زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

انتخابات مجلس ایالتی

چندی است در گوشه و کنار شهر تبلیغات انتخابات دیده می شود. البته دیگر تبلیغات از پوستر و پلاکاردهای محدود گذشته و به همه ستون ها و نرده های پل ها کشیده شده. خوشبختانه از این پوسترهای کاغذی که در و دیوار ساختمان های شهر را بپوشاند خبری نیست و فقط پلاکاردهای بزرگ که به نرده ها بسته اند وجود دارد و البته داربست هایی با عکس ها بزرگ و شیک! اکثر کاندیداها هم در همان سه حزب معروف جای می گیرند یعنی حزب FPD و CSU و حزب سبز آلمان.نوشتم اکثر کاندیداها چون به نظرم آمد که همه باید عضو یکی از این احزاب باشند ولی مطمئن نیستم. انتخابات احزاب برای مجلس ایالتی است و بعد از مجلس ایالتی بایرن و همین طور سایر ایالات نماینده هایی برای Bundestag یا همون پارلمان آلمان انتخاب می شوند و این مجلس رئیس جمهور را انتخاب می کند. یعنی با رای غیرمستقیم مردم انتخاب می شود(از ویکی پدیا بخوانید) بعضی از این کاندیداها پوسترهای کاریکاتوری دارند و جالب است. هر چند تایی هم با هم یک لیست دارند. شنبه ها که مرکز شهر شلوغ می شود هر کدام از این احزاب چادر کوچکی برپا می کنند و لباس هایی متناسب با رنگ حزب شان می پوشند و تبلیغ می کنند و بادکنک و شکلات پخش می کنند. دیدن مردی با کت و شلوار نارنجی یا زرد بامزه است حزب سبز آلمان که طرفدار انرژی های تجدید پذیر و پاک مثل انرژی خورشیدی و انرژی باد هستند و با ایران هم رابطه نسبتا خوبی دارند نماد قورباغه را برای گروه هشان برگزیده اند! عکس یک قورباغه ناز با چشمان و دست و پایی نارنجی! چند روز پیش که روی پل راه می رفتم یک مرد قدبلند با لباسی کاملا سبز به سبک مرد عنکبوتی دیدم که به سمت من می آمد. دیدن همچین قیافه ای برایم عجیب بود یعنی سعی کردم نگاهش نکنم ولی خب دیگه این مدلی ندیده بودم که کسی بخواد توی چشم باشه و در فکر بودم یارو چرا این طوری لباس پوشیده!! وقتی از کنارم رد شد دو تا خانم که پوستر تبلیغاتی حزب سبز در دست داشتند پشت سرش دیدم و وقتی پوستر قورباغه را به من دادند تازه دوزاری ام افتاد که این تلاش کرده قورباغه باشد!! من هم عکس این قورباغه را به دیوار زده ام.

از شقایق در مورد تعداد نمایندگان شهرمان پرسیدم. شقایق گفت برای من نامه اش آمده. گویا برای افراد واجد شرایط نامه دعوت به شرکت و اسامی کاندیداها پست می شود. ولی شقایق گفت برایش اهیمتی ندارد و اصلا نامه را باز نکرده! در تبلیغاتی که کاندیداها در روزنامه دارند غیر از نامشان و شغل شان آدرس محل سکونت شان هم نوشته شده. در بین کاندیداها چند دانشجو هم به چشم می خورد.

البته فعالیت انتخاباتی و میتینگ و اینها هم دارند که خب چون ما در انتخابات شرکت نمی کنیم اصولا به ما ربطی نداره! همین حزب سبز مثلا در اعتراض به بی توجهی به مسیر ویژه دوچرخه در شهر فرش قرمز با تصویر دوچرخه پهن نمودند. یا یک کار دیگرشان در اعتراض به دورریز سبزیجات و صیفی جات در بازار روز شهر اقدام به پخت سوپ سبز از این دورریزها می کنند. البته این برنامه دوم رو در سایتشان دیدم و برای چهارشنبه هفته بعد این برنامه را دارند.


میز حزب سبز


قورباغه سبز با چشمانی نارنجی



قورباغه سبز

تهیه فرش قرمز در حمایت از دوچرخه سواری


منظره رنگین کمان از تراس خانه ما


آفتاب غروب روی کلیسا و رنگین کمان

کارناوال امسال

امروز به روال سال های قبل در شهر ما کارناوال بود. این کارناوال در اکثر شهرهای آلمان برگزار میشه و البته کشورهای دیگه هم برای خودشون مراسم دارند. این کارناوال در اصل یک مراسم مذهبی بوده که الان تبدیل شده به کارناوال لباس و جشن و شادی. این جشن مختص کشورهای کاتولیک هست مثل ایتالیا و برزیل و آلمان، که البته دیگه شاید به جنبه مذهبی ش کسی فکر نکنه ولی از نظر زمانی جشن چند روز مانده به روزه داری و پرهیز و چله نشینی در مسیحیت کاتولیک هست. اطلاعات بیشتر رو می تونید توی ویکی پدیا بخونید. مطالب سال قبل در مورد روزه داری  و کارناوال که متاسفانه عکس هایش باز نمی شود را هم می می توانید ملاحظه کنید. در این وبلاگ هم مگنولیا خانم درباره این روزه داری در انگلستان نوشته اند.
کارناوال یک سری شهرهای آلمان معروف هست و بسیار باشکوه برگزار میشه. در شهر ما در حد همون اندازه خودش و روستاهای اطرافش و بضاعت مردم شهر!! گرامی داشته میشه!! خوشبختانه در هوای بهاری زمستان امسال با یک کاپشن هم می شد به تماشای کارناوال ایستاد. هر چند به نظرم کارناوال پارسال بهتر بود هم لباس هاشون و هم تعدادشون. ما در مسیر کارناوال ایستادیم و تماشا کردیم و در پایان مراسم به سخنرانی جناب شهردار در مرکز شهر نرفتیم.
برای بچه ها این جشن بسیار دوست داشتنی هست چون هم لباس های مختلف می پوشن و هم دوست هاشون رو در لباس های گوناگون می بینن و هم در خیابان بدو بدو می کنند و کلی شکلات هم جمع می کنند.
 اکثر تماشاچی ها با پوشیدن کلاه و رنگ کردن صورت و گاهی لباس های گوناگون در مراسم حضور دارند. گروه هایی هم که از وسط خیابان رد می شدند هر کدوم یک مدل و سبکی لباس پوشیده بودند و با صدای بلند و هماهنگ به جمعیت می گویند Halloooo! و جمعیت تماشاچی هم پاسخ می دهند. امسال اکثر گروه ها شکلات و پاستیل می دادن که کلا به درد ما نمی خورد.نمی دونم چرا لواشک و تمبر و این خوردنی های خوشمزه در اینجا پیدا نمیشه! گاهی نان و یا لیوان نوشیدنی هم توزیع می کردند. بیشتر رژه روندگان از کلاس های ورزشی و رقص و سوارکاری و دوچرخه سواری سطح شهر بودند که لباس های یک جور پوشیده بودند و نمایش های هماهنگ داشتند. اکثرا هم ماشین های بزرگ و تراکتور و این جور وسایل سوار بودند و از آن بالا برای تماشاچی ها شکلات و بادکنک پرتاب می کردند. هر ماشین هم موسیقی خودش را پخش می کرد و افراد حاضر در ماشین مشغول نوشیدن و دست تکان دادن بودند. چند گروه هم کشاورزان منطقه بودند که محصولاتشون مثل هویج!! رو توزیع می کردند.
ماشین پلیس هم که اول همه رژه دهنده ها اومده بود برای بچه ها شکلات می انداخت. قبل و بعد از ماشین های بزرگ که حرکت می کردند افرادی با جلیقه های زرد حرکت می کردند که کسی به ماشین نزدیک نشود و آسیب نبیند.



لباس به سبک شوالیه ها


اسب های کوتوله

داره دنبال شکلات می گرده که به بچه ها بده


اسب های غول پیکر


اینها هم خانوادگی اومده بودن تفریح


بچه های یک گروه ورزشی


این گروه جوانان اوانگلیش هستند که روی ماشین هم نوشته بودند ما دختران مان را نمایش نمی دهیم!


اینها هم که بدون توضیح شناخته شده هستند

!!

اعضای یک گروه موسیقی


ماشین های بزرگ و محافظ!


ژیمناستیک کارها

این دختر کوچولو هم با همه آهنگی می رقصید


بچه های شاد

خانه تکانی

امروز صبح هنوز چشمانم را کامل نگشوده بودم که دیدم یک آقایی سوار بر وسیله ای عجیب از پشت پنجره اتاق خواب رد شد. فقط در کسری از ثانیه آدم فضایی و این حرف ها به ذهنم رسید چون طرف کاملا قیافه انسانی داشت! با عجله دویدم پشت پنجره و دیدم دارند ناودان ساختمان را تعویض می کنند و این آقا سوار بر اتاقک متحرک داره لوله ها را جایگذاری می کنه و چه شانس خوبی که لوله های ناودان دقیقا از بغل پنجره رد می شود!



منظورم این اتاقک متصل به این ماشین هاست. نمی دونم اسمش میشه چی

می خواستم این پست برای یک مطلب دیگه بنویسم ولی دیدم شماها تو حس و حال خونه تکونی و نوکردن هستین گفتم من هم با تصاویر با شما همدردی کنم!

این تصاویر از همون مجموعه قبلی است که وسایل آشپزخانه اش را گذاشته بودم. کلا هر دفعه وسایلی میاره که آدم دلش می خواد هی تماشا کنه و بعد دلش می خواد داشته باشه!!. چند سری کاتالوگ تبلیغاتی هاش را من کنار لپ تاپ گذاشتم تا عکس هایش را با هم ببینیم و بگیم چه جاااااااااااااالب!(حالا شما چیزهای دیگه هم می تونین بگین ولی خب من به همین قدر بسنده می کنم)

این تصاویر برای تغییر دکوراسیون و جمع و جور کردن وسایل توی خونه هست. البته یک سری وسایل برای شهرهایی کاربرد داره که گرد و خاک ندارن و می تونن از ویترین بدون شیشه استفاده کنند.


قفسه دیواری کتاب


آینه های دیواری


آویز دیوارکوب(برای آویزان کردن وسایل سبک)



طاقچه برای قاب عکس- به عکس ها و نقاشی های خلاقانه دقت کنید

استفاده بهینه از قفسه دیواری


قفسه کنج دیواری


جعبه های کوچک برای قفسه ها




قفسه ها و دکور- به نوشته Home که با برچسب های رنگی ایجاد شده دقت کنید


جاکفشی


میز در دار


خودتون خونه رو رنگ کنید!


این قسمتش دیگه خیلی به سلیقه و خانه های ما جور درنمیاد! با استفاده از مهر های برجسته روی دیوار تازه رنگ شده هنرنمایی کنید!


مهر برجسته


خب هنرنمایی هم بسته به سلیقه تون داره. ولی میشه از این طرح برای کمد هم استفاده کرد


این مدل مهر هم شبیه همون هاست که توی مدرسه با سیب زمینی می ساختیم!!


اگر جایی توی خونه از هنرنمایی خلاقانه شما!! در امان مونده بهش رحم نکنید



سعی کنید از وسایلی استفاده کنید که قابل دور ریختن باشند که اگر خراب شد خیلی غصه نخورید!!