زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

راه حل مشکلات

اول از همه عیدتون مبارک البته با تاخیر. من همیشه جشن های نیمه شعبان و آش های خوشمزه ای که توی خیابون می دهند رو  دوست دارم امیدوارم به جای من هم از شربت و شیرینی و خوردنی های خوشمزه این جشن بهره مند شده باشید و البته در این روز پربرکت برای من هم دعا کرده باشید.

تلویزیون برنامه ای داره از کارهای شگفت انگیز یا شاید بشه گفت مهیج افراد مختلف.چند روز قبل هم برنامه مربوط به یک آقایی بود که با خانواده اش 4 سال در قایق روی آب زندگی کرده بودند. این آقا توضیح داد که در سال 2008 که زمزمه بحران در اروپا بعد از بحران اقتصادی در آمریکا شروع شده بود، ایشان خیلی نگران میشه و با خانومش می شینند صحبت می کنند که اوضاع داره خراب میشه و نتیجه می گیرند دنیا داره به آخر میرسه(اوج تفکر مادی که وقتی اوضاع اقتصادی دنیا داره خراب میشه یعنی دنیا داره به آخر میرسه) و از ترس اتفاقات پیش بینی نشده آینده تصمیم می گیرند که از خشکی و آدم ها و دنیا فرار کنند. خونه و زندگی و کل وسایلشون رو می فروشند و با اون یک قایق به قیمت 50 هزار یورو می خرند و بقیه پول رو که همین مقدار بوده رو به عنوان خرج راه با خود برمی دارند. البته این مقدار برای قایق پول زیادی است و قایقی که تهیه می کنند مجهز به کابین و اتاق و آشپزخانه و خلاصه یک خانه سیار بوده است. 4 سال این خانواده کل اقیانوس ها را می گردند و از آفریقا و آمریکا و ...سر در می آورند. نمی دونم تو این مدت منتظر اتفاق جدیدی در محو دنیا یا تحولی در اون بودند. خلاصه تا ته کشیدن پولشون در آبها سرگردان بودند. به عنوان بهترین خاطره از سفرشون گفت که وقتی بعد از 8 روز سرگردانی در آب ها خشکی را دیدم برایم بهترین خاطره است. البته در نظر داشته باشید که آنها با پولشان در کشورهای مختلف مواد خوراکی تهیه می کردند و با استفاده از رادار و یا بی سیم با سواحل و برج های مراقبت ساحلی در ارتباط بودند.بچه هاشون هم گویا زیر سن مدرسه بودند. خلاصه بعد 4 سال که می رسند به سواحل یونان خانومه مریض میشه و چون پول نداشتند در همان یونان می روند سراغ سفارت شان و بعد از بستری شدن در بیمارستان های یونان تشخیص داده میشه که باید برگرده آلمان و اونجا مداوا را ادامه بده و نهایتا خانوم در زیر عمل در بیمارستانی در آلمان فوت می کنه و بقیه سفر کنسل میشه و الان این آقا با فرزندانش در آلمان مستمری بگیر دولت هستند. به نظر آقاهه بیمارستان های آلمان از اقیانوس ها خطرناک تره!! به عنوان نتیجه مثبت سفرشون آقاهه اعلام کرد که فرزندانش به مدت 4 سال در آغوش خانواده بودند و احتمالا  محبت خانوادگی رو برای بقیه عمرشون ذخیره کردند صرف نظر از این که این کار صحیح بوده یا نه و یا 4 سال سرگردانی در دریاها و دوری از آدم ها و محدود کردن زندگی به یک قایق تا چه حد مفیده و یا تجربه دور دنیا تا چه اندازه می تونه زیبا باشه من به این نکته توجه کردم که این افراد راه حل شون برای مشکلات احتمالی زندگی شون چطوری بوده. یعنی فکری که پشت این ایده بوده که در مواجه با مشکل باید از اون فرار کرد برای من جالب بود.
جاتون خالی دو روز قبل شقایق و همسرش مهمان ما بودند. من هم برخلاف توصیه عقلا که تجربه اول در آشپزی رو برای روز مهمانی نگذارید برای اولین بار در زندگی ام دلمه برگ مو درست کردم. از یک ماه پیش از وقتی که درخت موی تو حیاط سبز شده بود این فکر توی ذهنم بود تا بالاخره در روز مهمانی به ورطه عمل رسید. خدا رو شکر مهمان ها استقبال کردند و بنده را شرمنده ننمودند. تازه با شربت خاک شیر و اسفرزه(یا به قول خواهر کوچولو شربت بچه قورباغه!!) ازشان پذیرایی کردیم.شقایق اونقدر ذوق کرد که تا آخر مهمانی 4 تا لیوان شربت خورد و من به او سفارش کردم حتما قبل خواب شیرینی بخور مبادا اثرش اذیتت کند.
در مهمانی با یکدیگر راجع به این برنامه صحبت کردیم. به نظر شقایق اکثر مردم آلمان تحمل مشکلات رو ندارند و از کوچکترین بی نظمی و آشفتگی و تغییر، نگران و دستپاچه می شوند. برعکس مردم کشور ما که به زندگی در مشکلات و سختی ها و مبارزه برای بهتر شدن شرایط خود و جامعه شان عادت دارند. شقایق می گفت در تابستان در مدت تعطیلی مدارس (6 هفته) آمار کشته شدن فرزندان به دست والدین افزایش می یابد چون در اینجا به سکوت و خلوت خودشون خیلی مقید هستند و در مدتی که بچه ها تعطیل هستند والدین از حضورشون در خانه کلافه می شوند. البته این حرف به این معنی نیست که همه در اینجا بچه هایشان را می کشند !!بلکه منظور افزایش وقوع این حادثه است. مثل این که در ایران می گویند در تابستان آمار فلان بیماری و یا  عمل سرقت افزایش می یابد.بعد هم درباره میزان زاد و ولد و نرخ رشد صحبت کردیم و این که تمایل به داشتن بچه در اینجا پائین است(مثل آمارهای جدید کشور خودمان) و علتش هم اینه که بچه مزاحم زندگی راحت است و زنان تمایل کمتری به وقت گذاشتن برای خانه و خانواده دارند چون می خواهند آزادی و استقلالشان را حفظ کنند. طبق نرخ رسمی هر سال حدود 600 هزار و خرده ای !!کودک در آلمان متولد می شود که این آمار شامل فرزندان خارجی ها هم می شود.توی سایتی خواندم که نرخ فرزند 1.36 به ازای هر زن است و سن بچه دار شدن برای خانوم ها به 34 سال رسیده است.تاز ه اینجا به ازای هر کودک آلمانی که متولد می شود به والدین برای تامین نیازهای مادی اش پول پرداخت می شود. به قول شقایق مادرهای اینجا به دنبال پرستار و کلاس های مختلف می گردند تا از دست بچه شان راحت شوند.وقتی ساعت 2 نصفه شب دوچرخه زنانه ای با صندلی کودک متصل به آن در کنار یک بار می بینی می فهمی که این مادر برای بچه کوچکی که در خانه دارد اصلا ارزش قائل نیست.البته من بچه های بسیاری را در شهر می بینم که با خانواده شان به گردش و تفریح آمدند و این گفته برای همه صدق نمی کند. و نمی توان قانونی برای همه مادران آلمانی صادر کرد که مثلا از محبت و عاطفه مادرانه خالی هستند.تازه این غیر از خانواده هایی است که مثلا مرد و زن هر کدام در شهرهای جداگانه کار می کنند و آخر هفته برای دیدن یکدیگر به شهرهای همدیگه یا شهر اولیه شان می روند. مثلا موقعیت شغلی برای زن در شهر دیگری فراهم شده و از آن طرف برای مرد هم امکان کار در شهر دیگر. و این گونه هر کس به فکر ترقی خود و پیشرفت در کار و زندگی خویش است و چیزی که اهمیت ندارد مفهوم خانواده است. البته قبلا هم گفته ام نمی توان با تکیه بر داستان ها و زندگی های مختلف که آدم می شنود قانونی برای کل مردم یک کشور وضع کرد یا همه رو با یک دید نگاه کرد همان طور که در کشور خودمان حوادث مختلفی از قتل و سرقت و ... رخ می دهد و یا هر کس در شهر و اطراف خودش این ماجراها رو شنیده.
و اما عکس های این پست:
در یکی از میدان های شهر مجسمه ای از یک هنرمند معروف به نمایش گذاشته اند. هر از گاهی در میدان های معروف شهر و یا در محوطه آثار تاریخی شهر به طور موقت مجسمه هایی از هنرمندان معروف به نمایش می گذارند و البته این غیر از نمایشگاه ها و گالری های نقاشی و .. است که معمولا هر ماه در مراکز هنری برپا می شود.


مجسمه ای در یکی ازمیدان های شهر

مجسمه

فروش گیاه حشره خوار در فروشگاه

گل امیدواری که از پنجره زیرزمین خانه مجاور به سمت کوچه روئیده است

باقالی؟؟ پر نقش و نگار

دستگاه سیب پوست کنی!

سرنگ تزریق مایعات و سس های مختلف در گوشت!

دستگاه شکلات خرد کنی
نظرات 21 + ارسال نظر
erica سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:42 ق.ظ http://determined.blogfa.com

چقد پست طولانی و خوبی:)
چقدر جالب واقعا که 4سال روی آب بودن نمیدونم واقعا چطور حاضر به این ریسک شدن و اینکارا امن تر دیدن حالب بود!
قسمت بعدشم که خب شاید زندگیه فردیشون براشون در اولیت تره با این دید تا زندگیه خانوادگی و خب شاید بخشیش به همون موضوع پست قبلی مربوط بشه :)
و عکسا ها خیلی خوب بود مخصوصا اون دستگاه برای تزریق سس به گوشت بنطرم خیلی خوشمزه میشه:دی:)

ممنون خانومی.
زندگی روی آب شاید برای مدتی جالب باشد ولی به شرطی که در هر کشوری در مسیر راه مدتی توقف کرد و دنیاگردی باشه.
قابل شما رو نداره(آیکون لبخند)

افسانه سادات سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:15 ب.ظ

سلام لیلی جان
وای چه قدر سخته آدم روی آب زندگی کنه ، ممکنه ناگهان یک سیل
بیاید یا حیوانی مانند کوسه و...... به آن ها حمله کند .
ولی یه خوبی که دارد اینه که با جاهای مختلف آشنا می شوند.
وای دلمه ، من عاشق دلمه هستم . دهنم آب افتاد
چه قدر جالب دستگاه سیب پوست کنی ! منم میخوام لطفاً بگو برایم بفرستند
باقالی ها هم خیلی جالب بودند ، انگار آن ها را کتک زدند

سلام خانومی.
من از جنبه خطرات احتمالی به این قضیه نگاه نکردم چون روی زمین هم به همون اندازه خطر هست از سیل و زلزله و ... وجود داره ولی خب روی آب که باشی آدم فکر می کنه دستش به جایی بند نیست.
بله بله آدرس بدین تا من دستگاه رو براتون پست کنم.
هاها کتک زدن

آلیس سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:42 ب.ظ http://roozhayetalaei.persianblog.ir

به به به.چه پست جامع و کاملی.با این توصیفاتی که از دولت آلمان کردی و اینکه بهشون کمک هزینه هم می ده به نظر من خانمهای آلمانی تنبلن که بچه دار نمی شن.ولی ما ایرانیها واقعا بخاطر شرایط اقتصادی آمار بچه دار شدنمون پاینه.
اون دستگاه سیب پوست کن هم خیلی باحاله هرچند که من سیب و با پوست بیشتر دوست دارم.
خاکشیر تو آلمان؟؟.به به چه شود

بله بله حق با شماست پست طولانی است ولی خب چونه ام گرم شده بود ببخشید(آیکون چشمک)
ای بابا آدم آزادی ش رو به پول نمی روشه!!
به نظر من هم سیب با پوستش خوشمزه تره.
البته به آب و هوای الان که بارونی و خنک هست خاک شیر نمی چسبه. به درد هوای گرم ایران می خوره

بسامه سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:58 ب.ظ

خوب می دونی لیلی به نظر من یه خانواده واقعی جغرافیا نداره... یکی از دوستای من مامان باباش ایرانن.. خودش امریکا یه برادرش کانادا و یه خواهرش استرالیا... اینا از دقیقه به دقیقه زندگی هم خبر دارن... یعنی امکان نداره یکی اب بخوره اون یکی نفهمه... از اون طرف دوستی هم دارم که تو یه خونه با پدر و مادرش زندگی میکنه ولی اصلا از حال هم خبر ندارن... اینا همه مفاهیم ذهنی هستن... تعریف هر شخص با شخص دیگه فرق می کنه....
به به دلمه برگ مووووووو چیا ریختی توش؟؟ ما یه رسمی داریم موقع تحویل سال نو دلمه برگ می زاریم رو اجاق بپزه...
این شریت بچه غورباقه چی بیده؟؟؟ ها؟؟

خب مسلما این دوست شما و خواهر و برادرش همه بالای 18 سال هستند. من فکر می کنم بچه ها در سنین مدرسه به حمایت عاطفی و روحی پدر و مادر نیاز دارند تا بتونند برای بقیه زندگی روی پای خودشون(در هر جای دنیا) بایستند.
من برای ترشی دلمه ام از آلوچه(گوجه سبز) استفاده کردم برای همین برگ های مو دورنگ شد( از اثر ترشی زیاد!!) کلا سبزی تازه هم فقط تره فرنگی داشتم و بقیه سبزی دلمه ام سبزی خشک بود(آیکون ناراحت) به به چه رسم خوبی موقع تحویل سال دارید، ولی اگر سال نو ساعت 2 نصفه شب باشه اجرای این رسم سخت میشه(آیکون لبخند).
شربت اسفرزه یا تخم شربتی رو خواهرم شربت بچه قورباغه می نامد!!

زهره سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام. اسمه وبلاگت قشنگه و همچنین وبلاگ جالب و خوبی داری. اون دستگاه سیب پوست کنه خیلی خوبه. آخه من تو پوست کندن سیب خیلی تنبلم.

سلام
ممنون از حسن نظرتون.
قابل شما رو نداره(آیکون لبخند)

لیلی سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ب.ظ http://www.manamleili.blogfa.com

لذت بردم مثل همیشه. همین

ممنون خانومی.شما لطف دارین(آیکون لبخند)

عسل اشیانه عشق سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:00 ب.ظ

من عااااااااااااااااااااشق TCM هستم. تو دبی اوت لت اش میومد. قیمتهای ارزون و کیفیت عالی. نمیدونم اونجا هم قیمتا همینقدر ÷ایینه یا نه؟

من هم محصولاتش رو دوست دارم ولی بعضی ابتکاری هاشون بیشتر خنده داره برام. اینجا هم قیمت هاش نسبت به بقیه مارک ها ارزون تره

فهیان چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:56 ق.ظ

بعد از یه مدت وقفه (البته در نظر من) دوباره وبلاگتون داره سفر نامه میشه خوبه ممنون

من اینجا بخشی از خاطرات روزانه ام رو می نویسم. زندگی بالا و پائین داره!! گاهی وقت ها شعور آدم زیاد میشه بعضی وقت ها کم شعوری راحت تره!!

لیلی این بچه نیاوردن هم بی فرهنگی مدرنه مثل اونا که صد تا صدتا میارن و فکر هزینه و تربیتش نیستن...

همیشه دوست دارم ایران تو هین دوره بین سنت و مدرنیته بمونه و خرافات و عقب موندگیاش رو دور بریزه ولی دیگه غربی زده هم نشیم و همین مرحله بمونیم!

نمی دونم اخرش فک کنم عین این فیلم فضاییا رباتا به ما حمله کنن چون انسانا این جوری که پیش میره و بچه نمی خوان جمعیتشون افت می کنه و تکنولوژی هم پیشرفت کرده...

بلی خانومی. هر دوره و زمونه ای برای خودش مشکلات خودش رو داره. یک دوره ای بچه بیشتر قدرت بوده زمونه الان هم بچه نداشتن قدرت و شعور رو نشون میده.
این ماندگاری بین سنت و مدرنیته با شرایط گفته شده شما خیلی ایده آله

باشگاه هوادارن پرشین بلاگ چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:42 ق.ظ http://vote.persianweblog.com

با سلام و عرض احترام خدمت شما فرهیخته گرامی
به اطلاع شما می رساند وبلاگ شما در نظرسنجی بهترین وبلاگ حائز رتبه گردیده است .
برای اطلاع از رتبه خود می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید
http://vote.persianweblog.com/.
همچنین برای ثبت نام و شرکت در دوازدهمین جشن تولد پرشین بلاگ می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید
http://reg.persianweblog.com/

با آرزوی موفقیت برای شما
نگار نیک نفس
مدیر باشگاه هواداران پرشین بلاگ

سلام
از شما ممنونم و از خوانندگانم بسیار ممنونم!!
رتبه من 24 ام هست

شادی فرداها چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ب.ظ

عکساتون جالب بود و بعضیهاش رو تا حالا ندیده بودم
اون خونواده جو گیر رو بگو که فک کردن برن کشتی نوح سوار شن تنها بازماندگان زمین باشن
تیرشون همبه سنگ خورد . دنیا حالا حالا ها تموم شدنی نیست
ولی دلم برای مادر خانواده سوخت . نمیدونم چرا حس کردم الکی الکی مرد

برای من هم بعضی عکس ها جالب بود(آیکون خنده)
واقعا بعضی وقت ها آدم ها توی شرایط اضصراب و استرس تصمیم های خنده داری می گیرند. برای خودمون هم گاهی پیش میاد که به تصمیمی که در گذشته گرفتیم می خندیم، ولی اینها دیگه تصمیم شون معرکه بوده(آیکون قهقهه!!)
من هم دلم برای مادره سوخت با خودم فکر کردم به خاطر تنهایی و غصه دق کرده.

باشگاه هوادارن پرشین بلاگ چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:29 ب.ظ http://reg.persianweblog.com

با عرض سلام و احترام خدمت شما فرهیخته گرامی

برای اطلاع از لیست صد نفر وبلاگنویس برتر به لینک زیر مراجعه نمایید .

http://vote.persianweblog.com/

از برندگان این نظرسنجی در روز جشن تولد پرشین بلاگ تقدیر به عمل خواهد آمد .

برای شرکت در جشن تولد پرشین بلاگ و روز بزرگداشت وبلاگ فارسی به لینک زیر مراجعه کرده و ثبت نام نمایید .

http://reg.persianweblog.com/


به امید دیدار شما در روز جشن بزرگداشت وبلاگ فارسی

با تشکر

نگار نیک نفس

مدیر باشگاه هواداران پرشین بلاگ

ممنون از کامنت تون و همین طور جشنواره تون.
متاسفانه من ایران نیستم که بتونم توی جشن شرکت کنم. (آیکون تاسف)

فردا چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:33 ب.ظ http://med84.blogfa.com

از این گلهای امیدوار توی پانسیون من هم هست... گوشه ی دیوار اتاق ، سالن و دستشویی و راهرو یه گیاه خودرو رویده! که گاهی فک می کنم اگه اینا خیلی بزرگ و قطور بشن من و پانسیون با هم دیگه از ساقه ی گیاه میریم بالا تا آسمون! فک کن! اگه میشد چی می شد! اون وقت منم باید تو برنامه ی آلمانیه دعوت می کردن!!!

آخی این گل های امیدوار رو آدم دلش نمیاد نابود کنه. فکر می کنه این همه تلاش کردن به اینجا رسیدن باید کمک شون کرد!!
پس در آینده مثل جک و لوبیای سحر آمیز از تنه درخت ها میری بالا(آیکون خنده)

مضراب چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 ب.ظ

عکس های چهار تا پست اخیرت لود نمی شه گلم که ببینم چی به چیه
آمار رشد جمعیت کاشان که چند سالی هست منفی شده! با این اوضاع اقتصادی داغون دیگه کسی یه بچه رو به زور به دو تا می رسونه قربونت.. فک کن کل درآمد یه ماه یه کارگر کارخونه زیر 400 تومنه بعد بخواد هفته ای 12-13 تومن حداقل خرج پوشک بچه اش کنه.. شیرخشک قوطی ای 30 تومن تازه با نامه از طریق پایگاه بهداشت..

ای بابا از دست این سایت های آپلود عکس. من دو تا سایت آپلود دارم و امتحان می کنم ببینم عکس هایی که توی وبلاگ می ذارم با کدوم سایت و برای کی و کجا باز میشه!!
اوه اوه این اوضاع اقتصادی چه ابعاد وسیعی داره. چند سال بعد اثرش معلوم میشه

باران پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.baran-53.blogfa.com

دوست عزیزم اول از هر چیز بهت تبریک میگم به خاطر کسب رتبه
همین امروز با وبلاگت آشنا شدم وبینهایت لذت بردم والبته با اجازه ی شما لینکتون کردم

ممنون خانومی. خوش اومدین
شما لطف دارین

شکوه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ق.ظ http://shokooh-afarinesh.blogsky.com/

سلام ،لیلی جان.بابت کسب رتبه بیست وچهارم در نظرسنجی تبریک فراوان.
قضیه خانواده دریانورد هم جالب بود،چقدر ادما و طرز فکراشون و راه حل هاشون متنوعه

سلام خانومی.
ممنون هر چی بوده لطف دوستان بوده(آیکون شکست نفسی!!)
واقعا آدم ها عجب افکار و عقایدی دارند.

بهاردخت پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:07 ب.ظ http://bahar-dokht.blogfa.com

سلام
خیلی پست خوبی بود!
من هم مثل بقیه از دستگاه سیب پوست کن خیلی خوشم امد! جالبیش اینه که شیشه ایه و چرخ دنده هاش پیداست!!
این دیدگاهتون رو که شنیده ها رو میگین ولی به همه کس تعمیم نمیدین رو واقعا دوست دارم و خیلی اخلاق خوبیه!!

سلام
ممنون شما لطف دارین.
قابل شما رو نداره!
قضاوت کردن راجع به همه آدم ها غیرممکنه. نسبت دادن یک اخلاق به کل مردم یک فامیل و یا شهر یا کشور کار درستی نیست.

[ بدون نام ] شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ب.ظ

بگردم گلهای امیدوار رو...

زندگی روی آب !! دوست ندارم . طفلک خانمه !!!

عکس مجسمه آدم ها هم جالب بود خوشم اومد . نماد چی هستند ؟

دستگاه سیب پوست کنی رو فکر کنم فقط برای هدیه به بچه ها یا معلولها خوب باشه که دستشون نبره وگرنه دستگاهی است که بود و نبودش فرقی نداره ...

جوانه ها سمبل امید هستند(آیکون لبخند)
من هم فکر می کنم برای دو یا سه هفته جالب باشه ولی بیشتر رو دوست ندارم.
نمی دونم نماد چیه؟ شاید اتحاد؟
ای بابا بچه ها یک بار باهاش بازی می کنند و بعد دل و روده اش رو در میارن(آیکون تعجب).

مریم یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ق.ظ

سلاااااااااام! ما اومدیم!
عید شمام مبارک! جات خالی روز عید خیلی شلوغ بود همه جا! ولی من فقط یه لیوان فالوده طالبی خوردم! خلاقیت مسجد محله خودمون بود! کاملا بومی !
گیاه حشره خوار خیلی خوبه!محصوصا برای اتاق ما! من توی مستند از اینا دیدم، فقط بسیار بزرگتر بود!

سلااااااااااااااااام
به به خوش اومدین.من از دیروز منتظرتون بودم.
ای بابا عجب خلاقیت خوشمزه ای دستشون درد نکنه.
شما باید این گیاه ها رو به تعداد کافی دورتادور تختت بچینی!!

ماه گل سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:13 ق.ظ http://yekboreshzendegi.blogsky.com

چرا پس کامنتم ثبت نشد

کامنت من کو؟؟(آیکون گریه)

مهدیه سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:47 ق.ظ http://madardokhtari.blogfa.com

عکسا خییییییییییلی جالب بودن!

قابل شما رو نداره! هر کدوم رو خواستین سفارش بدین(آیکون تعارف ایرانی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد