زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

ما آفتاب پرست نیستیم!!

خب روزهای ابری و بارونی شهر ما شروع شده و دیدن آفتاب شده یه هیجان. از آنجا که ما نمی خوایم بپذیریم که خورشید خانوم به این زودی ناز کردنش رو شروع کرده هر وقت که گوشه ای از جمالش را ملاحظه می کنیم به سان آفتاب پرست های خوش رنگ! استوایی فوری به تراس رفته و به او سلام می کنیم.با توجه به این که فصل پائیز هست تابش خورشید به صورت مایل هست. یعنی سر ظهر هم که خورشید باید وسط آسمون باشه در گوشه آسمون قرار داره(منظورم همون خورشید پشت ابر هست نه جمال بی همتای پرنور و بی واسطه اش!!) اکثرا هم دم غروب یا صبح زود که خورشید به افق نزدیک هست و کمی از لایه ضخیم ابر فاصله دارد اندکی از اشعه هایش به زمین می رسد. در این جور مواقع ما به سرعت خود را به تراس رسانده و سعی می کنیم کمی ویتامین D جذب کنیم!! نمی دونم خودشون چطور به این بی آفتابی عادت دارد ولی برای ما بچه های کویری کمبود آفتاب یعنی کمردرد و پادرد و.... وقتی به اشتیاق دیدن خورشید به تراس می رویم چون ایشون دارن کجکی(همون مایل منظورم هست!) به زمین نگاه می کنه اکثرا اشعه هاش به قسمت های بالای تراس می رسه و فقط صورتهایمان را متبرک می کند!! گاهی مجبوریم بریم روی صندلی تا قدمون بهش برسه و بتونیم در چشمان مهربانش زل بزنیم!! من حتی دست هایم را کنار صورتم می گیرم تا بلکه دو تا ذره بیشتر گرما بگیرم. گاهی برای خورشید خانوم دست تکان می دهم تا مرا ببیند و از میران علاقه ام به خودش با خبر شود و بیشتر به خانه مان سر بزند!! به ذهنم رسیده بعضی از نقاط تراس که نور خورشید به آنجا می رسد را آینه یا ذره بین کار بگذارم تا نور متمرکز شود و کمی گرما چاشنی اش شود!! نمی دانم همسایه ها از دیدن ما چه فکری می کنند ولی اگر یه مدت بعد توی خبرها شنیدید که زوجی در آلمان پیدا شده اند که به روش انسان های بدوی به آفتاب احترام می گذارند و برای آفتاب مراسم های ویژه!! برگزار می کنند یا اصلا کلا آفتاب پرست هستند ولی سرسختانه ادعا می کنند ایرانی هستند بدانید ما هستیم!! سعی می کنم توی گزارشهایی که شبکه های مختلف خبری دنیا از ما تهیه می کنند براتون دست تکون بدم!!
می تونید مصاحبه ی من رو از این سایت بخونید (البته این گزارش ربطی به موضوع آفتاب پرستی ما ندارد!! و کاملا جدی است)و اگر درباره حرف هایم نظری(مخصوصا انتقاد خوب!! نه از اونها که توی ذوق آدم میزنه-انتقاد سفارشی) دارید برایم بنویسید.

با توجه به آغاز فصل سرما تبلیغات رفته به سمت محصولات گرمایشی و برف روبی. برای من جالبه که توی این کاتالوگ ها ماشین های برف روبی به این بزرگی رو تبلیغ می کنند. آخه کسی باید باغ و ویلا و مزرعه داشته باشه که بخواد از همچین دستگاه هایی استفاده کنه!


برف روب الکترونیکی

برف روب بنزینی

تراکتور برف روب !! قیمت ناقابلش 2200 یورو هست
البته یک سری هم تبلیغ تایر زمستانی برای ماشین و باطری قوی و ضدیخ و ... هست که طبیعیه.قسمت بعدش که بسیار چشم نواز هست شومینه با سوخت چوب یا ذغال مدرن یا چیزی مشابه اون هست. تصاویر آتش در بخاری  واااااااای خدای من چه زیبا و نوستالژیک هست. بعد آدم هایی که جلوی بخاری روی مبل یا حتی زمین لم دادند و دارند مثلا کتاب می خونن چقدر گرم و خوشحال به نظر می رسن. تا اینجایی که من از این آلمان ها دیدم اهل گرم کردن خونه نیستن و ترجیح می دن بیشتر لباس بپوشن تا خونه رو گرم کنن اصلا کلا بدنشون به این سرما مقاوم هست.(در بین کشورهای اروپایی آلمان ها به صرفه جو بودن-اسم دیگه ای هم داره!!- معروف هستن) ولی فروشگاه ها و مراکز اداری و دانشگاه ها معمولا بسیار گرم و نفس گیر هست . البته افراد مرفه در هر جامعه ای از نظر مصرف انرژی و سطح زندگی متفاوت هستند. شومینه ها به علت سوخت طبیعی که دارند برای برخی ها که به این جور مسائل اهمیت می دهند مهم هست


شومینه زیبا

شومینه طرح تلویزیون!

آتش در شومینه
یک سری هم تبلیغات هیترهای برقی است. من نمی دونم با این هزینه بالای برق اصلا روشن کردن همچین وسیله ای مقرون به صرفه هست یا نه؟



هیتر گرمایی

هیتر گرمایی مخصوص تراس
یکی نیست به این خانوم بگه شما لباس بیشتر بپوش اینقدر انرژی اسراف نکن
قسمت بعدی تبلیغات هم مربوط به لانه پرندگان و غذای آنهاست. قبلا هم نوشته ام که در هوای سرد اکثرا به درختان و تراس ها و کلا توی باغ ها و حیاط ها برای پرندگان غذا می گذارند. غذاهایی مثل دانه ارزن و تخمه آفتابگردان و ..که در اکثر فروشگاه ها فروش می ره و مشتری زیادی هم داره. مثل ماها که برای پرنده ها نان خرد می کنیم.

پرندگان در خانه ای آماده

لانه پرنده و غذای آویزان از آن
در مناطق اطراف شهر گاهی غذای پرندگان نصیب بقیه جانوران می شود!

نظرات 29 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:42 ق.ظ

منو یاد کلاس یوگا و حرکات بسیار مهم "سلام بر خورشید" انداختی! فک کنم مخترعش اهل همون جاها بوده! بیاین اینجا یادتون بدم! فقط باید برین بالای نردبون انجام بدین که خورشید خانوم ببینه!!


دوست دارم لیلی

این حرکات سلام بر خورشید رو به ما یاد بده شاید خورشید خانوم خوشش بیاد ولی ما نردبون نداریم ها. برای این قسمتش یک فکری بکن

پری پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:06 ق.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

الان من قدرخورشید خانم رو بیشتر میدونم.....
مصاحبت رو خوندم لیلی عزیزم خیلی خوب بود و خیلی زیبا و منطقی ج دادی به سوالات و من الان به شدت دلم نظم آلمان رو خواست واقعا من از بی نظمی متنفرم و خیلی زود عصبیم میکنه.....
موفق باشی دوست خوبم

در زمستان قدر خورشید معلوم میشه. اصولا تا آدمیان نعمتی رو از دست ندهند قدرش رو نمی شناسند.
من هم از وقتی اومدم اینجا و نظم رو دیدم دلم خواست که توی خیابان ها و کوچه های ما هم از این نظم برقرار باشه

بهاره پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ق.ظ

لیلی جان مصاحبه ی تو رو خوندم وبسیار خوب بود و جمله ی آخرت که برای امام حسین بود فوق العاده بود و حالم رو عوض کرد چون یکی از واقعیت های بزرگ شهدات امام حسین عشق بود که لطافت خاصی به حرکت امام داد و عشق بعنوان یک عنصر جاوید در جهان بزرگی و ماندگاری امام حسین رو پررنگتر کرد.
و درمورد مطلبت جدیدت باید بگم که عاشق اون شومینه تو عکس اولی شدم چون با دیدن عکسش هم گرم میشم!و اون چوب هایی که زیرش چیده شده یه حس خوبی بهم میده

ممنون خانومی. اگر انتقادی هم داری بنویس تا من یاد بگیرم.
آخی من هم شومینه رو دوست دارم البته نمی دونم تا چه حد بوی چوب سوخته رو داره ولی حس زندگی در طبیعت رو داره

محجوبه پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:33 ب.ظ http://www.lebaseshokr.mihanblog.com

یا رب الحسین

سلام بر شما
قالب تون خیلی قشنگه ![لبخند]

ایام سوگواری امام حسین علیه السلام و یارانش رو بهتون تسلیت میگم .
با لباس عزایِ اندیشه به روزم و منتظر کوک توجهتان

سلام
ممنون
عزاداری های شما هم قبول باشه

فهیان پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام خانوم.اون شومینه ها که با هیزم کار میکنند،دوده نمیدن؟ینی اون بو و دود چوب، در فضا نمیپیچه؟

بخش ازمصاحبتون رو خوندم.همیشه سیاست پاسخگویی شما به سوالات،برای من قابل توجه هستش.

سلام خانومی
این طور که از تصاویر پیداست و من در فروشگاه ها دیدم چوب ها در فضایی که قرار می گیرند محفوظ هستند یعنی شیشه دارد و از اون طرف خب بخاری ها دودکش دارند و ظاهرا نباید دوده در فضای خانه پخش شود. هنوز این شومینه های روشن رو از نزدیک ندیدم.
ممنون. اگر انتقادی هم دارید بفرمائید تا من یاد بگیرم
در ضمن این سیاست که گفتین یعنی چه؟!!

مشتاق پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:37 ب.ظ

سلام بر خورشید آسمان عشق وفداکاری

سلام بر دوستداران خورشید

پاسخهای شما در مصاحبه کامل و منطقی بود

جامعه ما به تفکر منطقی و بینش وسیع و روشن نیازمند است

همیشه از گرمای خورشید علم و معرفت بهره مند

باشید

سلام بر یار و یاور همیشگی ما
ان شالله از دعای خوب شما

نرگس پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:39 ب.ظ http://nbeheshti.persianblog.ir/

لیلی جون سلام
مصاحبه ت را خوندم مثل نوشته هات خوب و دلنشین
پس شما وبلاگ نویسی تدریس میکردی؟!
میگم خیلی بلدی
گرچه ندیدمت ولی خیلی دوستت دارم
همیشه خاطره هاتو که برای بقیه تعریف میکنم ازت به عنوان یه دوست خوب یاد میکنم

سلام خانومی
من رشته ام کامپیوتر هست و از این جور مباحث یه کم سررشته دارم!
ممنون خانوم خوش قلب
من هم خوشحالم که دوست خوبی مثل شما دارم.دوستی که افکار روشنش در نوشته هاش جاری است

فهیان پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:32 ب.ظ

"اگر انتقادی هم دارید بفرمائید تا من یاد بگیرم"
باید اون مصاحبه رو کامل بخونم تا بتونم نظر بدهم،اما بعضی صورت سوالات،در حیطه علاقه من نیست،خوب دیگه ما که اینجا به اندازه کافی مزاحم هستیم!

"در ضمن این سیاست که گفتین یعنی چه؟!"
ینی:
میدونیدچطور جمله روشروع وتموم کنید،طوری که جایی گیر نیوفتید.
در کمال احترام جواب میدید،و چون این طوری به طرف حس خوبی دست میده،دیگه گیر نمیده.
بعضی جاها موافقت یا مخافت شما با موضوع معلوم نمیشه،و جواب کلی هستش.(این یکی واقعا هنره!)
وارد جزئیات نمیشین،فرصت پرسیدن سوال جدید، از بین جواب سوال قبلی، رو از مخاطب میگیرید.
با هر طیفی مثل خودش صحبت میکنید،و آدم احساس نمیکنه جناح خاص یا عقیده خاصی جلوش ایستاده.
.
.
.
البته اینا همش خوبن.
وخلاصه از روزی که با این وبلاگ آشنا شدم،(بعد از اینکه تمام وبلاگ رو خوندم،و بعد به خودم اجازه اظهار نظر دادم)همیشه این موضوع برام قابل توجه بوده،البته اون مسئولیت پذیری هم همینطور.

مجموعه سوالات مصاحبه زیاد بود و من حق انتخاب داشتم که چه سوالاتی را پاسخ بدهم. یک سری سوالات بود که من اطلاعی در مورد آنها نداشتم و یا تخصصی نداشتم که بخواهم جواب بدهم.
شما مراحم هستید و من همیشه از کامنت های شما استفاده می کنم(نگفتم نظرات گهربار ها!!)
این هنری که در پاسخ های نامشخص گفتید حس سخنگویی دیپلمات ها رو در من تداعی کرد با این توصیف شما کلا باید برم تو تیم مذاکره کنند ایران
واقعا شما عجب حوصله ای داشتین که کل مطالب وبلاگ رو خوندین
ممنون از حسن نظرتون

مینا جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:32 ق.ظ

درود بر شما

من یه سوال دارم ببخشید

یه وبلاگ وجود داره اسمش هست معایب تحصیل در خارج از کشور

www.tahsiil.blogfa.com

نظر شما در مورد این وبلاگ چیه؟
آیا واقعا قمیت ها زیاده ؟آیا قیمت غذاهای ایرانی گران هست؟
یا دروغ میگه این وبلاگ؟
خواهش میکنم توضیح بدید
این وبلاگ کلا خیلی منو ترساند

سلام خانومی
من هم بعضی مطالب این وبلاگ رو خوندم و تا حدی که در اطرافم دیدم تائید می کنم. ولی همه ی ماجرا این نیست. مشکل مالی همیشه هست. در شهرهای مختلف اروپا امکان کار متفاوته در برخی شهرها کار به سختی گیر میاد و دانشجوها مجبورن به کارهای سخت تن بدن. هزینه های زندگی هم که خب واقعا زیاد هست. قیمت اجاره و بیمه و شهریه و تغذیه و ... با کار دانشجویی صرف در اینجا در نمیاد و باید از ایران ساپورت مالی وجود داشته باشه. البته همه نوع کاری اینجا هست و بسته به شانس و توانایی آدم ها و رشته تحصیلی شون داره. یکی اینجا داره توی آموزشگاه با درآمد خوب تدریس می کنه و یک دانشجوی دیگه داره توی رستوران ظرف میشوره.
برای تصمیم به مهاجرت و تحصیل در خارج از کشور باید خیلی تحقیق کرد و به حرف چند نفر تکیه نکرد.

یاسی جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:04 ق.ظ http://yekdoneyeman.blogfa.com/

این خورشید خانوم اینروزها اینقده نازدار ادا شده که دیگه سلام که هیچ نیگاشم نمیکنیم لوووس
تازه لنگ ظهر یه ذره میشه دیدش

پس شما و خورشید خانم در حال ناز و نازکشی و قهر و آشتی هستین. خوبه ادامه بدین که تا 6 ماه به همین منوال است

یاسی جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ http://yekdoneyeman.blogfa.com/

تجربه اینهمه ناز و ادا رو سوید داشتیم ! بدتر از اینجا
واسه همین نازشو نمیکشیم!

اوه اوه اون طرف ها که وصفش را شنیدم. شما حسابی آبدیده شدین ها

مضراب جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ب.ظ

می دونی؟ یاد خونه قدیمی 250 ساله مون انداختیم! این فصل که میشد بس که خونه گود بود تابش آفتاب کم بود. ولی ما به نم و سرماش عادت داشتیم؛ گاهی دانشجوهای معماری می اومدن و بعد از یکی دو ساعت دادشون به خاطر پادرد در می اومد!

از اون خونه ها که توش گنج یافت میشه؟؟؟ الان گنج های اون خونه کجاست؟!!
کاش زودتر خبر می دادی من هم بیام ببینمش و ببینمت

فهیان جمعه 17 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:30 ب.ظ

سلام لیلی جان .من جواب دو تا سوالی که پرسیدید،رو گذاشتم،اما اینجا نیست،به دستتون نرسید یا نخواستید اینجا...؟

یک وقت نکنه از دستم ناراحت شده باشید؟!!چیز بدی نوشته باشم و خودم ندونم؟!!

سلام خانومی
هنوز تائید نکردم. خودتون هم می دونید که پاسخ نوشته های شما کمی تامل نیاز دارد. نخواستم که جواب سرسری داده باشم برای همین گذاشتم سر فرصت.
ناراحتی چیه خانومی. کسی که محترمانه حرفی رو به آدم میزنه چرا کسی باید ناراحت بشه؟

گلهای زندگی من شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:43 ق.ظ http://www.golhayezendegiyeman.blogfa.com

لیلی جان مصاحبت رو خوندم
خیلی دوست دارم اشکلاتم رو بهم گوشزد کنی
همیشه از خوندن پستات لذت میبرم
دوووووست دارم لیلی عزیز

لطف کردی عزیزم.
شما که خودت صاحب تجربه ای ما باید بیایم از شما یاد بگیریم
من هم همین طور

گلهای زندگی من شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:48 ق.ظ http://www.golhayezendegiyeman.blogfa.com

چقدر زیبا ودلنشین بود که گفتی
امام حسین(ع)= معشوقی که بر سر عهدش با معشوق عشق بازی کرد
فدااای تو بشم من خودم رو میگم خاک پای عزیزی مثل تو نیستم

امام حسین دریایی است که هر کس فقط می تونه گوشوه ای از اون رو درک کنه. دعا کنیم برای همدیگه که بتونیم پیروان واقعی راه و هدف ایشون باشیم
شما دوست مهربون و با محبت منی مامان خانومی

حرف تو شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:34 ق.ظ http://harfeto.ir

با سلام و خدا قوت.

مصاحبه زیبای شما با سایت حرف تو منتشر شد
http://harfeto.ir/?q=node/17090

بسیار تشکر از قبول این مصاحبه/اگر ایراد یا انتقادی به انتشار دارید حتما ذکر بفرمائید تا اصلاح شود.

سلام
ممنون از اطلاع رسانی تون

ایمان شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:55 ق.ظ http://taraz.blog.ir

من مصاحبه تون رو توی سایت حرف تو خوندم و اومدم به وبلاگ تون واقعا خوشحال شدم از خوندن مصاحبه تون و این که من همچین هم وطنی دارم که توی آلمان زندگی می کنه، توی کشوری که غربی با اون ویژگی های منحصر به فرد خودش ، ولی بازم اسلام خودش رو حفظ کرده و براش دغدغه اس

نمی دونید چه شور و اشتیاقی دارم از این که با شما آشنا شدم، واقعا این سودمندترین اتفاقی هست که می تونه توی دنیای مجازی بیوفته

در کل برای شما و همسر محترمتون خیرترین ها رو از خدای رحمان و رحیم تمنا دارم.
همیشه مومن، سالم و زیر سایه امام زمان(عج) باشید.

من فکر می کنم حفظ چیزی که بهش عقیده داری اون قدرها هم سخت نیست. من دوستان خوبی در شهرهای دیگه آلمان دارم که همگی بر حفظ عقیده اش اصرار دارند و شرایط را اونقدر پیچیده نمی بینند که بخوان از اعتقادشون دست بردارند.
ممنون از حسن نظرتون و همچنین دعای خوبتون
ان شالله

فردا شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ق.ظ http://med84.blogfa.com

به نظرم این آفتاب خانوم واسه شما عروس خوبی نمشه! ولش کنین! اینقدم ناز و عشوه شو نخرین که لوس تر میشه!

بله خانوم. باید بریم دنبال یک عروس دیگه. فکر کنم بریم روی ماه و زهره کار کنیم احتمالا به جواب برسیم!

محجوبه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:00 ب.ظ http://www.lebaseshokr.mihanblog.com

یا رفیق
سلام دوستم
مصاحبه خوبی داشتی گلم
ان شاء الله رو ز به روز رشد معنوی و علمی بیشتری کنی تا بتونی اونجا فرهنگ خوب رو یاد بگیری و گاه یاد بدی !

رستگار باشی
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام خانومی
ممنون
ان شالله که خوبی های همه جا رو یاد بگیریم

مامان یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:42 ب.ظ

اون خانم واقا خوشحال هستند که تنهایی اون همه انرزی مصرف میکنند.

خوشحالن که عکس شون توی تبلیغات رفته توی مجله!

افق زندگی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:51 ق.ظ http://www.lifeshorizon.blogfa.com

سلام لیلی جون. مرسی که به فکرم هستی و حالم رو میپرسی. اتفاقا هرروز به نت سر میزنم همینطور به وبلاگ شما ولی فلا حالو حوصله نوشتن و پست گذاشتن تو وبلاگم رو ندارم. شاید یه روزی دوباره بنویسم. ولی همیشه وبلاگ دوستانم رو میخونم و از حالشون باخبرم.
مدتی هم چون کیبرد فارسی نداشتم عادت کامنت گذاشتن از سرم پریده بود که کم کم داره برمیگرده
بازم ممنون که به یادم بودی

سلام خانومی
دوستان باید همیشه به یاد هم باشند.
ای بابا چرا حال و حوصله نداری، پائیز فصل رنگارنگ و شلوغی هست.
شما لطف دارین بیا اینجا به من سر بزن و تمرین کامنت فارسی نویسی کن

نرگس دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ق.ظ

الهیییییی! خب اونام گشنه‌شونه! غذا میخان! (عکس آخر)

بله اونها هم حیوون اند و دوست دارن آدم ها بهشون محل بدن!

نرگس دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ق.ظ

چقدر قشنگ توصیف کردی آبجی! ماجراهای لیلی و خورشید خانوم!

ممنون خواهرجونم. بلی اینجا ما با آفتاب سرو سری داریم و اونجا شما با باران

سپینود دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:17 ق.ظ http://ushti.blogfa.com

وای لیلی جان چند تا از این دستگاههای برف روب رو بفرست برا ما . ما که شدیدا لازم مون میشه . مخصوصا خیابون هامون که تا برف شدید می باره هیچ کسی در قبالش مسول نیست .
آرشیتکتی که معماری داخلی خونه مون رو طراحی کرده یک از این شومینه های طرح تلویزیون هم برامون گذاشته کنج سالن . برم به همسرم بگم محققش کنه حتما . خیلی خوشم اومد .

ای بابا در شهرهای پربرف که باید تا حالا چندین مدل از این دستگاه ها داشته باشند.
به به محقق شده با سلیقه شما باید زیبا بشه حتما

مهدیه دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 04:58 ب.ظ http://madardokhtari.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم
دعوت اید به هیئت مجازی مان
و دعا کنید برای توفیق اش
و توفیق مان
Smm625.blogfa.com

ممنون

بسامه دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 05:44 ب.ظ

الان دقیقا دوست دارم دستمو بکنم تو حلق بلاگاسکای و کامنتمو بکشم بیرون...
کامنت من کو؟؟

باشه بیا این کار رو بکن. اصلا چه معنی داره کامنت های به این مهمی رو می دزده؟؟
حالا من کامنت شما رو از کجا پیداکنم؟
راست شما اومدی آلمان؟ آخه آی پی ات مال آلمانه

الهام دانشجوی پزشکی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:29 ب.ظ http://drelham.blogfa.com

سلام عزیزم خیلی خوب توصیف کرده بودی ماجرای خورشید را
ممنون از قلم زیبایت مصاحبتو خوندم بعضی جاها باهات موافق بودم و بعضی جاها نه که اونم برمیگرده به عقاید ادما
خیلی خوبه تربیت با منطق به دور از احساس مثل غربی ها
راستی یه سوال شما اونجا حجاب دارین؟ تا چه حد؟ روسریم میزارین؟

ممنون که نظرت رو گفتی و ممنون به خاطر عدم تطابق عقایدمون!!
من اینجا حجاب دارم. نمیدونم حجاب بدون روسری چطوریه.ولی من روسری دارم

الهام دانشجوی پزشکی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:03 ب.ظ http://drelham.blogfa.com

حجاب بدون روسری یعنی لباس پوشیده بپوشی فقط موهاتو نپوشونی
عقاید ادما متفاوت خب و باید به عقاید همدیگه احترام بزاریم
موفق و شاد باشین

اینجا کلمه hijab یا حجاب رو برای روسری به کار می برند و من هم با همین طرز فکر به این کلمه نگاه کردم شاید در کشورهای دیگه تعاریف دیگه ای داشته باشه
اگر پاسخ های من رو به کامنت ها خونده باشین متوجه لحن شوخی من در پاسخ به خودتون شدین
به همچنین شما

مضراب چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ب.ظ

والا گنج و اینا رو نمی دونم چون تا زمانی که ما زندگی می کردیم چیزی داخلش پیدا نشد!
الانم که دست یه خانواده افغان دادیم که کسی نره داخلش و خرابکاری چیزی نکنه می دونی که این جور خونه ها باید یکی داخلشون باشه وگرنه یا خراب می شه یا معتادها و اینا می رن توش. هر چند خود افغان ها اغلب به خاطر بچه های متعدد دخل خونه های قدیمی رو میارن!
دیدن هم.. لطف داری می گفتی خراب می شدم سرت و می بردم ببینی اش هر چند چیزی از زیبایی ها و باغچه های سرسبزش نمونده!!!

احتمالا الان افغانی ها همه گنج هاش رو پیدا کردن!!
حیف از خونه قدیمی با روح کهنه زندگی جاری در آن که خراب بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد