زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

آلمانی یا انگلیسی

چند روز پیش که به مطب دکتر کودکان رفته بودم و چون روز دوشنبه بعد از دو روز تعطیلی بود خیل عظیم مادران و کودکان توی اتاق انتظار نشسته بودند. منشی بهم گفت که معطل میشی ولی من گفتم اینجا نشستن بهتر از توی خانه نشستن است چون ارمیا به دیدن آدم ها و بازی با اسباب بازی های توی اتاق انتظار مشغول می شود. بین بچه های موبور و چشم آبی ارمیای مو مشکی من که با کنجکاوی آدم ها و بازی بچه ها رو تماشا می کرد و روسری ای که سر من بود خارجی بودنمان را به رخ می کشید. البته یک نوجوان مومشکی هم روی صندلی دم در نشسته بود. یکی از فسقل بچه ها دو تا پستونک داشت! یکی دستش بود و یکی توی دهنش و هر از گاهی با هم عوض می کرد!! پسربچه ای  هم سرش توی کتابی در باب حیوانات وحشی و زندگی آنها  بود و هر از گاهی از مادرش که کنارش مشغول کتاب خواندن بود سوال می کرد. خلاصه من و ارمیا هم مشغول تماشا و گاهی بازی با اسباب بازی ها بودیم. یک دفعه خانم قدبلند سیاه پوستی از در مطب وارد شد و به انگلیسی پرسید کسی می تونه انگلیسی صحبت کنه؟! پسر نوجوان بلند شد و گفت yes. خانم سیاه پوست که احتمالا آمریکایی بود و  نوزادی در بغل داشت گفت اینجا ایستگاه تاکسی کجاست؟ پسر گیج شد و به من من کردن افتاد. خانم کتاب خوان بلند شد و سعی کرد جمله بندی کنه. من گفتم باید با تاکسی تماس بگیرید. گفت آدرس اینجا؟ من هم اسم خیابون رو بلد بودم و گفتم ولی شماره پلاک ساختمان را بلد نبودم. اسم خیابان که یک اسم طول و دراز و کاملا آلمانی است برایش قابل تلفظ نبود. آخرش همان خانم کتاب خوان دستش را گرفت و برد به اتاق پذیرش و اونها آدرس رو کامل بهش گفتند. بعد از این اتفاق کوتاه متوجه تفاوت نگاه بقیه مخصوصا اون پسر نوجوان شدم. شاید فکر نمی کردند خانم محجبه ای انگلیسی بلد باشد(فکر کنم هر محجبه ای در ذهن بقیه یا ترک است یا عرب). هر چند خودم متوجه شدم که با یادگیری زبان آلمانی، انگلیسی در ذهنم به حاشیه رفته و اولین کلمه ناخودآگاه آلمانی به زبان می آید. اکثر بچه هایی(منظورم دانشجوهاست) که میان اینجا این مشکل رو دارند و با یادگیری زبان آلمانی انگلیسی از ذهنشان می پرد و وقتی خوب زبان آلمانی را یاد گرفتند می بینند که کلی کنفرانس و کتاب و مهمان علمی انگلیسی هست که در این جور مواقع زبان آلمانی به کار نمی آید و خواهی نخواهی علم به زبان انگلیسی تولید و نشر می شود.

یاد سوال نیک(جیمز نیکلاس) همکلاسی آمریکایی کلاس زبانم افتادم که از من می پرسید چرا آلمانی و انگلیسی را قاطی می کنی؟ من بهش گفتم چون هیچ کدام زبان مادری ام نیست.

در توضیح عکس دکور مغازه این رو هم اضافه کنم که بعد از بالماسکه نوبت والنتاین است و بعدش هم عید Ostern و حالا حالاها مغازه ها برنامه ی دکور و جذب مشتری دارند.


ورودی یک مدرسه ی قدیمی-سال تاسیس 1910 و نام مدرسه نام ولیعهد ایالت بایرن(در گذشته) هست


جشن بالماسکه یا کارناول fasching نزدیک است-دکور مغازه عینک فروشی


آرم آویزی!! یک رستوران و کافه


تابلوی سر در یک رستوان


نمایی از یک ساختمان قدیمی در مرکز شهر- اون آقا نمی دونم چی رو نگاه می کنه!!


نمی دونم شاخه های سفید درخت پیداست یا نه



شاخه های سفید درخت

یک ماشین آشنا برای ما ایرانی ها!

سعی کردم از تخم مرغ شانسی ها که در کنار ریل صندوق هستند عکس بگیرم! پائین تصویر پاکت های فروشگاه هستند که قیمتشان مشخص است. در فروشگاه های خوراکی کیسه نایلون پولی است!

نظرات 19 + ارسال نظر
مگهان سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:17 ب.ظ http://meghan.blogsky.com

سلام بانو : )
من اونقدر کیف می کنم از تصور شما با روسری و دانا بودن و تحصیل کرده بودنت ... یه روزی ارمیا بزرگ میشه و چقدر زیاد می تونه بهت افتخار کنه. الهی شکر ! ماشالا به خوبی هاتون
راستی واقعاً عجیبه من املای زبان انگلیسیم همیشه عجیب خوب بود. هیچ تلاشی برای یادگرفتنش نمی کردم اما املام خوب بود. حالا از وقتی آلمانی می خونم خیلی احمقانه املای واژه های انگلیسیم غلط شده!!! وقتایی که فک نمی کنم و زود می خوام یه چیز بنویسم دو سه تا غلط پیدا میشه توش که دقیقاً مشخصه از اثرات زبان آلمانیه

سلام بانوی مهربان
در مورد تحصیل کرده بودن که این دور و زمونه همه ی یک مدرک دانشگاهی دارند این مسئله دیگه مهم نیست. برای دانا بودن نمی دونم معیارش چیه ولی امیدوارم که همان طور که شما میگین باشه
امان از آلمانی که کلا ذهن آدم رو قاطی می کنه

همطاف یلنیز چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:38 ق.ظ http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
چرا دکتر؟ موردی پیش آمده یا ویزیت دوره ایست؟
و
پس شد انگلیسی " ممنون مشکل انتخابم حل شد"
من با خواندن سردیس منتظر دیدن مجسه ای از سر و بالاتنه بیدم ها
.
راستی از ولنتاین نه خبر؟

سلام و صد سلام
دلمان برای دکتر تنگ شده بود رفتیم ببینیمش!
اگر امکان انتخاب دارید در انگلیسی شک نکنید.
خب من در متن اصلاح کردم ولی نمی دونم اسم اینها چیست. اگر بلدی من رو راهنمایی کن
والنتاین که اوووووووووه کلی تبلیغ و قرمز و قلب در فروشگاه ها می درخشد

فردا چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:14 ق.ظ

پس حسابی آنجا جلب توجه کردی!
اون آقاهه هم احتمالا داره شمارو نگاه میکنه چون فکر کرده داری ازش عکس میگیری!! خو چرا تمرکز مردم آلمان رو پرت میکنی؟!

ای بابا شما چرا این قسمت داستان رو چسبیدی
احتمالا داشته فکر می کرده کجای این ساختمان جذاب هست؟

بسامه چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:28 ق.ظ

اخ اخ اخ... گفتی زبان المانی و انگلیسی داغ منو تازه کردی خواهر.. ببین من چه می کشم که اینجا گاهی باید به چهار زبان حرف بزنم..
.
.
.
.
.
.
الکی.. مثلا من خیلی زبان بلدم...

ولی خداییش خیلی سخت می شه اصلا قاطی می کنم سر کلاس المانی انگلیسی حرف می زنم سر کلاس زبان المانی می پرونم.. اصلا یه وضعی...

اخی ارمیاییی ناز نازی من... الهی جیگرشو بخورم.. اخه نانازی من تنها می مونه تو خونه حوصله اش سر میره خوب...
.
حالا حال خودت چطوره؟ چه می کنی با زحمتهای ما؟؟

شما که رشته ی درسی ات هم خودش یک زبان جدید است دیگر آشت حسابی شور میشه!
ارمیا کلا هر روز اگر آسمان ابری را بی واسطه نبیند حساب ما را می رسد!
خدا رو شکر خوبیم.نشد که بشه

تاجیک چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:26 ب.ظ http://farhangisara.ir

سلام ، یه سوال ، شما دانشگاهی که انگلیسی زبان باشه و فلسفه هم جزء رشته هاش باشه تو آلمان میشناسید ؟ فلسفه های اسلامی رو هم تدریس میکنن ؟

سلام. من نمی شناسم. می دونم یکی از بچه ها توی دانشگاه Heidelberg فلسفه می خوند که رها کرد

آسمان چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:29 ب.ظ

سلام
من شما رو همیشه می خونما ولی خاموش البته قبلا روشن بودم.
الان احساس کردم باید روشن شم ،یه سوال چه طوری میشه انگلیسی رو خوب یاد گرفت و حرف زد البته بدون کلاس رفتن اصلا امکانش هست؟

سلام
لطف می کنید تشریف میاورید. چرا خاموش شدید؟ روشن بودن بهتر است!
به نظر من برای مکالمه و صحبت کردن زبان بهترین راه مکالمه و تمرین هست. اگر دوستی دارید که پایه باشد می تونید با هم قرار بذارید. ولی من خودم شخصا کلاس رو مناسب تر می دانم

92در92 چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:37 ب.ظ http://92dar92.blogfa.com

سلام
خوب هستی ؟
نیستی !
آپم
شادزی.

سلام
خدا رو شکر خوب هستیم.
من که هستم، همین جام، از نوشته هام مشخصه!

یلدا پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 05:01 ب.ظ

سلام. امیدوارم حال شما و خانواده ی محترم خوب باشه.
می خواستم بپرسم اونجا تنهایی چه جوری سرت رو گرم می کنی و دل تنگی نمی کنی.
من قصد دارم بیام آلمان ولی برای تنهایی و دل تنگیش نمی دونم چی کار کنم.

سلام
خدا رو شکر خوب هستیم.
ای بابا تنهایی کجا بود. این پسر وروجک آرزوی یک ساعت تنهایی رو به دل ما گذاشته
به نظر من تنهایی و بدون همسر سخته. می تونید از کسانی که مجردی سفر و تحصیل می کنند سوال کنید

فهیمه جون پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 06:23 ب.ظ

سلاااام.ارمیاحالش خوبه؟!!چه هوای بارونی وکمی بهاری خوبی.چه خوب که انگلیسی به کارمیاد.سلامت باشی

سلام
خدا رو شکر خوبه. هوا دو هفته است که ابری است و شب ها یک نمی می زنه.
انگلیسی همیشه به کار میاد

مهسا جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 07:02 ق.ظ http://sarneveshtehman.blogfa.com

این آویز ها خیلی خاص هستند.
چرا ساقه های درخت سفسد هست. خیلی خوشگل هست.

توی شهر تاریخی ما از این آویزها خیلی زیاده. قصد داشتم از قشنگ هاش عکس بگیرم ولی هر دفعه یادم میره!
به نظرم این ساقه های سفید، شاخه های جدید تازه روئیده هستند.

سمیرا جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 07:09 ق.ظ http://67.blogsky.com

سلام لیلی عزیزم
وای چقد جالب..... اون پسره ده ساله خیلی باحال بود.... منو یاد خودم انداخت!!! یعنی چن سال پیش رفته بودیم مشهد... یه عرب اومد پرسید کسی میتونه انگلیسی صحبت کنه؟!؟! مامانم اینا هم همه متفق القول گفتن سمیرا!! منم گفتم بعله!.. آقا رف اومد آدرس دستشویی رو بپرسه! یعنی هرچی به ذهنم میرسید الا انگلیسی!!!
هیچی دیگه کلی خندیدیم! و البته تصمیم من برای یاد گرفتن زبان بیشتر شد

وای چقد این ساختمونای قدیمی خوشگلن..... اصن من پولدار بشم یه خونه مثه اینا میسازم:))))
اون درخته چیه که شاخه هاش سفیده؟؟؟
وای اون پاکت ها خیلی خوبه.... اینجا چون از نایلون استفاده میشه هیچکس قدرشو نمیدونه!!! ما که خونمون پر نایلونه!! نمیدونیم از دستشون چیکار کنیم!!!
جشن بالماسکه و ولنتاین خوش بگذره

سلام خانومی
یاد گرفتن زبان انگیزه ی قوی می خواد حالا ادامه تحصیل در خارج یا داخل باشه یا کار کردن با توریست های خارجی و ...
ان شالله که پولدار میشی و همچین خونه ای هم می سازی
به نظرم شاخه های سفید، ساقه های تازه روئیده ی درخت هستند.
کیسه های نایلونی بلای جان طبیعت هستند چقدر خوبه که تلاش کنیم کمتر استفاده کنیم
ولنتاین که جشنی در کار نبود ولی بالماسکه امیدوارم هوا خوب باشه

دخترچه جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:31 ق.ظ http://moncoindesolitude.blogfa.com/

قشنگ می فهمم این حس رو. منم این تجربه رو داشتم به خصوص وقتی می بینند انگلیسی ات بهتر از خودشونه، انگار تازه از یک زاویه دیگه نگاهت می کنند.

آره واقعا اگر یک خارجی باشی مخصوصا مسلمان هم باشی دیگه خیلی نگاه فرق می کنه
واقعا زبان انگلیسی زبان قابل استفاده در تمام دنیاست و بلد نبودنش یک ضعف محسوب میشه. این رو به خودم میگم که زبان آلمانی جای انگلیسی رو برام گرفته

فرشید جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:46 ب.ظ

با عرض سلام و تشکر بابت زحمتتان . لطفا اگر ممکن است چند عکس در مورد عطر فروشی و یا ابتکارات و نوآوری در عطر و ادکلن فروشی های آنجا بگیرید و در وبلاگ بگذارید . بسیار ممنونم

سلام، خواهش می کنم.
اینجا مغازه ی فقط عطر فروشی نیست بیشتر لوازم آرایشی هم کنارش هست. ان شالله این دفعه که برم و یادم باشه عکس می گیرم

نرگس جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 06:18 ب.ظ

وااااای! آبجی باکلاس من! من میتونم صحنه رو خوب تصور کنم. اولش آبجی من مثل همیشه برخلاف نگاه های بقیه با اعتماد به نفس نشسته و از لحظاتش استفاده می کنه! بعدش هم که همه بهش توجه می کنن، بازم با لبخند محبت آمیز همه رو مهمان می کنه!

عجب آبجی مهربون اعتماد به نفس بده ای دارم خوددددددددددددم

زهرا - گل بهشتی من شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 06:39 ق.ظ http://www.golebeheshtieman.niniweblog.com

چقدر الان برای خودم متاسف شدم. من زبانم خوب بوده در حد خودم و جا داشت که با کلاس رفتن و... بهترش کنم. اما از وقتی که با یک متخصص آموزش زبان ازدواج کردم به جای پیشرفت کم کم همون چیزایی هم که یادم بود فراموشم شد. و بعدش که کارشناسی ارشد گرفت دیگه من اصلا مایه آبرو ریزیش شدم.
اصلا ولش میخوام چیکار. اگه مسارفت خارج هم باشم همسرم همراهمه دیگه.نه؟ (یک زبان آموز تنبل)

اکثرا ماها وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل میشیم لغات انگلیسی زیادی بلد هستیم(صرف نظر از صحیح بودن تلفظ) ولی شاید اعتماد به نفس صحبت کردن و یادآوری سریع جملات رو نه.
شما چون به همسر متکی شدی و خیالت راحت بوده پیگیر یادگیری نبودی

فاطیما یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:19 ق.ظ

سلام روزتون بخیر.
ببخشید خواستم بپرسم که توی آلمان به خصوص دانشگاه هاش برای خانم هایی که حجاب کامل اسلامی دارن مشکل ایجاد میکنن یا این که منطقی برخورد میکنن؟
تشکر

سلام.الان که من دارم می نویسم شب هست پس شب شما بخیر
منظورتون رو از حجاب کامل متوجه نشدم. اگر منظورتون روسری هست که دختر محجبه توی دانشگاه شهر ما زیاد هست. توی شهرهای دیگه آلمان هم هستند و فکر نمی کنم مشکل خاصی باشه

مریم یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 05:00 ب.ظ

میگم خوبه تو ذهنت آلمانی اومده و انگلیسی رفته! من که تو ذهنم هیچی نیومده و انگلیسی داره میره!!!
اااا بش برخورد! گفت حالا این طور شد اینجا بست میشینم و هیچ جا نمیرم! خب مشکل حل شد!

ای بابا تو چسب ذهنت کم شده باید بیشتر شیرینی بخوری!

مهتاب یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 08:16 ب.ظ

ما به خانمی مثل شما افتخار می کنیم .

خیلی ممنون

بهاره دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 10:51 ق.ظ

لیلی جان ماشنیدیم که تو آلمان هم به زبان انگلیسی مسلط هستن،ولی متن شما خلاف این موضوع رو نشون میده،در چه حد به انگلیسی مسلط هستن در روابط معمولی؟

منظور از همه یعن مردم عادی؟ اکثر جوون ها بلدن ولی افراد مسن و گاها میانسال رو نمیشه ازشون توقع داشت. در شهرهای بزرگ که مهاجر زیاد هست هم اگر توی خیابون از کسی سوال کنید شاید کمتر کسی بلد باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد