زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

یه کم بهار

امروز می خوام عکس های دانشگاه که داداش جون فرستاده براتون بذارم تا یه کم از حال و هوای پائیز و سرما بیاییم بیرون. داداش جون در یکی از کشورهای آمریکای لاتین درس می خونه و همون طور که می دونین آمریکای لاتین در نمیکره جنوبی کره زمین قرار داره و فصل هاش برعکس ماست. یعنی الان اونجا بهاره


محوطه دانشگاه


محوطه دانشگاه


محیط اطراف دانشگاه


محوطه دانشگاه


محوطه دانشگاه
به گفته داداش جان در فضای جنگلی دانشگاه حیواناتی مثل سنجاب و میمون و طوطی دیده می شود!!
این هم عکسی که از میمونی کنجکاو که از پشت پنجره اتاق فضولی می کرده و چون خجالتی بوده وقتی فهمیده کسی می خواد ازش عکس بگیره در رفته. داداش جون باید مراقب باشی یه وقت از پنجره نیان تو اتاقت و وسایلت رو بردارن



از بقیه دوستان و فامیل در اقصی نقاط کره زمین درخواست می شود عکس های تزئینات کریسمس و محیط زندگی و فضای شهری و دانشگاه شون رو برای من بفرستن تا من توی وبلاگ بذارم(پسر عمه نوبت شماست)
دیشب سمیرا زنگ زد و گفت شنبه یک مراسمی برای عاشورا در مسجد برگزار میشه و از ما خواست که بریم. سمیرا گفت که در مراسم عاشوراشون عزاداری و گریه نیست و بیشتر به وقایعی که از نظر تاریخی در روز عاشورا اتفاق افتاده اشاره می کنند، مثل به زمین نشستن کشتی حضرت نوح(ع) بعد از طوفان در روز عاشورا و یا بیرون آمدن حضرت یونس (ع) از شکم ماهی. امسال قراره که هر گروهی از مسلمانان مثل شیعه و سنی و علوی و ... درباره این روز صحبت کنند. سمیرا می گفت که من قراره عاشورا از دید شیعیان رو بیان کنم و از ما خواست که همراهش باشیم که اگر احیانا سوالی پرسیدند تنها نباشه. حالا شماها اگر توصیه ای، نظری دارید بگید که ما هم دست پر باشیم. البته من با اول هست در این مراسم شرکت می کنم و اطلاع چندانی از نحوه برگزاری ش ندارم.