زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

سه پادشاه مقدس

در تاریخ 6 ژانویه در آلمان روز سه شاه مقدس جشن گرفته می شود. داستان سه شاه مقدس اشاره دارد به سه فرزانه از مشرق زمین که به دنبال ستاره ای که بالای اصطبلی (طویله ای) که حضرت مسیح در آن به دنیا آمد، راه افتاده بودند. از آنجائی که ربانیت حضرت مسیح را تشخیص داده بودند، جلوی او زانو زدند و هدایای نفیسی به او تقدیم کردند. از این رو در تاریخ 6 ژانویه، آشکار شدن ربانیت حضرت مسیح جشن گرفته می شود. از قرن 16 میلادی رواج یافته است که کودکان – که خود را به شکل سه شاه مقدس در آورده اند – در خانه ها را می زنند و در ازای دریافت اعانه ای کوچک، برای ساکنان خانه شعر می خوانند. در پایان نیز برای برکت خانه اعانه دهنده دعا می کنند. به این منظور "خوانندگان ستاره"، نامی که بر روی این کودکان گذارده شده است، سه حرف C+M+B و سال مربوطه را بوسیله گچ بر روی چارچوب در می نویسند. حروف C+M+B به معنی "مسیح برکت دهد به این خانه" (به لاتین: Christus mansionem benedicat) می باشد. برخی نیز اعتقاد دارند که این حروف نشانه سه شاه مقدس – Caspar، Melchior و Balthasar – می باشد. بقایای سه شاه مقدس در کلیسای جامع کلن نگهداری می شوند. یکی از این سه فرزانه سیاه پوست بوده است.
متن بالا از خبرنامه سفارت آلمان در تهران می باشد و صحت مطلب رو من اطلاع ندارم.
من فکر می کنم شبیه همان رسم قاشق زنی خودمان در نیمه ماه رمضان هست که در برخی شهرها هنوز مرسوم هست. اینجا(شهر ما) که بچه ها با شور و شوق و افتخار این کار را انجام می دهند و به مراکز دولتی و دانشگاهی هم سرک می کشند و تا آنجا که من دیدم ازشون استقبال هم میشه. حالا در شهرهای بزرگ مراسم هنوز برگزار میشه یا نه خبر ندارم، ولی در برخی کشورهای مسیحی نشین مرسوم هست. پارسال مفصل از این مراسم نوشته ام(متاسفانه سایت آپلود عکس قبلی از کار افتاده و عکس های پارسال قابل رویت نیست.) در ویکی پدیا می توانید درباره تاریخچه این رسم بخوانید.در زبان آلمانی به این روز Heilige Drei Könige به معنی سه پادشاه مقدس می گویند و در ایالت بایرن که جزء ایالت های مذهبی و کاتولیک آلمان می باشد این روز تعطیل است.
کل عکس های زیر از اینترنت می باشد.


بچه ها با لباس های شرقی قدیمی


کودکی مشغول نوشتن عبارات


بچه ها آماده حرکت به سمت خانه ها!


دختری مشغول نوشتن عبارت دعایی


بچه ها با لباس سه پادشاه در حال جمع آوری اعانه در کلیسا

بازارچه کریسمس1

خب جشن سال نو میلادی هم تموم شد و وارد چهارمین روز از سال 2014 شدیم. این چند روزه ماشین های جاروکن حسابی در شهر فعال بودن. از بس شب سال نو ملت توی خیابون آشغال ریختن. یعنی همون بسته های فشفشه ها و منورها و ترقه ها و ... و البته شیشه های نوشیدنی و خلاصه هرچی که داشتن و نداشتن توی خیابون ریخته بودن. الان خیابون ها تقریبا تمیز شده ولی پیاده روها هنوز پر از کاغذ رنگی و شکلک های کاغذی مختلف هست. البته بعضی ها آشغال ها رو توی پاکت ریختن و گوشه خیابون گذاشتن ولی جمع آوری همه اینها به زمان نیاز داره. کاغذها با اومدن بارون خیس و پودر شده و گوشه گوشه پیاده روها ریخته شده.

عکس های زیر از بازارچه موقت کریسمس شهرمون هست که البته الان دیگه جمع شده.یعنی همون فردای کریسمس بازار را جمع کردند. این بازار را قبلا هم نوشته ام همه چی توش پیدا می شد از وسایل خونه تا لباس و تزئینات کریسمس و البته خوردنی و نوشیدنی. احتمالا ایده اولیه اش مال لوازم کریسمس بوده که به مرور به بقیه محصولات هم کشیده شده. قیمت هاش که فرقی با فروشگاه ها نداشت یعنی چیزی توش ارزون تر پیدا نمی شد(این که فکر کنی دستفروش هستند و یا بازارچه موقت هست باید ارزان تر باشد)، بیشتر بخش نوشیدنی فعال بود. نوشیدنی های خوش بو و بدبو و خوردنی هم که ملت آلمان سوسیس خور هستند مهیا بود. البته برش های پیتزا و پف فیل شیرین و شیرینی های مخصوص کریسمس و یک نوع شیرینی که من اصولا خوشم نیامد هم تنوع های دیگر این بازارچه بود.این نوع شیرینی سریع الپخت در یک صفحه گرد فلزی به قطر تقریبی 30 سانتی متر پخته می شد که روش مایع آرد یعنی آب و آرد می ریختند و تا این بخواد خودش رو بگیره کرم کاکائوی صبحانه nutella رو هم روش می ریختن و با یک کاردک تا می زدن تا به شکل یک مثلث درمی اومد و بعد کمی پودر دارچین و شکر و تمام شد. می خواستم از مراحل کار عکس بگیرم که خانوم فروشنده اجازه نداد خلاصه ملت تماشاچی همه یک خوردنی دستشون بود و مشغول تماشا و شاید خرید. نوشیدنی هم که همه ایستاده و دور همی مشغول گپ و گفت میل می کردند.فکر می کنم برایشان بیشتر به خاطر همین دور هم بودنش مزه میده. چون معمولا صدای حرف و خنده شان دور میزهای نوشیدنی به گوش میرسد. میشه تنوع بیشتری به خوردنی ها داد البته شاید خودشون حالت سنتی رو دوست داشته باشند.من فکر می کنم مردم ما ذائقه بهتری در خوردنی های سراپایی دارند. از شلغم و لبوی داغ و جگر و ذرت مکزیکی و باقلای داغ با آویشن بگیر تا نوشیدنی های مختلف هر فصل.

عکس های این بازار خیلی زیاده که به مرور خدمت میرسن!


یکی از محل های نوشیدن


شیرینی های مخصوص کریسمس


شیرینی های کریسمس


شیرینی های قلبی شکل کریسمس

مغازه فروش لامپ های رنگی


لوسترهای مقوایی و پلاستیکی با لامپ های رنگی


لوسترهای رنگی

شب پر سرو صدا

عزاداری هاتون در رحلت پیامبر مهربانی ها و نوه ی کریم و بخشنده اش امام حسن مجتبی علیه السلام و سلاله پاک و رئوفش امام رضا علیه السلام قبول باشد.امیدوارم ما را هم در دعای خویش سهیم کرده باشید.

الان که دارم می نگارم! چند ساعتی به شروع سال نوی میلادی نمانده است. امشب (شب قبل از سال نوی میلادی) نام دارد. از دیشب تا به حال صدای ترقه ها کم وبیش به گوش میرسد و امشب همراه با صدای ترقه گاهی گوشه آسمان هم نورافشانی می شود. از چند روز قبل که مغازه ها پر بود از انواع فشفشه و ترقه و وسایل آتش بازی و الحق هم مردم گونی گونی! می خریدن. در پست سال قبل مفصل برای این ترقه ها نوشته ام. حتما فردا عکس های نورافشانی لحظه سال تحویل در کشورهای مختلف در خبرگزاری های دنیا مخابره می شود و چه تصاویر زیبایی است. بعد از تحویل سال و نوشیدن به افتخار سال جدید، ملت چندین ساعت در خیابان ها راه می روند و کافه ها و بارها پر از آدم هایی می شود که می خواهند سال را با نوشیدن گاهی در حد افراط نو کنند. آدم هایی که لباس های نو و احتمالا مجلسی پوشیده اند و در حالی که می لرزند سعی می کنند در آن هوای مه آلود و پر از دود ابهتشان را حفظ کنند.احتمالا گوشه و کنار شهر پر می شود از کیف و وسایلی که آدم های زیاد نوشیده جاگذاشته اند! دو روز هم طول می کشد تا آثار این شادمانی از کف خیابان جمع بشه .خوبه این جماعت اهل بزن و بکوب در خیابان نیستند و گرنه گوشه و کنار شهر (اون هم شهر ما که رودخانه داره و پر از درخت های کهن و شاخه های خشک در حاشیه رودخانه هست) آتش روشن می کردن و هر قوم و قبیله و ملیتی ساز خودش را می گذاشت و پایکوبی سنتی انجام میداد. این طوری کار پلیس سخت بود حالا همه میرن توی سالن ها و از سرمای هوا هم محفوظ هستند و نوشیدنی و موسیقی موسیخ کن هم پابرجاست. چون پارسال هم همه اینها را با آب و تاب توشیح داده ام امسال دیگر نمی نویسم تا تکراری نشود.این پست(1/1) و این پست(آتش بازی)
سال قبل هم این موضوع رو نوشتم که :خانوم ش استاد ایرانی دانشگاه به همکارش سال نوی میلادی را تبریک گفته و همکار هم پاسخ داده: نویی کجا بود، شما چیز نویی در اطراف می بینیند(یه چیزی تو مایه های چه آشی، چه کشکی!!). سال نو، سال نوی ایرانی ها که با آغاز بهار و نو شدن طبیعت جشن سال نو دارند.
امسال که ما اصلا برف درست و حسابی نداشتیم و یحتمل سال نوی بدون برف جذابیت کمتری دارد. امیدوارم سال نوی میلادی سالی پر از آرامش و صلح برای همه دارندگان این تقویم باشد.


نورافشانی در brandenburg gate

گوزن شمالی- تزئین خیابان های شهر


تبلیغات کریسمسی


مرد فندق شکن- تبلیغات کریسمسی


نمونه سازی میلاد مسیح در یکی از میدان های شهر