زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

زمستان طولانی

امروز رفتیم مسجد ترک ها. این مسجد خوبیش اینه که مسلمانان از همه ملیت ها برای نماز جمعه میان اونجا از آفریقایی ها و عرب ها و آلمانی ها و ... . من امروز در بین نمازگزاران یک سیاه پوست نظامی آمریکایی با لباس ارتشی دیدم. بعد از نماز هم یک ظرف شکلات کاکائویی برای خیرات گذاشته بودند. وقتی ما منتظر بودیم که در مغازه رو باز کنه تا برای خرید بریم یک دختر آلمانی اومد پیش ما و به فارسی پرسید شما از کجا هستید؟ اسمش Cornelia است و لیسانس اسلام شناسی داره و برای فوق لیسانس ایران شناسی رو انتخاب کرده. فارسی خیلی خوب و سلیس صحبت می کرد و از کلماتی که ما روزمره استفاده می کنیم، یعنی کتابی صحبت نمی کرد. گفت که سه سال پیش ایران بوده و دلش برای ایران تنگ شده ، برای عید نوروز امسال هم می خواد بره ایران. سه سال پیش که ایران بوده یک مصاحبه هم با سایت دو/وی/چ/ه و/له داشته که از مهمان نوازی ایرانی ها تعریف کرده و از تعارفی بودنشون انتقاد داشته. قسمتی از مصاحبه اش را از اینجا می توانید بخوانید.می گفت که شوهر خاله پدرش ایرانی است و او می خواهد برای عید به خانه آنها  در تهران برود.کرنلیا امروز اومده بود تا با بچه های افغانی صحبت کنه. به ما گفت یه تعداد جوان افغانی در کمپ پناهندگان هستند که امروز برای نماز آمدند و او آمده تا کارهای آنها را انجام بده.در واقع فکر کنم چون زبان فارسی بلد بوده از طرف مسئولین کمپ به عنوان مترجم و راهنما کار می کنه. وقتی پسرهای افغانی از نماز آمدند و کرنلیا ما را به آنها معرفی کرد با نفرت خاصی گفتند شما ایرانی هستید. 6 تا پسر زیر بیست سال بودند که درخواست پناهندگی داده اند و تا تعیین تکلیفشون در کمپ زندگی می کنند. یکی شون گفت شما ایرانی ها خیلی بد با افغانی ها رفتار می کنید. آقای همسر گفت که ما همسایه ایم و  یک ریشه داریم و تاریخ مشترک داریم. ولی اونها عصبانی بودند و ما رو حسابی تحویل گرفتند
بعد از نماز آرمین همسر سمیرا رو دیدیم و احوال پرسی کردیم. او هم یک کرد عراق به نام "ادنان احمد" را به ما معرفی کرد که فارسی بلد بود. او هم با اشتیاق با ما صحبت کرد و پرسید آیا پاسپورت آلمانی دارید یا نه؟ یک پسر ایرانی-عراقی هم آمده بود. گفت که پدر و مادرش کرد ایران هستند ولی در عراق به دنیا آمده بود و تا به حال ایران را ندیده بود. او هم نسبتا فارسی را خوب صحبت می کرد. خلاصه سر جمع فارسی و عربی و کردی و آلمانی رو قاطی پاتی می شنیدیم. ادنان می گفت که چند سال تهران زندگی کرده. از اربیل عراق صحبت می کرد که چقدر درآمدشون خوب شده و چه ماشین ها و خونه هایی دارند. ولی اعتراض می کرد که معلوم نیست پول نفت ما چی میشه.
آرمین هم از سرمای طولانی امسال شکایت می کرد و می گفت ایران عید نوروز شده و ما هنوز داریم از سرما می لرزیم.تازه اردیبهشت هم که بشه هوا دو روز آفتابیه و یک هفته ابری. یعنی چیزی حدود دو ماه مثل آب و هوای بهاری ایران حساب و کتاب نداره.ادنان یک ضرب المثل جالب گفت: به زن آلمانی و آب و هوای آلمان نمیشه اعتماد کرد

مسیر کنار کانال

برف و برف

ساختمان دادگستری

عکس های زیر مربوط به فصل گرم سال است که ما آفتاب داشتیم
در عکس زیر یک تراس اضافه شده به ساختمان را می بینید که با سیم های محکم آن را به ساختمان متصل کرده اند.


تراس اضافه شده


تراس شیشه ای و چوبی از نمای نزدیک
این دایره زیر دو جداره و بسته است. در فاصله بین دو دایره شیشه ای ماده ای مانند پودر رختشویی وجود دارد که با چرخاندن دایره از بالا به پائین می ریزد(مثل ساعت شنی) و شکل های جالبی ایجاد می شود. البته این سرگرمی بیشتر مخصوص بزرگسالان است

یک وسیله سرگرمی در میدان شهر


نقشه محدوده شهر که روی سنگ حک شده و توضیحی به خط بریل برای نابینایان

در فروشگاه های زنجیره ای که مواد غذایی و پوشاک و خلاصه همه چیز هست سیگار نیست! چون فروش سیگار به افراد زیر 18 سال ممنوع است. بنابراین قفسه سیگارها بالای سر متصدی صندوق هست و اون به افراد متقاضی میده. البته قیمت سیگار هم نسبتا بالاست ولی آدم های سیگاری خیلی زیاد هستند.


سیگار

نظرات 24 + ارسال نظر
زندگی زیبا ست شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:50 ق.ظ

من یه چند مدتی یه که وبلاگ شما رو پیدا کرده ام و دارم خاطراتتون رو میخونم
خیلی جالبه
آدم احساس می کنه که واقعا در اون کشور قرار داره و در تمام مراسم ها هست
اونقدر برام جالب بوده که الالن ساعت 2 به وقت تهران هست من دارم مطالبتون رو میخونم و گذر زمان رو فراموش کرده ام
شب بخیر

خوش اومدین. پس یه مدتی هست به خونه ما سر می زنید و بی صدا هستید.
من دوست دارم که دوستان و خانواده ام همراه من در تمامی لحظات شیرین(من خاطرات تلخ رو نمی نویسم) باشند و خیلی خوشحالم که تونستم منظورم رو بیان کنم.
من الان عذاب وجدان می گیرم که مانع خواب شما شدم
شب شما هم بخیر.

بسامه شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ق.ظ

واقعا در این جور اجتماعات ادم به جهانی بودن اسلام پی می بره و اینکه همه انسانها دربرابر خداوند برابرند....

خوب حالا نوبت کرم ریزیه:
یوهاهاهاهاها....
ای خواهر من... به این افغانی ها می گفتی انقدر مردم من خبر در مورد تجاوز افغانی ها و قتل و این جور چیزا می شنون که ناخوداگاه جبهه می گیرن
خواهر می گفتی عوضش به زن ایرانی کاملا میشه اطمینان کرد... تازه اگه طرف ترک باشه که دیگه هیچی..(اوهو اوهو) جونتو بسپار دستش... بله دیگه ما اینیم
وای لیلی جون هی می خوام از ساختمان شهرداری خودمون که ساخته دست المانی های جیگر خودمه عکس بندازم نمی دونم چرا نمیشه....
ایشالا سر فرصت...
بوس بوس

دین گمشده انسان های امروز است و چه خوب دین انسان ها رو به هم پیوند میده و حول یک محور جمعشون میکنه.
ای بابا مگه اینجا پرنده داریم که کرم می ریزی براشون؟ نون بریز، دون بریز
ما دیدیم که افغان ها کم سن و سال و بی وطن هستند دیگه نخواستیم با گفتم واقعیت دلشون رو بشکنیم.
این قسمت اطمینان به زن ایرانی رو خوب اومدی. البته امروز یک کم درصد این اعتماد بین خانواده ها کم شده
همه اش وعیده، همه اش وعید پس کی عکس این ساختمون شهرداری تون رو می فرستی؟

پرویز شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:46 ب.ظ http://www.parvizhatami.blogfa.com

سلام سلام.خوبید.چند روز بود مطالبتو نخونده بودم دلم واسه المان تنگ شده بود چه عکس های خوشکلی گذاشتی .راستی میشه از مغازه های سوپر مارکت یا مشروب فروشی شون عکس بذارید؟خیلی دوست دارم ببینم چه شکلین.مرسی لیلی خانم غریب تندرست باشی.

سلام و دوباره سلام.ممنون الحمدالله
از مغازه های مختلف در پست های اولیه عکس گذاشتم. باز هم می ذارم.
انشالله که برای همه سلامتی و شادی باشه

مشتاقی شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام
مشگل آدما احساساتشونه تا نتونن کنترل کنن تحت تاثیر تبلیغات

قرار دارند اکثرافغانیها در ایران تعامل کاری اجتماعی و فرهنگی مناسبی با جامعه دارند. بجز عده سو استفاده کن .
اون جوونا هم تحت اثر تبلیغات بد رسانه های مغرض هستند.
ما که در محیط کاری و اجتماعی احترام متقابل داشته ایم.

عزت زیاد سردبیر محترم وب

سلام
البته من نمی دونم که این افغان هایی که ما ملاقات کردیم تا به حال ایران زندگی کرده بودند و یا نه .ولی همیشه آدم می تونه از اطرافیانش خبرهای خوب یا بد رو بشنوه و تصمیم با خودش هست که کدوم رو بپذیرند.
ممنون

مرتضی شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:33 ب.ظ

سلام
خیلی خوب فضاها و خاطراتتون رو تعریف میکنین.
عکسهای برفی هم قشنگه

سلام
ممنون از حضورتون. من همیشه از دیدن کامنت های محبت آمیز خوشحال میشم.

نرگس.ر شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ب.ظ

خب اگه کسی منو متهم به نژاد پرستی نکنه(!) باید بگم که من همیشه از افغانی ها بدم میومده.
می توستی بهشون بگی حس شما نسبت به مردم ما، یه حس کاملا دوطرفه است!
ایرانو اشغال کردن و از تمام امکانات کشور ما استفاده می کنن آخرشم دو قورت و نیمشون باقیه، از آمار وحشتناک کارای بدبدشون که بگذریم...

وااااااای خانوم مهندس این چه حرفیه. البته من هم با شما موافق هستم ولی خب اگر قرار باشه اینجا کنارشون باشیم بهتره که حس هامون رو پنهان کنیم. من شنیدم در شهرهای دیگه آلمان یا کشورهای دیگه ایرانی ها و افغانی ها ارتباط خوبی ندارند.
الان که دارند از ایران می رند و شاکی هستن که برای ما دیگه جایی اینجا نیست.

فردا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:04 ب.ظ http://med84.blogfa.com

درووود بر تو!
اول که لیلی بانو! عکسات اصلا باز نشد و ما اصلا نفهمیدیم چی به چی بود! آخه ما مثه بچه ها اول عکسا رو نگاه می کنیم
دوم که عجب گفتگوی تمدنهایی بوده در آنجا! جای ما خالی! که از دیدن این همه وحدت در عین تضاد! لذت ببریم!
سوم که من تحت تاثیر فرهنگ سیگار فروشی شون رفتم! چه کار خوبی... واقعا زیر 18ساله ها گناه دارن که سیگاری باشن...
چهارم هیچی!
پنجم دستت درد نکنه... این پستت یکم بیشتر از همیشه به دلم نشست... برای همین یکم بیشتر تو را سپاس!

درود و صد درود بر شما بانوی ایرانی.
حیف شد که عکس ها رو ندیدی. احتمالا مشکل از سایت آپلود عکس بوده، لطفا مجددا مراجعه فرمائید.
من هم فضای مسجد و اتحادی که در مسلمانان کشورهای مختلف در نماز هست رو دوست دارم.
البته بچه های زیر 18 سال امروزی هم زرنگ هستن از راه های دیگه سیگارشون رو تامین می کنند
خیلی ممنون خانومی، دست شما هم درد نکنه که تشریف میاری این طرفها

تیارا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:20 ب.ظ

این پستتونو دوست داشتم:)
اسم اون خانم ورونیکا بود یا کورنلیا؟

کدوم قسمتش جذاب بود؟
اون دخترخانوم اسمش کورنلیا بود و خودش گفت چون می خواد راحت به ایران رفت و آمد کنه ترجیح میده که با اسم مستعار مصاحبه کنه

افسانه سادات شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:32 ب.ظ

سلام لیلی جان چرا اون پسر ها گفتند ما با افغانی ها بد هستیم ؟ دلیل شان چی بود ؟
لیلی جون به کرنلیا بگو وقتی اومد ایران به شهر های دیگر هم سر بزند و با سوغاتی های ما آشنا شود و چه خوب است به شهر شما هم بیاید
منظره های خیلی قشنگی بود من باز هم احساس کردم که در میان برف ها حضور دارم

سلام
اون پسرها خودشون افغانی بودند و گفتند ما به خاطر ظلمی که مردم ایران در حق افغان های ساکن ایران انجام میدهند از ایران ناراحت هستیم.
کرنلیا گفت که دفعه قبل که ایران بوده شهرهای مختلف رو بازدید کرده. البته احتمالا دوباره هم بره ایران گردی. هر خارجی که میاد کلی از سوغاتی های خوردنی یا صنایع دستی ما سوغات می خره.

فاطیما شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:32 ب.ظ http://3tayesh.blogfa.com

این زمستون هم داره تموم میشه و آخرش ما رنگ برف رو ندیدیم.اون ضرب المثله خیلی بامزه بود،دلیلش چیه که میگن به زن آلمانی نمیشه اعتماد کرد؟
اون تراس هم خیلی با حال بود،ولی مثلا شهرداری و اینا گیر نمیدن به این کار؟

آخی انشالله که بهار پر بارانی داشته باشین. فکر کنم منظورش این هست که زن های آلمانی وفادار نیستند.
شاید مجوز گرفته برای تراسش. البته من تازگی ها که رفتم اون طرف ها تراس رو ندیدم!

نرجس شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:54 ب.ظ

سلام
با این همه سخت گیری چرا اینقدر امار سیگاری ها اونم تو سن پایین زیاده؟

سلام
فکر کنم علت سیگاری شدن جوون ها یکی دوست ناباب هست و یکی هم حس بزرگی کردن با سیگار کشیدن. البته شاید دلایل دیگه مثل آرام شدن به خاطر داشتن نیکوتین هم باشه

DR ELI شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:09 ب.ظ

سلام لیلی جونم
خوبی خانمی؟ اومدم بگم من همه پستهاتو می خونما، توی ریدرم اددت کردم ولی متاسفانه به دلیل کمبود وقت نمی تونم کامنت بذارم
از بس که هفت روز هفته سرکارم مادر!
راستی اون تراسه چه بامزه است، اصلا فکرش رو هم نمی کردم که میشه تراس متحرک هم داشت!

سلام خانوم کم پیدا
الحمدالله که ما خوبیم. ای بابا چرا اینقدر سرت شلوغه که به ما سر نمی زنی، از پنجره سرک میکشی و میری
نمی دونم متحرک هست یا نه. ولی فکر کنم ثابت باشه چون جابه جا کردنش دردسره

محبوبه 81 شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:51 ب.ظ

من در هر صورت با نژادپرستی مخالفم. نژاد پرستی از سطح پایین فرهنگ ناشی میشه. در هر صورت افغانها هم در ایران غریبند و انسانیت و نه مسلمان بودن!! حکم میکنه که غریب نواز بود. در هر صورت "از کوزه همان برون تراود که در اوست" و نمیشه فرهنگ رو به کسی القاء کرد. پیش نیازش داشتن ریشه و بنیان هست...
و اما از اربیل عراق بگم و ثروت مردمش. تو محل کارم یکی از اربیل اومده بود و قرار بود پروژه ای براش انجام بشه. لیلا نمیدونی چقدرثروتمند بود در حالیکه اگر ظاهرش رو میدیدی حتی یک درصد هم احتمالش رو نمیدادی. وقتی صمیمی تر شد گقت که در 44 سالگی به تازگی ازدواج کرده و زنش دختر خانی هست که فقط دو تا لندکروز اسکورتش میکنند!!! میگفت در کشور ما تمدن به یکباره وارد زندگی ایلیاتی ما شده که خوبیها و مشکلات خودش رو داره. آدم بسیار خوبی بود
اون تراس اضافه شده چقدر نمای ساختمان رو خراب کرده
و باز هم میگممم من عاشق برفم و عکسای برفیت واقعاً قشنگن لیلا. مرسی دوستمممم

ای بابا همه که مثل شما روح بلند و انسانی ندارند. فرهنگ و رسوم کم کم توی یک جامعه ای ریشه می کنه و باید با برنامه ریزی مدت دار اون رو تغییر داد.
راست میگی. پس این بنده خدا ادنان دلش از این پر بوده که توی وطنش همسن و سالهاش پولدار شدن و اون اینجا توی آلمان به اون ثروت نرسیده.
شما خانوم مهندس صاحب نظر در امور شهرسازی و زیبایی شهری هم هستین، یه مهندس تمام عیاری خانومی.
خواهش می کنم رفیق قدیمی

ماندانا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:13 ب.ظ

اگه افغانیها راست میگن از ایران تشریف ببرند هر کجا که دوست دارند اینجا نه کمپی نه شرایط سختی خوشی زیر دلشون زده.


ای بابا مثل این که از مهمان نوازی خسته شدین. البته الان با توجه به اوضاع اقتصادی ایران افغانی ها دارند ایران رو ترک می کنند. ولی هیچ کس به اندازه افغان ها توی دنیا بی وطن نیست

فردا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:15 ب.ظ

عزیز دل نواز! عکسا باز شدن... خوب بود... و بیش از همه تراس اضافه شده به ساختمان... خوشمان آمد.

خدا رو شکر.
پس شما از این خلاقیت تراس خوشتون اومده

علی شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام
فارسی صحبت کردن Carnelia شنیدم خیلی خوب صحبت میکنه
موافقم که برخورد ما با افغانی ها اونطور که المانی ها هست نیست اما قشنگ هم نیست بعد از بیرون اومدن ار مسجد و لحظه ای بعد از اتحاد بخاطر ارزش مشترک یادی کنیم از اختلاف ها!
عکس ها خیلی توی این گرمای ما می چسبه!این تراس از دور مثل صلیب شکسته بنظر میاد

سلام
پس شما از منبع اصلی صحبت هاش رو گوش کردین.
خب احتمالا اون افغان ها نیت داشتن هر ایرانی که دیدن نظراتشون رو بهش بگن و دیگه فضا و زمان از دستشون در رفته بوده!
ای بابا شما چه دقتی دارین که صلیب شکسته تو آلمان پیدا می کنید.

خانم و آقای پیشی یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ http://pishia.blogfa.com

اتفاقا ما هم یه آشنای آلمانی داریم که دانشگاه تهرا ن تاریخ اسلام میخونه و ۶ماه بعد از وردش به ایران فارسی رو خیلی خوب صحبت میکرد... نکته جالب اینکه بنظر ایشون هم ما زیادی تعارفی هستیم...

روز خاورمیانه ای خوبی رو داشتین پس...جز بخش افغانیش!

فکر می کنم زبان فارسی یادگرفتنش راحت باشه. چون خود آلمان ها زبانشون سخت هست به یک زبان راحت می رسند زود یاد می گیرند. البته کسی که توی دانشگاه درس می خونه و توی محیط هست و با مردم تعامل داره بهتر زبان یاد می گیره
خاورمیانه که محل جنگ و اختلاف آراست خانومی

تیارا یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ق.ظ http://la-mia-vita.persianblog.ir

همش جالب بود خب:دی
به خصوص حرفی که ادنان زد،دقیقا حرفیه که دوست آلمانی من همیشه میزنه!اون آلمانی الاصله اما از دخترای آلمانی دل خوشی نداره و دقیقا معتقده غیرقابل اعتمادن!این برام جالب بود که این حرفو از چن جا بخونم یا بشنوم

شما لطف دارین.
من فکر کردم این ضرب المثل رو غیر آلمان ها میگند،وقتی خودشون هم به این مسئله تاکید دارند دیگه باید فکر کرد واقعا یک جای کارشون می لنگه.

تیارا یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:19 ب.ظ http://la-mia-vita.persianblog.ir/

خب البته بستگی به دید طرف داره!دوست من،مشروب کم میخوره،ازمحیط دیسکو خیلی خوشش نمیاد،از سیگار کشیدن متنفره از خالکوبی و این چیزا بدش میاد و همیشه میگه اینا کارهایی اند که بیش از 90 درصد دخترای آلمانی انجام میدن و من نمیتونم به عنوان شریک زندگیم به این مدل خانمی اعتماد کنم!
البته مردی که خودش اهل تمامی اینها باشه شریک زندگیش هم مثل خودش فکرمیکنه!

عجب بچه خوبی است این دوست شما. البته همه جا خوب و بد داره. پیدا کردن شریک هم عقیده و اطمینان به اون زمان زیادی می یره

بسامه یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ب.ظ

اگا جان اگه اینجا پرنده نیست که کرم بریزم پس برای کی نون بریزم دون بریزم؟ نفت بیارم؟ (ببخشید یه لحظه رفتم تو جلد پسرخاله)
می گم لیلی بیایم اونجا یه کلاس براشون در مورد وقاداری و اینا بزاریم... حال میده ها...
ولی طفلی مردای المانی اصلا دلم کباب شد براشون کی اخماشونو باز می کنه وقتی که غصه دارن (وای اینبار رفتم تو جلد ابی)


خواهر نرگسی ...
منتظر فایلتون هستیم.. برفست خواهر.. هر صفحه سه کیلو اجیل و یک عدد پراید..

برای ما گل بیار، آجیل بیار، کوفته تبریزی بیار. پرنده ها رو بی خیال شو
مردهای آلمانی هم میرن زن های چینی و برزیلی و روسی می گیرن. تو دلت برای مردها نسوزه هیچ وقت
نرگسی جون بدو آجیل رو آماده کن

تیارا دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ http://la-mia-vita.persianblog.ir/

ja,Sie haben Recht! aber einige Charakteristika sind bei Europäern gemeinsamen!es ist wirklich schwer, einen guten Mädchen in europa zu finden, was ich schon oft gehört habe! trotzdem
denke ich,Persische Mädchen sind eine der besten Mädchen der Welt,weil die meisten von ihnen treue sind!

Ich werde glücklich sein,dass Ihnen in Deutschland zu treffen

اگر ما خودمون تعریف خودمون رو نکنیم چیکار کنیم ولی از شوخی گذشته فکر می کنم روحیه فداکاری و ایثارگری در زنان ایرانی بیش از بقیه کشورهاست.
من محدوده محل سکونتمون رو در پست های قبلی نوشتم ولی نمی دونم شما در کدوم ایالت هستین. شاید هم قبلا همدیگر رو دیدیم

مریم دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:31 ب.ظ

ولی من یه دوست افغانی خیلی خوب دارم! اونم میگه که با ما خوب برخورد نمی کنن!

خب تو با دوستت مهربون باش. شاید بعضی از مردم از مهمون نوازی طولانی خسته شده باشند

مضراب یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ

این افغانی ها دیگه دم در آوردنشون برای ما باقیه.. والاااااا
می دونی چرا بدشون میاد؟ به خاطر این که دور جدید بگیربگیر شروع شده و هر جا افغانی ببینن دستگیرش می کنن و می فرستنشون اون ور مرز.. نصف شب حتی می رن تو زمین های کشاورزی و دامداری ها و اونها رو می گیرن
البته از وقتی که ارزش پول اومده پایین اینا خودشون هم دیگه دو به شک هستن که بمونن یا برن یه کشور دیگه!

افغانی ها جزئی از فرهنگ ما شدن دیگه. البته این افغانی ها از گذشته ها ناراضی بودند و فکر نمی کنم ربطی به وضعیت فعلی نداشته باشه.
آره من هم شنیدم که دارن از ایران میرن

نیلوفر یکشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 12:56 ب.ظ

سلام
ممنون از مطالب
عکس ها پست باز نشد عزیزم

سلام
خواهش می کنم
بلی عکس های اولیه وبلاگ همه پریده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد