همکلاسی ها جواب داده که این بهترین تبریک سال نوی من بوده. و جناب استاد راهنما هم برای ما سال خوب و پر از سلامتی آرزو کرده. دو سه ماه دیگه این آرزوهای خوب رو برای سال نوی خودمون میگیم.

خب امروز آخرین روز تعطیلات کریسمس هست و فردا مراکز آموزش باز میشه و دوباره همه جدی می چسبند به کار و درس.

من چند روز قبل دو تن از دوستان ترکم را به مهمانی دعوت کرده بودم. البته اول قرار بود 4 نفر باشند که دوتاشون نیومدند. غیر از مسئله جا و غذا چی درست کنم مهمترین مسئله من تعداد ظروفم بود. ما اینجا یک دست ظروف و قاشق و چنگال داریم. چون همیشه مهمانانمان تعدادشان محدود بوده به بیش از این مقدار هم نیاز پیدا نکرده بودیم. خلاصه با کمک قاشق های یکبار مصرف مدیریت قاشق نمودیم. برای غذا هم به کمک آقای همسر سالاد الویه و کشک بادمجان و ماش پلو با گوشت چرخ کرده و سوپ پختم. چون می دانستم ترک ها غذای اصلی شون برنج نیست روی پلو و خورشت سرمایه گذاری نکردم. ماش پلو رو هم به خاطر قاطی بودنش انتخاب کردم و همین طور کمیاب بودن ماش(اینجا عدس زیاد هست ولی ماش در مغازه های خاص پیدا میشه).

البته کوکوسبزی هم توی برنامه بود که به علت پیدا نشدن تره از لیست حذف شد.


برای سوپ هم اینجا عادت دارند که مواد رو بعد از پختن تو مخلوط کن می ریزند و در واقع پوره درست می کنند طوری که مواد تشکیل دهنده اش پیدا نیست و حتی میتونی با نی هم بخوری من هم سوپ به سبک خودم پختم و همه موادش رو به صورت واضح و مبرهن باقی گذاشتم. علت انتخاب کشک بادمجان هم علاقه ترک ها به غذاهای پخته شده با بادمجان است.

دیگه سالاد و ترشی هم جزء لاینفک سفره است. دوستانم سر موقع آمدند وکلی کادو برای من آوردند و من را شرمنده کردند. از غذاها هم خیلی خوششان آمد و ترکیبات و طرز پخت شان را می پرسیدند. از ترشی ها هم پرسیدند که کدام تند است و فقط همان را خوردند. کشک را وقتی پرسیدند چی است من گفتم نوع خاصی از ماست هست(خب چی بگم نمی تونم توضیح بدم که چه جوری درست میشه. امیدوارم فکر نکنند از شیر حیوان خاصی به دست می آید)

در مورد سوپ هم ورمیشل را پرسیدند چیست و با این که اسمش به آلمانی هم همین است ولی نمی شناختند و من مجبور شدم بگویم نوع خاص ماکارونی است البته راهنمایی کردم که در فروشگاه ها موجود است.

تازه هر دوشون با علاقه پرسیدند این رنگ زرد برنجت از چیه؟ و من با افتخار زعفران ایرانی رو بهشون معرفی کردم. اونها اصلا اسمش رو هم نشنیده بودند. من هم بسته زعفران رو نشانشان دادم و توضیح دادم که  پرچم گل هست و بعد هم مقداری زعفران خوش رنگی که آب کرده بودم نشانشان دادم.

این دوستان ترک من یکی محجبه و دیگری بدون حجاب است ولی در مورد ترک ها این مسئله ثابت است که در هر شرایطی گوشت حلال مصرف می کنند. اون که محجبه بود می گفت از طرف دوستان ترک غیرمحجبه ام مورد پرسش قرار می گیرم که این طرز فکر قدیمی است و .. من هم نمی تونستم جلوی اون یکی که محجبه نبود چیزی بگم که بهش بربخوره. گفتم شما افتخار کن که دستور خدا رو اجرا می کنی.

بعد برای تقویم مون توضیح دادم که ما سال نوی مخصوص داریم و تقویم ایرانی هم نشونشون دادم که 3 تا عدد توش نوشته. هم میلادی و هم قمری و هم شمسی! و بعد گفتم ما مناسب های زیادی در تقویم مان داریم. از مناسبت های ایرانی و اسلامی و ملی. مناسبت های مذهبی برایشان میلاد پیامبر و امام علی و حضرت فاطمه را مثال زدم و از مناسبت های ایرانی یلدا و چهارشنبه سوری(برای هر کی این چهارشنبه سوری رو توضیح میدم تعجب میکنه به خاطر بپر بپرش!) و از مناسبت های ملی روز 22 بهمن را نام بردم.

یکی شون از من پرسید در مناسبت های ملی چیکار می کنید؟ سوال سختی بود.چون مناسبت های مذهبی برنامه اش مشخصه دیدار و صله رحم و خوردن!

اونها مناسبت های محدودی داشتند: میلاد پیامبر، عید فطر و عید قربان و عاشورا.

و برای سال نوی میلادی هم فقط یک روز تعطیل هستند.به قول دوستم این تعطیلات برای میلاد مسیح است. دلم برایشان سوخت که ریشه شان قطع شده است. چون  رسم الخط رسمی ترکیه تا 60 سال قبل فارسی بوده و با ایران رابطه همسایگی و فرهنگی خوبی داشتند.،ولی حالا همون کلمات را با حروف انگلیسی می نویسند.

هدف من این بود که بدانند ایرانی های شیعه هم مسلمان هستند. هر چند این دوستان من چون تحصیلات پائینی دارند اطلاعات مذهبی زیادی ندارند.


عکس های زیر شبیه سازی میلاد مسیح است که در کلیسای مرکز شهر برپا کرده بودند.







عکس های زیر هم مجسمه های چوبی میلاد مسیح و نماهای زمستانی در فروشگاه معروف شهر است.




توی هر طبقه فرشتگان دعاخوان ایستاده اند. در طبقه آخر سه فرستاده شرقی دیده می شود


طبقه بالا مادر و نوزاد دیده می شود.

نظرات 25 + ارسال نظر
بسامه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ق.ظ


خوب این الان ترجمه اش چی میشه؟؟
خیلی سخته مگه نه؟
حتما همسرت خیلی المانیش عالیه مگه نه؟

متن تبریک سال نو به زبان انگلیسی بود
همسر من به زبان انگلیسی تحصیل می کنند

مضراب دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:41 ب.ظ

مهمونی؟ خیلی وقته نرفتم یا نداشتیم تو خونه! دلم خواست!

خب تصمیمش رو بگیر. نیت کن و یه تعداد از دوستان و فامیل رو اون هفته دعوت کن.
البته فکر می کنم دیدار ها و مهمونی های دوران مجردی معمولا توی کافی شاپ و رستوران برگزار میشه

مریم دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:54 ب.ظ

عکس سوغاتی های خوشگلتو هم بذار!

خب کادوها قابل نمایش نیستند. شکستنی و شکلات هستند

افسانه سادات دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:24 ب.ظ

سلام لیلی جونم میبینم که حسابی کدبانو شدی و مهمان های خارجی از خوردن غذاهای خوشمزه ات لذت میبرند من هم دوست دارم با دیدن عکس غذاهایت لذت ببرم
یه نظر:
شما هم موقع اعیاد و جشن های ملی مذهبی براشون شیرینی ببر
بوس بوس بوس

عزیزم من کدبانو نیستم،شانس من بود که اونها غذای ایرانی نخورده بودند.
چون با عجله غذاها رو سر میز چیدم یادم رفت عکس بگیرم. تازه یادم رفته بود کشک رو هم روی کشک بادمجونم بریزم
من سر کلاس زبان برای تولد پیامبر شیرینی بردم.
ممنون از نظرت خانوم مهربون

نرگس دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:01 ب.ظ

آبجییییییی! اسم دوستات رو هم بگو! خدیجه و نجلا بودن؟
(کی میگه من فضولم )

هیچ کس به شما نازک تر از گل نمیگه خانوم گل.
نژلا و ملک بودند با پسر کوچولوی ملک که من اسمش رو یاد نگرفتم

همسایه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:24 ب.ظ http://minoom.blogsky.com

سلام
خوبین؟
مهموناتون هم مطمئنا از مهمان نوازی اصیل و ایرانی شما لذت بردند.
موفق و شاد باشی
محمد و مینو

سلام
ممنون
امیدوارم که خوششون اومده باشه.
به همچنین شما

مریم دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ

مهمون بازی خوبه! حالا تو کی میری خونه اونا؟

من خونه نژلا قبلا رفتم، ملک ولی قراره دعوت کنه

بسامه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:13 ب.ظ

جدی؟ پس از خودمونه که...

شرمنده ولی میشه متن انگلیسیشو برام بزاره؟؟ قول میدم هر جا نوشتم با ذکر منبع باشه

این هم متن
Time & clime, & wealth & health, & root & fruit, & state & fate
May you in your majesty, continue in year and name
Year joyous, clime pleasant, wealth plenty, and health whole
Root constant, fruit enduring, state splendid, and fate tame.

نرجس دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:21 ب.ظ

tabrike eyde dandan shekani bod ....
man bara khodam save kardam
bebakhshid reshte shoma va hamsariton yekiye?

تازه تو میل تبریکی که فرستاده متن فارسی شعر حافظ رو هم نوشته تا همه اصل شعر رو هم زیارت کنند.
رشته تحصیلی من و همسرم زمین تا آسمون با هم فرق داره

بسامه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:56 ب.ظ

جیگری به خداااااااااااااااااااااااا
خدا شما دوتا رو برای هم نگه داره....


ممنون

حنا سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ق.ظ http://parandeymohajer.persiablogfa.ir

چه طوری تونستی اینها را براشون بگی
چرا عکس غذا هات را نذاشتی؟؟؟

همسر تو چه رشته ای تحصیل می کنه؟؟؟؟

با استفاده از دایره لغات محمدودم و ایما و شاره و نشون دادن ماش و ماست و ... منظورم رو بیان کردم.
از بس با عجله میز رو چیدم فراموش کردم عکس بگیرم
رشته همسر من در زمینه با هنر و تاریخ کهن ایران زمین هست که در موزه های خارج از ایران نگهداری میشه

مریم سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:04 ق.ظ

بهتر نبود بگی هنر کهن ایران زمین؟ تاریخ منو یاد آهنچی میندازه! هنر به این خوبی!

تصحیح شد.
عزیزم سعی کن فراموشش کنی وگرنه شب میاد تو خوابت

نرگس سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 ق.ظ

چقدر موزون و آهنگین ترجمه شده! بسیار خوشمان آمد! دست شما و ایشون درد نکنه!

ممنون

خانم و آقای پیشی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 ب.ظ http://pishia.blogfa.com

۱.لایک به حرکت فرهنگی آقای همسر
۲.حالا دوستاتون که زعفرانو نمیشناختن ولی اونا هم که میشناسن اغلب به اسم اسپانیا میشناسن!
۳.واقعا دلم سوخت که ریشه شون قطع شده.... رسم الخط یکی از نمودای اصلی هر فرهنگه...
۴.چه پست خوشمزه ای.... مرسی.

1-ممنون
2- چه غم انگیز
3-خیلی بده که آدم ارتباطش با ریشه اش و گذشته اش پاک بشه .
4- خواهش می کنم.

محبوبه 81 سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 ب.ظ

به به مهمون بازی خوش بگذره هوس کشک بادمجون کردم

ممنون
حالا که هوس کردی دست به کار شو و بقیه رو هم مهمون کن

مامان سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ب.ظ

چه جیگری تو لیلی جونم.اشپزیت حرف نداره

ممنون مامان جون مهربونم. دست پخت من پیش غذاهای خوشمزه و ابتکاری شما که حرفی برای گفتن نداره

بابا سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:59 ب.ظ

موفق باشی دختر گلم
خداوند بزرگ انشاله از دل و فکر ودست مبارکت نور معنویت و
محبت و خیر ونوعدوستی را برای انسانهای پاک و باصفا جاری
کند.
در پناه خدا سربلند وسرافراز باشی

انشالله
ممنون بابای مهربونم

زینب سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:25 ب.ظ

شعرای حافظ فارسیش هم سخته چه تلاشی داشته آقای همسر
آفرین آفرین همین جوری به معرفی ایران ادامه بدین

اوه من یکبار می خواستم یک بیت شعر از حافظ رو به آلمانی ترجمه کنم یک خنده بازاری شد.

همسایه سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ http://minoom.blogsky.com

سلام
پس بالاخره زمان درس خوندن شما هم رسید
شاد و بهروز باشید
محمد و مینو

در کریسمس کلاس ها تعطیله ولی کتابخونه و کتاب خوندن که تعطیل نیست
ممنون. به همچنین شما

بسامه چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:36 ق.ظ


وای لیلی جون...
مامان و بابات هم اینجا هستن؟؟؟
چه مامان و بابای گلی
داداش جمع خانوادگی شد... ما دیگه بریم

بله
این سایت اول خانوادگی بود و بعد فامیلی شد و بعد دوستان و آشنایان هم به جمع ما اضافه شدند و الان هم که دوستان مجازی خوانندگان خوب من هستند.
چرا می خوای بری؟ بمون با مامان و بابای مهربون من آشنا شو

نرگس چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:30 ب.ظ

بسامه جونم! یه وقت نری ها! من کلی هر بار نظراتت رو می بینم ذوق می‌کنم! اصلا عادت کردم به حضور همه!

ببین بسامه خانوم. چقدر همه دوستت دارند و تحویلت می گیرند

مریم چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:58 ب.ظ

آره بسامه جون! نرگس راست میگه! یه وقت نری ها! اگه تو بری دیگه کی قربون صدقه آلمانی ها بره و عاشق آلمان باشه؟!

واااای دیدی چقدر تحویلت میگیرن بسامه خانوم.
حتی آلمان ها هم ناراحت میشن تو بری

بسامه چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ

http://upload.iranvij.ir/

لیلی جون این سایت فکر کنم خوبه...

دفعه بعد باید این رو امتحان کنم

بسامه چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ

بله بله...
الان نیش من تا بنا گوشم باز شده عین چَچیچ گه (در ترکی به ملخ می گیم... هر کی بتونه درست تلفظ کنه جایزه داره..).. اره مثل همون می چسبم بهتون....
(تو فارسی می گین عین کنه ما در ترکی می گیم عین ملخ... راستش نمی دونم تو المان چی می گن..)

فداتون بشم که انقدر مهربونین.....
خودم بعضی وقتا فکر می کنم با این حرفام خسته تون می کنم ولی حرفاتون بهم انرژی میده...

بله بله خانوم چند زبانه.
ما همیشه از نظرات گهربار شما مستفیض می شویم

زندایی جون و الهام سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ

سلام لیلا جووون دلمون برات تنگ شده!!!
کی بشه ما ازین غذاهات بخوریم

سلام
دل من هم تنگ شده برای شماها، مخصوصا الان که همه دور هم هستید
صبر کنید من پام برسه ایران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد