من و همسرم برای ادامه تحصیل اومدیم این کشور و قصد موندن نداریم.
مطالبی که من در اینجا می نویسم دیده ها و شنیده های خودم از زندگی در برش کوچکی از کشوری در قاره سبز است.
من کارشناس مسائل اجتماعی و سیاسی نیستم و این مطالب خاطرات من از شهر کوچکی است که در آن زندگی می کنیم.
خانواده ی نفره ی ما در فروردین 95 به ایران بازگشت .
ارمیا متولد فروردین93 و داداشش متولد دی94هست
اگر سوالی دارید به آدرس nasrin_v2013@yahoo.com ای میل بزنید. اگر حداکثر تا یک هفته پاسخی دریافت نکردید مجددا ایمیل بزنید!
-----------------------------------------------
کامنت های تبلیغی و غیر مرتبط با پست حذف خواهد شد.
ادامه...
اوایل که اومدیم بطری خالی نداشتیم چون خیارشور و یا دوع مصرف نکرده بودیم و موقعی که. ظرف خالی میخواستیم از همسایه می گرفتیم ولی الان که یه مدت زندگی کردیم کم کم جمع شدند
چقدر جالب. یکم بیشتر توضیح میدید لطفا؟
اوایل که اومدیم بطری خالی نداشتیم چون خیارشور و یا دوع مصرف نکرده بودیم و موقعی که. ظرف خالی میخواستیم از همسایه می گرفتیم ولی الان که یه مدت زندگی کردیم کم کم جمع شدند
چقدر نوشته هات بهم می چسبید
الان اتفاقی سرزدم، خیلی پرانرژی می نوشتی، پسرای گلت خوبن؟
لطف داری خانومی
خدا رو شکر خوبند و همه وقت و انرژی منو میگیرن
شما هم بطری میخواید؟
سلام . لیلی جان اینقدر که دوست دارم شما به کشورهای مختلف سفر کنی و برامون تعریف کنی خودم دوست ندارم برم .. انقدر که نوشته هات را دوست دارم
ممنون از تعریف پرمهرتان. ان شالله هم قسمت من بشه و هم شما