زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

سفرنامه برلین2

خب ادامه سفرنامه جناب آقای برلین بین رو براتون می ذارم.باغ وحش و شهربازی برلین معروفه



 

این در ورودیه. البته یکی از درهای ورودی. گویا این باغ وحش که به صورت پارک می باشد بسیار بزرگ هست. این در رو به سبک ورودی های چینی ساختن

بقیه باغ وحش رو باید بلیط گرفت و رفت دید! نمیشه که هرکی رد میشه دزدکی نگاه کنه که پس بلیط برای چی می فروشن؟؟ فقط همین یک نمونه عکس گرفته شده



کاملا مشخصه که این شترهای بی کوهان در چه محیطی زندگی می کنند. و اصلا حس باغ وحش و دوری و غربت و مشکلات فرهنگی و اینها ندارن.

حالا ناراحت نشین بیرون باغ وحش هم دیوارهاش قشنگه . میشه تصور کرد که توش چه حیووون های دیگه ای زندگی می کنن



همون طور که معلومه این آجرها رو اول کارگذاشتن و بعد به صورت حیوون تراش دادن. فکر کنم کار سختی باشه.



خب این هم عکس سردر بخش خزندگان


این نیمه دایناسور رو گذاشتن که بگن اگر بلیط ندین می فرستیمتون اتاق تمساح ها

خب دیگه این یکی از دیوارهای باغ وحش بود بقیه اش رو باید در سفر بعد دید

برلین شهری با بیش از سه و نیم میلیون جمعیته(در سال 2007) و پر از پارک و رودخونه است. و البته مثل همه شهرهای اروپایی پر از مجسمه. از نظر من که همشون یک جور هستن.(احتمالا اونها هم که میان ایران براشون همه مجسمه های ما مثل فردوسی و حافظ و .. یک نفر هستند در سنین مختلف!)



 و این هم یک مجسمه تکی


حالا یک زبان دان می خوایم بره بخونه ببینه زیر این مجسمه ها چی نوشته؟ این ها شاعری، نویسنده ای، مخترعی ،.. کسی هستند یحتمل

چند خطی هم از ویکی پدیا درباره شهر برلین:


برلین (به آلمانی: Berlinپایتخت کشور آلمان و بزرگ‌ترین شهر هم از لحاظ جمعیت و هم از لحاظ مساحت در این کشور است و در کل اتحادیه اروپا مقام دوم را دارد. مساحت آن ۸۹۹ کیلومتر مربع است برلین همچنین یک شهر ایالتی است، یعنی یکی از ایالت‌های شانزده‌گانه آلمان نیز به شمار می‌آید. برلین، بزرگ‌ترین و از نظر تاریخی مهم‌ترین ایالت آلمان است. جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی این شهر در حال حاضر، آن را به یکی از مهم‌ترین مراکز جلب گردشگر تبدیل کرده‌است.برلین به عنوان یکی از مراکز فرهنگی جهان در زمان‌های مختلف نقش مهمی بازی کرده‌است: در قرن ۱۸، به عنوان پایتخت پروس، قلب روشنگری بود. در «دههٔ طلایی سال‌های بیست»، در این شهر بزرگ جشن‌های بی‌شماری برپا شد. امروز نیز برلین، یکی از شهرهای مهم اروپاست که هنوز نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند.

برلین به خاطر وجور دیوار معروف برلین که در سال های 1949 تا 1989 این شهر رو به دو قسمت تقسیم کرده بود شهرت داره. به خاطر وجود این دیوار هنوز تفاوت رو بین قسمت شرقی و غربی می توان مشاهده کرد.

سفرنامه برلین1

امروز دوشنبه اینجا به مناسبت pfingstmontag تعطیل بود و  این همسایه های ما هم دلی از عزا درآوردن. از صبح همه توی تراس بودن و صدای حرف زدنشون میومد. هم ظهر و هم شب هم کباب و جوجه درست می کردن و بوش میومد، خوبه که سوسیس ها رو ما هوس نمی کردیم حمام آفتاب گرفته بودن و لباس هاشون رو پهن کرده بودن و بچه هاشون بازی می کردند و خلاصه همش بیرون بودن.حالا یکبار مفصل می نویسم در مورد همسایه هامون. من کلی عکس و مطلب دارم که گاهی نمی دونم کدوم رو حالا بنویسم.برای خوندن راجع به  عید پنجاهه اینجا رو کلیک کنید.
این مراسم پنجاهمین روز عروج حضرت عیسی(ع) به آسمان هست.
این دفعه می خوام سفرنامه برلین رو بنویسم.شنبه آقای همسر برای کار اداری رفته بود سفارت ایران در آلمان، که مکانش همون شهر برلین پایتخت می باشد. از اینجا با ماشین تا پایتخت 4 ساعت راهه. نتیجه سفر یک روزه شون به برلین رو با عکس برای ما(من و شما که نرفته بودیم و خونه مونده بودیم!!) تعریف کردن که من هم برای شما بازگو می کنم.
اول این کلیسای شکسته رو ببینید


اگر کلیسا رو دیدین؟؟
کلیسا اون ساختمون بلنده است. که در حال مرمت می باشد. اون شیشه ها رو برای مرمت دور برج کشیدن. در نگاه اول آدم فکر می کنه که یه ساختمون شیشه ای است ولی در اصل برای مرمت دورش شیشه کشیدن تا منظره شهر زشت نشه.
ماجرای این کلیسا اینه که برلین در زمان جنگ توسط متفقین بمباران شده و کاملا نابود شده. این شهر رو بازسازی کردند و برج این کلیسا رو به همون صورت نیمه ویران نگه داشتند تا مردم شهر نگاهشون بهش بخوره و یادشون بیاد که چه بلایی سر بشریت آوردن!! یا به توریست ها بگن ما از کتک خوردن نمی ترسیم ممکنه باز هم هوس کشورگشایی به سرمون بزنه .یا شاید هم می خوان بگن ببینید ما کشورمون رو از کجا به اینجا رسوندیم و یا ...(اگر منظور غیراز این نداشته باشن)
این عکس رو من از اینترنت گرفتم. توی این عکس کلیسای مخروبه در بین ساختمان های مدرن اطرافش به راحتی قابل تشخیص است.


حالا این شهری که زمان جنگ نابود شده و الان 60 سال حدودا از پایان جنگ و محاکمه سران نازی گذشته دیدن داره، یعنی اصلا نقطه ای در شهر نیست که آثار جنگ داشته باشه.یعنی نشون بده این شهر زمانی با خاک یکسان شده.
این هم نمای شبش
این هم عکس یک آب نمای شهر

دورتا دور این آب نما پر از مجسمه های ریز ودرشته.



به نورپردازی مجسمه ها و آب نما توجه کنید

یک سری آب رو از پله ها به سمت پائین هدایت کردن و یک طرف دیگه با آب راهه باریک و نقش های ریز طرح مارپیچ ایجاد کردند.


چون عکس مارپیچ و پله هاش خیلی خوب نبود من نذاشتم. اگر کسی خواست می تونم عکس ها رو با کیفیت بالا براش بفرستم. برلین شهر بزرگیه با کلی فضای تجاری و مسکونی و جمعیت زیاد. مثل اینجا نیست که ساعت 8 همه بدون برن خونه هاشون، رستوران ها و غذاخوری هاش تا دیروقت بازه و مردم در جنب و جوش هستن. مهم تر این که مغازه و مدرسه ایرانی داره چون جمعیت فارسی زبانش زیاده.
ادامه دارد...

تبلیغات این هفته

امروز تصمیم گرفتم برگه های تبلیغاتی این ماه رو بنویسم. آخه از بس هرمحصول جالبی که میدیدم برگه تبلیغاتش رو نگه می داشتم تا سرفرصت بنویسم میزم پر شده از برگه های تبلیغاتی رنگارنگ

اول از همه این باطری های خورشیدی که برای خودم خیلی جالب بود رو معرفی می کنم


در توضیحات نوشته که در باغ یا مسافرت یا منزل می تونید استفاده کنید.

یک صفحه جذب انرژی خورشیدی بزرگ که انرژی خورشید رو جذب و تبدیل و نگهداری میکنه. در کنار تصویر هم عکس وسایلی که بهش می تونند متصل بشوند رو قرار داده

نوشته که مثلا یک لامپ 2 وات (24 تا LED)رو 16 ساعت روشن نگه می داره و یا باطری موبایل یا لپ تاپ رو شارژ می کنه. قیمتش رو نوشته 129 یورو.

این هم یک مدل دیگه

این مدل فکر کنم برای باغ استفاده میشه. قیمتش رو هم 160 یورو زده.

مورد بعدی صندلی ماساژ هست. اونواع صندلی های ماساژ با قیمت ها و رنگ ها و طرح های مختلف.

البته قیمت اینها رو ننوشته بود. ولی من یکبار که فروشگاه رفته بودم یکی از این صندلی های ماساژ رو برای تست گذاشته بودن و من امتحان کردم. از بالای کمر شروع میکنه به ماساژ. انگار یک مار داره روی کمر آدم حرکت میکنه. آدم غلغلکش(درست نوشتم!؟؟) میاد.


این هم انیمیشنش

یک شرکت pilipp هست که دکوراسیون منزل و مبل و میز و کمد و اینها تولید می کنه. محصولاتش واقعا شیک و خوش ساخت و البته گران می باشد. این صندلی ها پخش موسیقی هم دارند.

این یکی بیشتر به صندلی بخش مدیریت سفینه فضایی شبیه!


این هم تبلیغات میز و صندلی باغ

کلی از جنس و مدلش تعریف کرده. البته من کلی گشتم تا عکس مناسب انتشار در وبلاگ پیدا کنم

بعد از خرید میز و صندلی(عکس هاش زیاد بود ولی من یکی ش رو گذاشتم) باید به فکر چتر آفتاب گیر بود، همین طوری که توی این آفتاب داغ نمیشه لم داد و کتاب خوند پس باید چتر هم باشه

در مورد این عکس هم کلی درباره لولاهای چتر و طرح پارچه و مشخصات فنی ش نوشته بود. بعد هم انواع پایه چتر رو معرفی کرده بود. نمیشه که یکی وایسه و چتر رو نگه داره باید پایه برای قرار دادن رو زمین داشته باشه.

خب حالا که میز و صندلی و رو میزی و چتر و پایه چتر و ... خریدین برین نصبشون کنید و کنار استخرتون از هوای دل انگیز بهاری استفاده بنمائید.( این عکس رو واقعا خیلی گشتم تا پیدا کنم ... آخه عکس بدون مورد کنار استخر پیدا نمیشه)


خب الان برم پورسانتم رو از شرکت های مورد تبلیغ بگیرم این همه توضیح و تفسیر دادم براشون دادم دیگه.

البته این توضیحات و عکس هایی که من نوشتم دلیل بر این نیست که این امکانات در ایران موجود نمی باشد فقط چون اینجا رنگ و آب بیشتری دارند و تبلیغاتش هم به دست من میرسه می نویسم.