ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
-ارمیا همون طور که یک برگه کاهو از تو سبد برمی داره می پرسه:چرا برگ های کاهو از بزرگ به کوچیکه؟
-ایلیا میگه هوا ریزتر از آبه چون اصلا پیدا نیست.
-ایلیا میگه پیاز که لایه لایه است آخرش هم یک لایه است؟
-برای داداشی ها توضیح میدم در هلال احمر، کلمه ی احمر یعنی سرخ .ارمیا به داداشش میگه احمر میشه سرخ پس احمق یعنی صورتی.
-ارمیا می پرسه من نقاشی می کشم مدادهام خسته نمی شن؟
ارمیا چقدر حواسش به اشیا هست، قبلا هم نگران خستگی و درد اومدن یه سری چیزای دیگه بود
چه معادل یابی بانمکی برای احمق
سوال کاهو و پیاز هم خوب بود
اره خیلی به اشیا اهمیت میده بیشتر از آدم ها
باید بفرستمشون فرهنگستان ادب فارسی معادل یابی کنند