زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

دشمن خانگی

دیروز که آفتاب شد. بعد از سه هفته چشممون به یک روز آفتابی بدون ابر روشن شد. وااااای یک آفتاب روشنی بود.در طول این زمستان طولانی من همیشه صبح از خواب که بیدار میشدم اول با یک چشم بسته از پنجره بیرون رو نگاه می کردم که ببینم آفتاب هست یا نه. اگر احیانا انوار طلایی خورشید رو می دیدم مثل فنر از جا می پریدم تا از لحظه لحظه اش استفاده کنم. امان از روزهای بیشماری که چشم نیمه بازم ابرهای خاکستری را می دید، سرم را می کردم زیر پتو تا یه کوچولو دیگه بخوابم و خواب آفتاب ببینم! اما از بس بی آفتاب بودیم دیگه یادم رفته بود که میشه انتظار خورشید خانوم رو هم کشید.
دیروز که آفتابی شد رفتم توی تراس تا از نزدیک ملکه کم پیدای آسمان را ملاقات کنم، هر چند که گرمایی نداشت ولی خودش بود همون خورشید پنهان شده. حوله ها و وسایل حمام رو آوردم و توی تراس پهن کردم تا مثلا میکروب زدایی بشن(حالا با چه گرما و حرارتی خودم هم نمی دونم!)
بعد هم با آقای همسر رفتیم بیرون تا از هوای سرد آفتابی لذت ببریم و سری هم به فروشگاه لوازم بهداشتی و آرایشی بزنیم برای خرید یک ضدباکتری خاص. ماجرا از این قرار است که مدتی بود گوشه سقف اتاق جرم سیاه رنگی نشسته بود که با تحقیقات طاقت فرسا مشخص شد که تارعنکبوت نیست. بلکه شخص شخیص قارچ یا همان کپک است. همان قارچی که در مناطق مرطوب روی دیوار و اثاث خانه رشد پیدا می کند. خلاصه چشمتان روز بد نبیند. سعی کردیم با تراشیدن آن را نابود کنیم ولی محکم به سقف چسبیده بود. هوادهی خانه را به یک ساعت در روز رساندیم. البته کار آسانی نبود. توی خانه کلی لباس می پوشیدیم یا زیر پتو سنگر می گرفتیم تا بلکه با هوای آزاد به مبارزه با این دشمن خانگی برویم. در یک حرکت غافلگیرانه متوجه شدیم که این دشمن بی صدا و بد منظره از پشت کمد هم در حال پیشروی است. اگر به خانوم صاحبخانه هم می گفتیم اول خودمان را متهم می کرد که خانه را هوا ندادید و بعد حتما می خواست کل دیوار را بتراشد و یا یک لایه یونولیت به آن اضافه کند که در هر صورت پولش را معلوم نبود کی باید بدهد. بنابراین در پرس و جو از دوستان یک اسپری ضد قارچ به ما معرفی شد که دوتایی رفتیم تا آن را تهیه کنیم. اسپری مربوطه را به محل زندگی دشمن(همان قارچ ها) پاشیدیم و صحنه را ترک کردیم. بعد از نیم ساعت که بازگشتیم متوجه شدیم کل دشمنان نابود شده اند و دیوار هم تمیز و سفید شده است. از این پیروزی عظیم خرسند گشتیم. آنقدر دیوار تمیز شده بود که دلم می خواست دیوار کل خانه را با آن تمیزکاری کنماین اسپری ضد باکتری هست و برای ضدعفونی هم استفاده می شود.
الان هم که بعضی درختها جوانه های کوچولو زده اند. بعضی از این جوانه ها از زیر برف به آدم سلام می کنند. سر فرصت عکس تبلیغات فروشگاه ها رو به مناسبت ورود بهار می گذارم. فعلا عکس این کاردستی ها که لوازم ساخت آن در فروشگاهی آورده است دقت کنید. من که خیلی دلم می خواست همه شان را داشته باشم.
با توجه به این که اینجا قسمت بیشتر سال هوا ابری و خاکستری است خیلی از عنصر رنگ برای تزئین خانه و دیوار هایشان بهره می گیرند. شمع های رنگی و کاردستی های کاغذهای رنگی و یا کاغذ دیواری هایی کوچک کاغذی با طرح طبیعت و گل برای روح بخشدین به خانه استفاده می کنند. کمتر از ظروف بلور و کریستال برای دکور استفاده می کنند. چون تزئینات کاغذی هم رنگی تر هستند و هم قابل تعویض تر. مثلا گل های کاغذ دیواری اش را می تواند هر سال تغییر بدهد و تنوع بیشتری دارد.
مثلا این دایره های زیر را با کاغذ درست می کنند و توی مغازه ها بسته ی کاغذ آماده اش را می فروشند.



این هم که همان اریگامی یا هنر کاغذ ژاپنی هاست.

کاغذهای ساخت اشکال مختلف

البته این فکر کنم برای کاردستی کودکان استفاده میشه





روبان و کاغذ ساخت گل آویز

نمونه گل ساخته شده با کاغذ رنگی

شمع های رنگی و معطر

شمع و جاشمعی


شمع های رنگی

شمع هایی در اشکال مختلف

در عکس های زیر هم نمونه های مختلف کاغذ دیواری را که از سایت های مختلف برداشته ام ببینید.

















این مدل گل های تک را زیاد در مغازه ها دیده ام


نظرات 35 + ارسال نظر
باران دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ق.ظ http://www.bibiebaran7.blogfa.com

تا می تونی از آفتاب لذت ببر
این عکسای کاغذ دیواری برام جالب بود. من اینا رو تازه کشف کردم. البته یه سریاشون کاغذ دیواری نیستن. استیکرن...تو ایران خیلی گل کرده و داره زیاد می شه...منم دیروز رفتم برای اتاقم سفارش دادم...هزینشم خیلی کمه...یعنی من برای یه دیوار طرحی که انتخاب کردم شد 30 تومن...به نظرم خیلی با صرفه تر از کاغذ دیواریه...خواستی این سایتم برو سر بزن...طرح های قشنگی داره
www.decowall.ir

باید برم حمام آفتاب بگیرم
من پارسال هم این طرح ها رو دیدم ولی نمی دونستم به فارسی چی میشه یا توی ایران بهش چی میگن برای همین نوشتم کاغذ دیواری
ممنون از معرفی سایتت
مبارکه تغییر و تحولات اتاقت در عید

بسامه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ق.ظ

حالا برزیلی و روسی و کار ندارم ولی اخه چینی؟ فکر کن مرد المانی با اون قد بلند و چینی با اون قد کوتاه

چرا زن ایرانی نمی گیرن؟؟ مسئولین رسیدگی کنن لدفا..
لیلی جان شما اونجایی بیکار نشین خواهرم.. تبلیغ کن بیته

دنیا رو از دید بقیه هم ببین. تنوع در رنگ و نژاد باعث شادمانی دلها می شود!
من با یک دختر چینی که با یک قد بلند چشم آبی آلمانی ازدواج کرده بود در کلاس زبان همکلاسی بودم. بسیار از زندگی اش راضی بود. خوشحال از این که می تونه هرچقدر دلش خواست بچه داشته باشه
من طبق تجربه هایی که از دوستان شنیدم اکثر دختران ایرانی در کنار مردان آلمانی هم زیستی مسالمت آمیز ندارند چون تفاوت اخلاقی و فرهنگی زیادی دارند.

بسامه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ق.ظ

وای شما اونجا افتاب دارین ما هم اینجا سه روزه هوای ابری داریم شدیدا... یعنی همچین یه لایه ضخیممممممم ابر.. ولی من هوای ابری رو دوست دارم...
وای؟ قارچ؟؟ البته اونجا چون هواش مرطوبه قارچ رشد می کنه وگرنه تبریز هم مثل المان سرده ولی چون سرمای خشک داره و هواش مرطوب نیست ما قارچ نداریم خواهر... ولی عوضش تا بخوای کرم داریم
کوفته تبریزی می خوای خواهر؟... برات درست می کنم باقلوا... اجازه بده این چمدون اخری رو هم ببندم
راستی اونجا گوشت کیلو چنده؟ باید از ایران سبزیجاتم خشک کنم بیارم..

خب گویا هر کس اون آب و هوایی که کم دیده دوست داره
فکر می کنم در شهرهای شمالی ایران هم قارچ باشه. این قارچ ها در رطوبت رشد می کنند و برای بدن و تنفس هم مضر هستند.
خب پس ما منتظریم که با بارهای سورپرایز کننده ات برسی اینجا.
گوشت حلال از گوشتی که توی فروشگاه ها عرضه میشه گرون تره و البته قیمت ها شهر به شهر فرق می کنه. فکر کنم گوشت گوسفند کیلویی 10 یورو حدودا باشه
سبزی خشک هم حتما تا می تونی بیار

بسامه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ب.ظ

اگا جان ما شش دفعه برای اینن پستتون کامنت گذاشتیم همه رو بلاگ اسکای پروند
عرض شم خدمتتون که...
چون اونجا اب و هواش مرطوبه واسه همون قارچ رشد می کنه.. وگرنه تبریز هم به همون اندازه سرد می شه..ولی چون هواش خشکه ما قارچ نداریم.. ولی تا بخوای کرم داریم
می گم خواهر.. اینجوری با احساسات یه عاشق بازی می کنن؟ اره؟ نمی گی الان من دلم برای المان نازنینم یه ذره شده... الان در فراقش دارم عین این شمعها اب می شم...
خداییش از اینا هست اینجا ولی خوب شمع المانی یه چیز دیگه است....

در ضمن در مورد مریم بانو هم به فرضیه هایی رسیدیم...
یکی از فرضیه ها این بود که دایی جون مریم بانو همسر شماست

خب ما از شش دفعه نامبرده شده یک دفعه اش را دریافت کردیم.
شمع های رنگی زیبایی دلفریبی دارند. ولی امیدوارم زندگی شما بسان شمع نباشد
حدس شما ناصحیح است

لیلی دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ http://manamleili.blogfa.com

خیلی باحال بود اسپریه. وای من خیلی دلم می گیره از هوای ابری. نمی دونستم آلمانم اینجوریه. مثل انگلیس.

اسپری موثری بود و مشکل بزرگ ما را حل کرد.
انگلیس رو نمی دونم ولی شنیدم که علاوه بر ابری بودن خیلی مه آلود هست

مامان دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:48 ب.ظ

عزیز دلم که دلش برا افتاب تنگ شده .دختر هنر و افتاب انشاله دلت همیشه افتابی باشه.

مامان مهربونم. که آفتاب خونه مون از شماست و نورش تا اینجا هم میرسه

زیتون دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ب.ظ http://zatun.blogsky.com/

محبوبه 81 دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:30 ب.ظ

لیلا نمیدونم چرا اما من هم ذوق کردم از نابودی اون قارچ ها
و عاشق اون طرحهای روی دیوار شدم. عاشم زندگی رنگی ام. رنگی رنگی رنگی

عزیزم از بس تو مهربونی
تو هم مثل من رنگ و رنگارنگی رو دوست داری.
برو دنبالش برای عید برای اتاقت یکی از این طرح ها رو بخر

فردا دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:42 ب.ظ http://med84.blogfa.com

دروووود لیلی بانو!
اول که بازم این عکسات باز نشدن که! چرا سر ناسازی داره با من آخه؟!!
دوم که چه قدر برعکس منی! من اگه یه صبح پا شم و حس کنم هوا ابریه کلی انگیزه پیدا می کنم که زودتر بیدار شم... از آفتاب بدم میاد... یکی از دلایلی که تا لنگ ظهر می خوابم!! اینه که دوس ندارم طلوع آفتاب رو ببینم!
سوم که غلبه ی ظفرمندانه ی جبهه ی حق بر دشمن متجاوز خانگی در کوتاه ترین زمان ممکن، را به شما حماسه آفرینان تبریک گفته و از اینجا صد دروود و سپاس نثار شما می کنیم! و من الله توفیق!!
چهارم که هیچی!
پنجم که بدروود.

سلام و صد سلام
ای بابا این عکس ها چرا این قدر بازی درمیارند؟
خب من هم تا وقتی در ایران بودم و در شهر کویری خودمون از دیدن خورشید شادمان نمی شدم. طلوع خورشید که دیدنش نشاط آوره البته فکر کنم لب دریا زیباتر باشه.
ممنون از حمایت های بی دریغتون. شما هم در این پیروزی سهیم هستید
بدورد تا دیدار بعدی!

رویا دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ب.ظ

سلام لیلا جان.
قشنگ می نویسی،
چقدر به خودتون سختی دادید تا دشمن خنگی رو از بین ببرید در حالیکه اون اسپری راحت تر این کار رو انجام می داد. من به جای شما لجم گرفت :)
همیشه خوش باشید.

سلام خانومی
ممنون از حسن نظرت
ما تا حالا از این قارچ ها ندیده بودیم و نمی دونستیم که باید چه طوری از پسشون بربیایم ولی مردم اینجا گویا از سال های قبل باهاش آشنا هستند و راه حلش رو پیدا کردند.
ممنون.

نرجس دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:42 ب.ظ

وای لیلی جون انقدر به این پاراف اول متنت خندیدم که نگو..
حالا منو گوش کن:
شبا قبل از اینکه بخوابم میرم پشت بوم نگا اسمون میکنم اگر ماه وستاره هارو دیدم که اعصابم میریزه به هم وحسابی غمگین میشم که بازم فردا صبح قراره این افتاب ....رو ببینم اما اگر دیدم هوا قرمز و ابری که دیگه تا صبح خوابم نمیبره از خوشحالی..صبح هایی که قراره برم دانشگاه چشم بسته از زیر پتو بلند میشم میرم پرده رو میزنمک کنار اگر هوا افتابی و بدون ابر بود قهر میکنم دوباره میرم زیر پتو که افتاب چشمم رو اذیت نکنه ..لج میکنم میگم نمیرم دانشگاه..بابام میاد بلندم میکنه ..کل مسیر رو هم اخم کرده ام

خانومی تو دیگه خیلی پیشرفته هستی میری از روی پشت بام آب و هوا رو رصد می کنی. میگم با صدا و سیما یه قرارداد همکاری ببند

نرجس دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:45 ب.ظ

وعینک افتابی زدم که هیچ جا رو نبینم...حالا اگر از خواب بلند شدم دیدم هوا ابرییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
6.5 از خواب بلند میشم میرم رو پشت بوم کلی شادی میکنم ..یه صبحانه مفصل وعالی میزنم تو رگ...سر کلاس درس ها رو عالی میفهمم ..میشم اکتیو کلاس ...تا 5 عصر میمونم تو دانشگاه میشینم توی فضای سبز واز دیدن ابر های ضخیم وخاکستری لذت میبرم ..یه مسیر نسبتا طولانی رو هم پیاده میام ..اگر نم نم بارون بیاد که دیگه غش میکنم تو خیابون..رسیدم خونه فوری شروع میکنم به درس خوندن تا نزدیکای 3 صبح....
به این میگن یه روز عالی
همین الانم اینقدر هوا گرم وافتابیه که دیشب کولر زدیم

من هم تا وقتی ایران بودم و در شهر کویری خودمون با دیدن خورشید خوشحال نمی شدم مخصوصا در تابستان های بلند و کشدار و داغ
کولر روشن کردین؟ جدی؟

نرجس دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ب.ظ

شرمنده
من فک کنم یادم رفت سلام کنم تو کامنتهای قبلی
سلام
..کاغذ دیواری ها هم خیلی قشنگ هستن هم خیلی شیک

سلام خانوم خوش خاطره
اگر تو هم پسندیدی یکی برای اتاقت سفارش بده تا تغییر در سال جدید را شروع کرده باشی

بلبل السلطنه و محبت الدوله دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:10 ب.ظ http://eshghe8saleh.blogfa.com/

وای من عاشق این کاغذ دیواری ها هستم. اونی که پست ال سی دی بود خیلی نازه

پس شما هم پسندیدین؟ یکی را از حالا سفارش بده برای اتاقت که سال جدید با ظاهری متفاوت آغاز شود.

فاطیما دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:01 ب.ظ http://3tayesh

چقدر اون اسپری جالب بوده!
گلهای صورتی شاد کاغذ دیواری ها هم قشنگ بودن.

بله بله اسپری موثری بود. کوله باری از تجربه سالیان طولانی زندگی در هوای مرطوب را با خود داشت
رنگ ها به زندگی جان می بخشند

ماری دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:27 ب.ظ http://marii.persianblog.ir/

فک کنم از این قارچه که میگی تو حموم ما هست.هرچیم جرم گیر میزنم دوباره روز از نو روزی از نو!یه جاهاییش که اصلا دیگه پاک نمیشه!
در حمومم باز میذارم روزا.ولی حمومه دیگه.آخرش به این نتیجه رسیدم که حتما جنس کاشیامون اینجوریه!کاش اینجا هم از اون اسپری ها بود

ای وای . حتما داره تکثیر هم میشه؟
یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد از وایتکس در محل قارچ بریزم. می خوای امتحان کن

مریم دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:40 ب.ظ

من عاشق این دشمن خانگی شما شدم! چفد وروجک و بلا بوده از یه گوشه دراومده به شما سلام کرده!
از اون حرکت یه چشم بسته ات هم خیلی خوشم اومد! عزیز دلم! بود بیا اینجا تا آفتاب بهت بدیم یه وقت خودتم کپک نزنی خواهر!

ای بابا چرا از این دشمن ما خوشت اومده؟
هااااااا. البته این قارچ ها در بدن هم رشد میکنه اگر به دادش نرسی

مریم دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:42 ب.ظ

تازه کلی از اون گل ها و دایره های رنگی خوشم اومد! منم همیشه دوست داشتم با اضافه مقواهای ماکت ها و اینا یه چیزای رنگی پنگی درست کنم به در و دیوار بزنم!

خب پس تو هم دست به کار شو و خلاقیتت رو نمایش بده

نرگس دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:04 ب.ظ

هورررراااااااا!

ممنون از حامیان معنوی ما در جنگ

erica دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:54 ب.ظ http://determined.blogfa.com/

قسمت اول که خیلی جالب و خوب بود که یه اسپری اونقدر مفید بود و شمارا به اون زحمتای زیاد ننداخت:)
و بعدشم اینکه چقد این کاغذ دیواریا قشنگ بودن واقعا:) راستش من همیشه فکر میکردم اینا حالت استیکر دارن و به دیوار رنگ شده میچسبن نه اینکه کناره هم قرار بگیرن خیلی زیبا بودن

گاهی آدم باید به تجربیات دیگران مراجعه کنه به جای اینکه خودش یه راهی کشف کنه.
شما درست میگی اینها حالت چسبی دارند و مثلا همون گل به دیوار می چسبه

نرجس دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:47 ب.ظ

بله جدی میگم ،دمای هوا 29 درجه بود امروز

پس شما بهار رو هم رد کردین. چه زود گرما رسیده

بسامه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ب.ظ

باز خورد.. باز بلاگ اسکای نظر منو خورد...

لیلی جون یه چند مورد از اختلافات فرهنگی اونا که با ما مشکل ساز میشه رو بگو... البته منظورم از اختلاف فرهنگی نوشیدن الکل جات نیستا چون بعضی ها نه تنها کنار میان که گاهی داد شوهراشونم در میارن
مرسی گلم..

ای بابا این بلاگ اسکای چرا داره کارشکنی می کنه؟
چشم یک بار که قصه دوستانم رو بگم توضیح مبسوط میدم.
نوشیدن الکل و یا سیگار کشیدن و یا حضور در دیسکو و پارتی با توجه به عادت و زمینه ذهنی و زمینه مذهبی می تونه قابل تحمل باشه
ولی بعضی مشکلات مثلا در نشان دادن احساسات و یا حضور در جمع و عادت به تنهایی و زندگی فردی هست

افسانه سادات دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام لیلی شما خودت مثل آفتاب گرما داری خورشید میخوای چیکار؟ قدر هوای سرد و برف آلمان را داشته باش که بعد ها در ایران آرزوی این آب و هوا را خواهی داشت

ای کاش در ایران هم از این اسپری ها بود از نوع بشکه ای اش که موقع خانه تکانی از آن استفاده میکردند
کاغذ دیواری ها هم خیلی قشنگ بودند همچنین جاشمعی ها و کاردستی ها . من هم ذوق خلاقیتم گل کرد

لبخند شادی بر لبهایتان جاودانه باد دختر ایران زمین

سلام. ولی گرمای آفتاب من فقط قلبم رو گرم میکنه و محیط اطراف همچنان ابری است.
این مواد شوینده ای که در ایران هست در اینجا جز مواد ممنوعه طبقه بندی میشه از بس دوزش بالاست
پس شما هم برای عید از این کاغذ دیواری ها برای اتقتان سفارش بدید.
ممنون. دلتان آفتابی و لبات خندان ای فامیل ناشناس من

بسامه سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ق.ظ

برای ماری:

ماری جان برای این مشکلت می دونی چیکار کن؟؟؟
دوتا امپول پنی سیلین بخر (البته اگه پیدا کردی) حتی اگه تارخ مصرف گذشته بود.. با سرنگ توش اب قاطی کنی بعد همونو با سرنگ بریز تو جای همون قارچه.... بعد برای رسیدن من به المان نازنینم دعا کن....
بله...

ماری خانوم بیا ببین چه راه حل های خوبی برات میرسه

بانو سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:02 ب.ظ http://banouu.blogfa.com

واااااااااای قدر زیبا هستن اینا. چقدر باسلیقه ان.

پس تو هم تزئینات رنگی دوست داری؟

نرگس سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ

دوست دارم یه عالمه! پاشو بیا بسه دیگه!

اومدم

رضا سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

سلام لیلی خانم
متاسفانه من آن قدر گرفتار و صد البته تنبلم که با تاخیرهای طولانی به وبلاگ شما سر می زنم و کامنت می گذارم. اما هر بار که به وبلاگ شما می آیم از نوشته های زیبای شما لذت می برم.
فکر می کنم هر نوع آب و هوایی جذابیت های خاص خودش را دارد اما اگر برای مدت زمان طولانی در یک آب و هوای خاص زندگی کنیم کم کم حوصله مان سر می رود. من که مدت هاست دلم برای یک برف درست و حسابی لک زده است. به هر حال همه فصل های سال زیباست. یکی از زیبایی های کشور ما ایران اینست که چهار فصل سال با آب و هوای مختلف در آن قابل مشاهده است. در هر صورت امیدوارم تمام روزهای زندگی تان به روشنایی خورشید عالم تاب باشد.
پیروز و سربلند باشید

سلام
شما لطف دارین.
من هم همین طور. فکر می کنم انسان ذاتا تنوع طلب است و دوست دارد هر از گاهی سبک زندگی و آب و هوای جدید را تجربه کند.
کشور پهناور ما چهارفصل است. من هم همیشه تعریف می کنم که شما در یک فصل می تونید به سرتاسر ایران سفر کنید و انواع آب و هوا رو ببینید.
ممنون

ماری چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ب.ظ http://marii.persianblog.ir/

مرسی بسامه مهربون.حتما امتحان میکنم عزیزم.ممنون

ساراسارا(جاده زندگی ما از ایران تا.. چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:36 ب.ظ http://jadeyezendegima.blogfa.com/

خدایی من اعتراف میکنم زندگی در گرما بهتر از سرماست

گرما به شرطی که به مرحله پختن انسان نرسه

نرگس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ

زود بیا که روی ماهت رو ببینیم!

اومدم

ارکیده پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:56 ب.ظ http://www.ginkgo-tree.persianblog.ir

سلام لیلی جان. خیلی دلم می خواست زودتر بهت سر میزدم منتها آدم بچه دار اصلا نمی تونه روی وقتش حساب باز کنه. الانم خوشحالم که بالاخره این فرصت پیدا شد. امیدوارم بیشتر بتونم بهت سر بزنم و از تجربیاتت استفاده کنم. راستی از این کپک های بی ریخت سیاه رن‍گ اینجا هم هست و ما بمحض اینکه شروع به رشد می کنن با یه دستمال روشون بلیچ میکشیم و سریع از بین میرن.

سلام مامان خانومی
لطق کردین با این همه مشغله اومدین به خونه من
باز هم تشریف بیارین
من باید بیام از تجربیات شما استفاده کنم
بلیچ چیه؟

ن.ر پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 ب.ظ

چه باحال...
ینی حالا قارچ ها کشته شدن، رنگ سیاهشون کجا رفت؟
دود شدن؟؟

مثل این که جادو شده باشند همه غیب شدند

سپینود جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:41 ق.ظ

عزیزم لذت ببر از آفتاب ......اینجا که برفی و کاملا ابریه .....در آستانه بهار اونهم ........واقعا دلگیره .

من شنیدم که همه ذوق زده شدن از اومدن برف.
به عید فکر کن و عیددیدنی

مضراب یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:54 ب.ظ

من از اون کاغذ دیواریا خیلی خوشم میاد.. ولی کلاً توی خونه های کاشان کاربرد چندانی نداره این جور چیزا.. مادر خودم اصن اجازه نمی ده یه قاب به دیوار بزنیم این کاغذدیواریا که دیگه هیچی :))

چرا کاربرد نداره؟ چسبونکی هست. مامان شما حتما دوست دارند از تمیزی و سفیدی دیوار لذت ببرند

آریا دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:39 ق.ظ http://aalmaan.blogfa.com

سلام لیلی خانم،

عکس های این پستتون مشکل پیدا کرده‌اند. به نظرم رسید که شاید دوست داشته باشید اصلاحش کنید.


با سپاس
آریا

سلام
ممنون از تذکرتون. کلا عکس های پست های قبلی من همه غیب شدن و هیچ راه دسترسی بهشون ممکن نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد