زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

نامه پول!

هر وقت توی صندوق پست یه نامه جدید می بینیم میگیم وای دوباره دردسر. از بس که نامه های مختلف میاد و هر کدوم رو باید کلی فکر کرد و تصمیم گیری براشون زمان بر هست. القصه، نامه جدید مربوط به حق شارژ تلویزیون و رادیو هست. اینجا حدود 30 کانال تلویزیونی وجود داره که حدود 8 تاش دولتی هست و بقیه خصوصی. شبکه های دولتی تبلیغات ندارن و پولشون رو باید از مردم بگیرن. شرکت های خصوصی با تبلیغات خرجشون رو در میارن و بعضی هاشون هم حق اشتراک دارن. ما که اومدیم توی این خونه یک سری شبکه ها رو داشت و نمی دونیم که حق اشتراک و این حرف ها توی برنامه هست یا صاحب خانه متقبل شده. هر چند که یک کابل ماهواره هم پارسال برای کل آپارتمان کشیدن که البته برای ما استفاده ای نداره چون ما کلا اهل تلویزیون دیدن نیستیم و هر چی بخوایم از اینترنت می بینیم. پارسال نامه ای اومد که اگر توی خونه تلویزیون دارین اعلام کنین. خب اون نامه رو ماست مالی کردیم رفت. الان نامه ای اومده که همه ی خانه ها در آلمان باید از سال 2013 حق اشتراک تلویزیون رو بدن چه توی خونه تلویزیون داشته باشند و چه نداشته باشند! چون از طریق اینترنت هم میشه کانال های تلویزیون رو گرفت و صرفا خود دستگاه تلویزیون مهم نیست. هر ماه 17.99 یورو برای هر خانه. تازه باید از سال 2013 رو هم بدیم! در تبصره هاش هم نوشته افرادی که در خانه فرد معلول دارند یک سوم این مبلغ رو می تونن بدن و یا کسانی که از کمک های دولتی استفاده می کنند هم همین طور. خلاصه ما شامل هیچ کدوم از این موارد نیستیم و باید پول زور بدیم. فعلا در حال بررسی و تحقیق از دوستان هستیم که چه طوری باید برای سال 2013 رو تسویه کرد. هم میشه قسطی داد و هم کلی. دوستان ساکن برلین گفتن که مدت هاست که اونها این مبلغ رو میدنیک فرم داره که شماره حساب و مشخصات بانکیت رو می نویسی و امضاء می کنی و پاکت نامه آماده هم توش گذاشتن که بتونی پست کنی، خودشون دیگه هر ماه اتومات برمیدارن. اینجا اگر جریمه و یا قبض و صورت حسابی رو ندی هی روش جریمه میاد و مبلغ زیادتر میشه و یک بار دیدی به جای مثلا 10 یورو باید 500 یورو بدی. (مثلا جریمه دیرکرد کتاب به کتابخانه هفته اول 7 و نیم یورو هست و هر هفته همین مبلغ بهش اضافه میشه تا بری هم کتاب رو تحویل بدی و هم جریمه رو تسویه کنی.) به قول یکی از دوستان اینها فقط دنبال خرج تراشیدن برای ملت شون هستن. نامه از شهر کلن پست شده و جالبیش اینه که نامه به اسم من اومده، در صورتی که قرارداد خونه به نام هر دومون هست.

یک ماجرا که مینا برایمان تعریف کرده هم بگویم. مینا در همان ماه های اول مورد سرقت واقع می شود! از بس فکر می کرده اینجا امنیت هست کیفش رو در رختکن سالن ورزشی می گذارد و وقتی برمی گردد می بیند کیف پولش نیست. تا فردا برود به بانک اطلاع بدهد 2000 یورو از حسابش کسر میشه(سقف برداشت هر روز 1000 یورو هست) در فیلم هایی که در بانک بازبینی می شود می فهمن طرف وارد بوده و با کلاهی که کشیده بود روی صورتش اومده و پول رو برداشته. اشتباه مینا هم این بوده که چون رمزش رو با رمز کارت ایرانش قاطی می کرده اون رو روی کاغذ نوشته و کنار کارتش گذاشته بوده!! (حتی به ذهنش نرسیده به حروف فارسی بنویسد و با همان اعداد انگلیسی نوشته بوده). بعد از راهنمایی دوستان و پیگیری های بسیار میگن چون کارت های عابربانک بیمه هستند نیمی از اون پول رو بهش می دن!! نصفش رو می دن چون تقصیر خودش بوده و رمز رو کنار کارت نوشته بوده. بعد از چند ماه هم بانک نیمه دیگر پول رو بهش میده و خلاصه بعد از حدود 6 ماه از سرقت کل پولش برمیگیرده استادش هم بهش گفته بعیده که سرقت کار یک آلمانی بوده باشه حتما یک خارجی بوده!! خلاصه آخر داستان به خوبی و خوشی تموم میشه.
 این هم عکس های این دفعه که مربوط به زمان و مکان های مختلف هست.


گل های ورودی اداره ثبت پلاک


یک سگ باشخصیت


یک قلعه قدیمی که یک سری از واحدهای شهرداری در آن مستقر هستند


چون الان با کالسکه در شهر تردد می کنم مسیرهای کالسکه ای جاهای مختلف رو کشف کردم! این مسیر ورودی به شهرداری برای کالسکه داران و ویلچری هاست.


تزئین مغازه با گل شیشه ای


تزئین فروشگاه برای تعطیلات تابستان کنار دریا


گلکاری پارک حاشیه خیابان

ماه رمضان و مسجد

اگر بخوام از این روزهای مسجد رفتنمون بنویسم حرف زیادی نیست چون ارمیا تموم مدت بهونه می گیره و ما سریع به سمت خونه حرکت می کنیم و خیلی فرصت نشستن و حرف زدن و کنکاش!! نیست.در توضیح مسجد برای دوستان امسالی مون بگم که مسجد مال ترک هاست که کل ماه رمضان را افطاری می دهند و مسلمانان گروه های مختلف و غیرمسلمانان در آنجا دور هم جمع می شوند. امسال به خاطر کالسکه مجبوریم با اتوبوس بریم و چون وقت افطار ساعت 9:30 برای ترک ها و 9:50 برای ماست اتوبوسِ شب حساب میشه و برگشتنش هم دیگه بدتر! میشه ساعت 10:30 به بعد. در شب ساعت های حرکت اتوبوس به یک ساعت یک ساعت کاهش پیدا می کنه و ما ترجیح میدیم قسمتی از مسیر رو پیاده بریم تا منتظر رسیدن اتوبوس اون خیابون بشیم.اتوبوس اون قسمتی که پیاده میریم عجیبه. یعنی توی جدول ساعت های اتوبوس ها نوشته نیم ساعت قبل از ساعت مورد نظر با این شماره تماس بگیرین!! در واقع اتوبوس نیست و تاکسیِ خطی حساب میشه. کارمند اتوبوس رانی گفت که با همون بلیط اتوبوس می تونین از تاکسی به صورت مجانی استفاده کنین! ولی بچه ها که تو مسجد  دیدیمشون گفتن مجانی نیست. حالا در هر صورت به درد ما هم نمی خورد چون با کالسکه که نمی تونیم از تاکسی استفاده کنیم. بنابراین یک پیاده روی شبانه نصیب ما میشه. البته کلا که شهر ما خیلی کوچیکه و سر و تهش با دو ساعت طی میشه.
شب قبل دانیلا رو دیدم.( همون خانم آلمانی که شوهرش اهل آلبانی است و مسلمان شده) از دیدن ارمیا ذوق کرد و تبریک گفت و با گریه های ارمیا خاطرات بچه داری خودش زنده شد! بچه های دانیلا حدودا 9 و 13 ساله هستند و دانیلا الان دانشجو هست، گفت که امسال ارشد رو شروع کرده(یعنی کارشناسی رو پارسال تموم کرده). رشته اش هم ارتباط بین مذاهب یا یه چیزی شبیه این هست(وقتی دانیلا داشت صحبت می کرد من در حال قدم زدن برای ساکت کردن ارمیا بودم و یک در میون جمله هاش رو می شنیدم!) خوبی درس خوندنش این هست که بچه هاش دیگه کوچیک نیستن که نیاز مداوم به مادر داشته باشند. درسی هم که الان داره می خونه برای کار پیدا کردن و ارتقاء شغلی نیست از روی علاقه داره می خونه و هدفش افزایش اطلاعات خودش هست با توجه به این که خودش با مسیحیت و اسلام آشنایی خوبی داره کلاس ها براش مفید هست. می گفت دوباره این ترم کلاس زبان عربی دارم. پارسال هم کلاس عربی می رفت و می گفت زبان سختیه. چون امتحانشون قسمت شفاهی داره و باید به زبان عربی صحبت و اظهار نظر بکنند براش سخت بود. ان شالله دوباره ببینیمش و ارمیا هم اجازه صحبت بده بیشتر راجع به رشته اش می پرسم.
این متن کوتاه(متن زیر) و عکس ها مال دو سال پیش هست. از توی چکنویس های وبلاگ پیدایش کردم.

"سر راه رفتن به مسجد یک گورستان بزرگ هست و از آنجا که هیچ کدوممون تا حالا قبرستان مسیحی ها رو ندیده بودیم رفتیم بازدید اهل قبور. دم در کلی ماشین پارک بود و دو تا خانوم داشتن گلدون های مختلف رو از صندوق عقب ماشینشون به چرخ دستی حمل می کردند تا ببرن برای قبر مرده شون. این گورستان قدیمی و بسیار بزرگ هست و چند تا سالن و ساختمان و یک کلیسای بزرگ هم دارد."

می دانید که در برخی کشورها مرده ها را قبل از خاکسپاری آرایش ملایمی کرده (برای طبیعی نشان دادن چهره رنگ پریده جسد) و لباس های شیک می پوشانند و در خانه اش یا کلیسای گورستان در تابوت می گذارند و خانواده و دوستان و اقوامش برای وداع با او جمع می شوند. در برخی کشورها خانواده میت شب تا صبح کنار جسد می مانند و یا وقتی دفنش کردند در گورستان کنارش می مانند. بیشتر از این اطلاع ندارم که چی میشه





مقصد جدید گردشگری

اول از همه آغاز ماه میهمانی خدا، ماه نزول خیر و برکت و رحمت از جانب بهترین میزبان رو به همه تبریک میگم. امیدوارم که همه مون دوستان مجازی و حقیقی و مسلمانان سراسر دنیا رو در دعاهای خود به یاد داشته باشیم.

شرکت TCM علاوه بر محصولات خلاقانه ای که داره بسته های پیشنهادی برای سفر هم داره. معمولا هم کشورهای شرق دور و یا آمریکای لاتین که دارای طبیعت بکر و جاذبه های تاریخی هستند می باشد.گاهی برای سفر در زمستان های سرد و طولانی آلمان مناطق گرم دنیا مثل جنوب اسپانیا و یا کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا کشورهای آفریقایی رو پیشنهاد میدن. من به خاطر عکس های زیبایی که از مناظر کشورهای مختلف داره معمولا کاتالوگش رو نگاه می کنم. البته قیمت هاش قابل نگاه کردن نیست و همون منظره ها دیدنی تر می باشد امروز که دفترچه تبلیغی سفر برای زمستان2014 و 2015 را برداشتم دیدم که اولین کشور پیشنهادی ایران است. در این چند سالی که من کاتالوگ های سفر حالا مال این شرکت و یا شرکت های دیگه رو میبینم این اولین بار است که ایران جزء مقاصد گردشگری معرفی شده است. برنامه سفرشون هم 15 روزه هست و قیمت تور از 2349 یورو شروع می شود و یک سری شهرهای تاریخی و کهن ایران رو بازدید می کنند. در توصیف سفر هم نوشته بود "با ما به ایران جادویی و سرزمین افسانه های 1001 شب سفر کنید. در این سفر مساجد و مقابر باشکوه و ایران باستان را تحسین خواهید کرد." دیگه برنامه سفر و این که چه شهرهایی خواهند رفت و نام هتل ها و خوراکی ها رو هم ذکر کرده است،و با حزئیات نوشته که مثلا در هر شهر مسیر راه چه مکان هایی را خواهند دید.در هر حال من خوشحالم و امیدوارم که رونق گردشگری در کنار توسعه زیرساخت های لازم و برخوردهای منطقی و خونگرم مردم مون باعث شکوفایی اقتصاد و ارتباط کشورمون با دنیا بشه. حیف که از ما دعوت نمی کنن باهاشون بریم چون می دونن به محض رسیدن به ایران بدوبدو میریم پیش خانواده ها و بقیه مسیر بدون راهنما می مونند

در شنبه بازار این هفته جناب شهردار محترم رو دیدم که با یک پیراهن آستین کوتاه و شلوار کتان و لباس کاموایی ای که از آستین به گردنش گره زده بود(برای احتیاط با خودش آورده بود) و خریدهایش در دستش بود قدم زنان با خانومی حرف می زد. خوبه که تبلیغات پارلمان بایرن رو از در و دیوار جمع کرده بودند وگرنه موقع راه رفتن مدام عکس خودش را می دید

این عکس ها در کاتالوگ سفرهای پیشنهادی از کشورهای مختلف چاپ شده است. البته از هر کشوری حدود 10-15 عکس داره و من  تعداد محدودی رو انتخاب کردم.

پارک ملی آفریقا-در جنوب آفریفا-کشور نامیبیا

معبدی در میانمار

آمریکای لاتین-بولیوی،پرو
 
ویتنام

ویتنام

هند

مسجد جامع اصفهان-ایران

میدان نقش جهان

کرمانشاه



مسجد جامع یزد

مسیر گردشگری در داخل ایران