زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

قرارداد تلفنی

خدا رو شکر که مشکل تمدید قرارداد اینترنت مون حل شد. قرارداد اینترنت مون سه تا خط تلفن هم روش هست از این تلفن هایی که به کل شماره های ثابت سرتاسر آلمان میشه رایگان تماس گرفت. البته یک سری خطوط تلفن هست که تماس باهاشون هزینه برداره و معمولا شرکت ها و موسساتی که این خطوط رو دارند وقتی شماره رو می نویسند هزینه تماس رو هم ذکر می کنند(مثلا دقیقه ای 14 سنت) ولی شماره های عادی تماس باهاشون رایگان هست. خلاصه مهلت قرارداد ما که تموم شده بود خودشون 10 یورو بهش اضافه کرده بودن و تمدید نموده بودند!(چون قرارداد قبلی ما ارزون ترین حالتش بود و خودشون از بس دوستمون داشتن! یک گزینه دیگه رو برای ما اضافه نموده بودن) وقتی صورت حساب اینترنتی که به ایمیل ارسال میشه رو باز کردیم دیدیم که ای دل غافل 10 یورو رفته روی قیمت همیشگی. به آرمین زنگ زدیم چون اون واسطه و راهنمای ما در انتخاب این شرکت مخابراتی بود. اون هم گفت که میاد خونه مون تا با هم تلفنی با شرکت تماس بگیریم و سوال کنیم. من از توی سایت که شماره اشتراک مون رو وارد می کردم اعلام می کرد که قرارداد شما تا 2015 تمدید شده نگو که خودشون با قیمت جدید تمدید کرده بودن و من فکر می کردم همون قرارداد قبلی است. خلاصه دیروز آرمین آمد و با شرکت تماس گرفت و اونها هم گفتن که قرارداد فعلی رو باید کنسل کرد و دوباره قرارداد بست. برای کنسل کردن هم قرارداد هم قانون کلی سه ماه قبل حکمفرما نیست. اینجا هر قراردادی رو بخوای کنسل کنی باید از سه ماه قبل اطلاع بدی یعنی مثلا ما اگر بخواهیم زودتر از موعد قرارداد، خانه را تحویل بدیم و یا صاحب خانه بخواهد زودتر خانه را از ما تحویل بگیرد باید 3 ماه قبل اطلاع داده بشه.ولی اینها گفتند امکان کنسل کردن قرارداد حتی با اطلاع دادن سه ماه قبل هم میسر نیست مگر این که بخوای کشور رو ترک کنی. خلاصه آرمین پشت تلفن براشون توضیح داد و قرار شد از ماه آینده قرارداد جدید یعنی همان قیمت سابق رو اعمال کنند ولی خانومی که پشت خط بود گفت خود صاحب قرارداد باید صحبت کنه. آقای همسر هم بعد از سلام به سوالات اون خانوم که بعد از نام ،تاریخ تولد رو پرسید(قبلا گفته بودم که اینجا کد ملی و شماره ندارند و با تاریخ تولد احراز هویت می کنند) پاسخ داد اون خانم هم تک تک شرایط را توضیح داد و پرسید شما موافق هستین یا نه؟ و بله رو از آقای همسر گرفت! و متن مکالمه را هم ضبط کرد و به عنوان امضای قرارداد ثبت نمود. یعنی همین صدای ضبط شده حکم قرارداد امضاء شده رو دارد و از نظر حقوقی هم پذیرفته است.
برای این صدایی که ضبط می کنند دوستانمان قبلا به ما هشدار داده بودند که مراقب باشید تلفن هایی که گاهی تبلیغاتی و بازاریابی است و نمی شناسید و یا متوجه نمی شوید که چه می گویند را اصلا با کلمه "بله" پاسخ ندهید! حتی اگر احوال پرسی و پرسیدن نام بود هم بود بگین "هان"(یا همون "هین" خودمان!!) و  مراقب باشید که بعضی وقت ها تند تند حرف می زنند و کسی را گیج می کنند و بله را می گیرند و تا به خودت بیایی یک قبض گنده دم در خانه ات پیدا می شود! یکی از بچه ها تعریف می کرد برخی از این بازاریاب ها خیلی سمج هستند و هر چی بگویی من زبان تو را نمی فهمم ول کن نیستند و می پرسند به چه زبانی مسلطی و فوری نوار ضبط شده آماده اش را برایت پخش می کنند. حتی اگر یک زبان غیررایج باشد باز هم آنها در مجموعه شان دارند!! فکر کنم اگر بگویی زبان بومیان آفریقا، آنها می پرسند کدام منطقه آفریقا؟!؟
البته شنیده ام که الان این تماس های تبلیغاتی خیلی کم شده و گویا از لحاظ قانونی هم به مشکل برخورده اند.
عکس های زیر هم از بازارچه و تزئینات کریسمس یک داروخانه است. البته الان که دیگر کریسمس و حال و هوای آن تموم شده و مغازه ها تزئینات بهاری دارند


تزئینات کریسمس یک داروخانه


تزئینات کریسمس ویترین یک داروخانه


واقعا چقدر نوارهای طلایی به دکورش بسته!


خانه های چوبی و پلاستیکی کوچک
یک سری از مجسمه های محبوب افراد مذهبی ماجرای میلاد مسیح در طویله هست. معمولا افراد مذهبی یک سری از مجسمه های چوبی این واقعا رو در خانه نگهداری می کنند. یک طویله چوبی و سه پادشاه مقدس که برای عرض تبریک به نوزاد جدید آمدند و دیگه حیوانات مزرعه و یک سری مردم دهاتی مجسمه های اصلی این صحنه رو تشکیل می دهند. جنس این مجسمه ها از چوبی و پلاستیک و قیافه های مختلف هست و قیمت یک مجموعه کامل از 400 یورو به بالاست.
عکس های زیر مجموعه ای از مجسمه های مرتبط با واقعه میلاد مسیح در یکی از دکه های بازارچه کریسمس هست.

مجسمه های صحنه میلاد


شخصیت های ماجرا به اضافه یک سری حیوانات اضافی!


حیوانات کوچولو

این مجسمه ها جنس های مختلف دارند و قیمت هاشون فرق می کند


فروشنده و مجسمه های گربه

نظرات 14 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:32 ب.ظ http://2t7p.mihanblog.com/

مجسمه های گربه چه بانمکه

گربه های آوازه خوان!

babaii جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:25 ب.ظ

salam
ma omadim va aghabmandeharo khoondim
mamnoon

سلام
خوش اومدین.
لطف کردین

زینب جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 ب.ظ

چه زرنگ صدای ضبط شده سندمیشه.
این مغازه هاچه قدروقت میذارن واسه تزئینات وقشنگ هم میشه
وسایل قشنگی میفروشن

بعله بعله از شگردهای پول کشیدن از مردم می باشد!
حتما این مغازه ها کشف کردن یکی از راه های جذب مشتری تزئینات زیبا می باشد.
قابل شما رو نداره!

لیلی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 05:38 ق.ظ http://rozhayezendegieman.blogfa.com/

سلام.
صدای ضبط شده اش عالی بود.فروش اینجوری دیگه ندیده بودم تزیینات داروخانه خیلی قشنگه

سلام
پس شما هم ایده صدای ضبط شده رو می پسندین؟ احیانا مدیر شرکت تبلیغاتی که نیستین؟؟!!

سایه شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:51 ق.ظ

سلام تعریفهای من رو بی دلیل بپذیر
جابه داروخونه هنوز این وسایل رو نگه داشته

سلام
چه جمله قشنگی. یادم باشه این دفعه از این جمله استفاده کنم. حالا جوابش چی میشه؟؟!
خب چون هر سال مناسبت ها تکرار میشه احتمالا مغازه ها تزئیناتشون رو نگه می دارند مگر این که شعبه ای از یک فروشگاه زنجیره ای باشند که دکوراسیونشون به صورت سراسری تغییر می کنه

فهیان شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 ب.ظ

این پست خیلی خیلی مفید بود،واقعا ممنونم.به قول اون جمله معروفی که همیشه در برنامه های تلوزیون میگفتن لطفا وقتشو بیشتر کنین،در اینجا تعدادشو بیشتر کنین.

خواهش می کنم. من سعی می کنم اتفاقات قابل تعریفی که برامون می افته به صورت خاطره و با لحن طنزگونه بنویسم ولی خب همچین حوادثی معمولا با استرس و حالا چی میشه همراه هست!

صبا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:31 ب.ظ http://gharetanhaei.persianblog.ir

دیگه خیلی نامردیه وقتی زبونشون رو بلد نیستی و یه بله الکی بگی واست صورت حساب بفرستن من باشم فقط شماره هایی رو که می شناسم جواب میدم و واسه همه قراردادها حضوری میرم.

کار درست رو شما انجام میدین. ولی خب بهتره که آدم به تلفن هایی که متوجه نمیشه بگه که مثلا ایمیل بزنید یا قطع کنه!!
البته شنیدم الان دیگه این تلفن ها کم شده

محمدرضا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:36 ب.ظ

با سلام خدمت شما
من از طریق یکی از دوستانم با وبلاگ شما آشنا شده ام و چون شما در آلمان زندگی میکند من از شما یه سوال داشتم و ممنون میشم که پاسخ بدین
همسر من حامله هست و قصد داریم برای فارغ شدن بیایم آلمان و یکی از بستگانم اونجا زندگی میکنه ، میخواستم بدونم میتونم برا فرزندم اقامت آلمان رو بگیرم و در اونجا اگر بیمه بشیم باید پولی باز داده بشه برا هزینه بیمارستان؟
و خودمون هم میتونیم حکم اقامت رو بگیریم؟
شنیدم الان دیگه اقامت برا مهاجرین نمیدهند ،درسته؟
ممنون

سلام
لطفا ایمیل تون رو بذارید.
در آلمان تابعیت به تولد نمی دهند. تابعیت به خون است نه خاک

فهیان شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:18 ب.ظ

"ولی خب همچین حوادثی معمولا با استرس و حالا چی میشه همراه هست!"
این لطف شماست که به ما این امکان رو میدید،تا قبل از اومدن این استرس رو به شکل خفیف تجربه کنیم، پس جای تشکر داره.بذارید برای این زندگی جدی که پای سرنوشت در میون هست کمی هم استرسی بخونیم.
میتونم ازتون خواهش کنم،لطفا در این قبیل پستها،کلمات آلمانی موجود در قرارداد،منظورم همون چند تای کلیدیش هست،رو بذارید؟یا اگر براتون امکان داره نمونه ای از قرارداد رو. ببنید من اینجا المانی خوندم ولی همونطور که خودتون بهتر میدونید،برای فهم و کاربرد کلمات آلمانی باید"عملی" دست به کار شد!!

آدم وقتی از ماجرا دوره استرسش بیشتره! وقتی وارد گود میشه چون می تونه تصمیم بگیره بهتره. کلا برای هر قراردادی که توی آلمان می بندیم کسی رو با خودمون میبریم که تجربه داشته باشه چون هر چقدر هم آدم آلمانیش خوب باشه اینقدر اصطلاحات جدید هست که گیج میشه. باورتون نمیشه که یک صفحه قرارداد پر از نوشته های ریزریز هست که آدم نمی دونه چی به چی هست

زهرا - گل بهشتی من یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 05:46 ق.ظ http://www.golebeheshtieman.niniweblog.com

خدایا.امان از دست این بازریاب ها...از هر نوعش.

الامان الامان
امان از آدم های سمج

سایه یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:21 ق.ظ

جوابش اینه:
وای چه با احساس چه زیبا

چه جواب قشنگی هم داره!
باید به کسی بگم این جمله رو که جوابش رو هم بلد باشه

مامان یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ق.ظ

عکسات خیلی خشگلن عزیزم حظ بردیم.ممنون

ممنون.
قابل شما رو نداره

hamechialie یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:49 ق.ظ http://hamechialie.blogfa.com/

سلام
چه جالب که از صدای ضبط شده به عنوان سند استفاده می کنند.
اما توایران نه تنها صدا بلکه فیلم هم خیلی سندیت نداره، یه مشکل خانوادگی برا یکی از همکارام پیش اومد صدای ضبط شده ی طرف موجود بود اما دادگاه به هیچ وجه اونو جزء شاهد محسوب نکرد.

به نظرم قانون ایران تواین زمینه یه جورایی منطقی تره!!

سلام
احتمالا قوانین خاص خودش رو داره این صدای ضبط شده و با شرایط خاصی قابل استناد هست.
فکر نمی کنم توی ایران به صدا استناد بشه
کدوم بهتره نمی دونم!

مریم جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:52 ب.ظ

شما باید تلفن رو با زبان بومیان آفریقا پاسخ بدین!
مثلا بومبا کومبا! آنو مومبا؟ (الان فهمیدی چی گفتم؟)

صبر کن برم در لیست صداهای ضبط شده ام بگردم ببینم شبیه کدام منطقه آفریقایی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد