زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

اولین در دنیا

-بابا به داداشی ها میگه شما نمی تونید تو ایران رئیس جمهور بشید چون طبق قانون اساسی رئیس جمهور باید متولد ایران باشه .اونها هم عصبانی میشن و میگن ما میریم رئیس جمهور آلمان میشیم (خودشون راجع به حمله و فتح ایران با هم مباحثه می کردن) یک هفته ای هست راجع به دولت و رئیس جمهور و چگونگی رسیدن به این جایگاه می پرسند. اونم تو خونه ی ما که کسی تلویزیون نمی بینه و در جریان اخبار نیستند.

- ایلیا می پرسه بزرگترین برج دنیا کجاست؟ برج میلاد نیست؟ میگم نه از اون بلندتر هم هست. میگه نمیشه میله ی سرش رو درازتر بکنن بلندترین برج دنیا بشه؟ 

-ایلیا می پرسه ما تو چی اول هستیم؟ چرا ما هر چی میگیم تو میگی چینی ها قبلا ساختن؟

رئیس دنیا

-ایلیا می پرسه شغل رئیس دنیا هم داریم؟ میگم چه طوری انتخاب کنند؟ از کدوم کشور رئیس باشه؟میگه از بزرگترین شهر بزرگترین کشور بزرگترین قاره ی دنیا. بعد هم میگه البته می تونه شغل دیگه هم داشته باشه چون این شغل مزیتی نداره.

-در راه بازگشت از شهری خوش و آب و هوا به سمت خانه هستیم. هوای خنک شبانه از پنجره ماشین به داخل می وزه، ارمیا میگه کاش دستگاه هواگیر هم بود. می پرسم چطوریه؟ میگه یک مخزن کوچک از هوای خوب که دوست داریم پر میکردیم بعد هر وقت خواستیم مثل اون تولید می کرد.

-ایلیا می پرسه چرا هر بار تو فیلم ها نردبان نشون میدن که کسی بالا میره باید نردبان بشکنه و آمده بیفته؟ چرا اتفاق دیگه ای نمی افته؟ میگم خب می خوان خنده دار بشه. میگه باید یک کتاب باشه توش بنویسن قبلا چه چیزهای اتفاق افتاده نویسنده فیلم ها بخوانند و تکراری ننویسند!

تکرارشونده

ارمیا  از من می پرسه بین "تکرار شونده "و "بزرگ و کوچک کننده"کدوم رو انتخاب می کنی؟ و بعد دوتایی هر کدوم رو توصیف می کنند که چه کارها که نمیشه باهاش کرد.مثلا اگر تکرار شونده داشتیم چند تا از خودم درست می کردم کارهام رو انجام بده و خودم اینجا روی مبل لم می دادم( فکر می کنم این ایده از اثرات دیدن سریال سونیک باشه)

-ارمیا میگه چه خوب شد که اول نوشتن رو یاد نگرفتیم و بعد تو مدرسه حرف زدن رو.اون جوری خیلی سخت میشد.

-ایلیا قبل از خواب دور اتاق می دوه.می پرسم چرا؟میگه می خوام رکورد خودم رو بزنم. رکورد این که از صبح تا شب بیشتر بدوم و بایستم و کمتر بشینیم و بخوابم.

-ایلیا می پرسه" بزرگترین میدان خاورمیانه" کجاست؟میگم که شاید میدان نقش جهان اصفهان باشه.می پرسه اندازه اش چقدره؟ 

- ارمیا میگه من مزه هایی که با "ت" شروع میشه دوست دارم. ترش و تند و تلخ.تلخ هم مثل شکلات تلخ دوست دارم