زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان
زندگی پر از خاطره است...

زندگی پر از خاطره است...

خاطرات زندگی من در آلمان

چهار فصل در یک روز

ما هر روز 4 فصل رو تجربه می کنیم. اول صبح هوا سرده و باید حتما یک لباس گرم بپوشی. نزدیک ظهر هوا گرم و شرجی میشه و باید هرچی پوشیدی دربیاری. عصر هم که باد میاد و هوا بارونی میشه. دم غروب بعد از بارون با یک رنگین کمان در آسمان هوای مطبوع بهاری رو تجربه می کنیم.

چهار فصل در یک روز!

کلا هر لحظه احتمال بارش باران هست و باید با تجهیزات بارانی بیرون رفت.

الان هم که هوا شب ها سرد میشه و مجبوریم همه در و پنجره ها رو ببندیم. احتمالا خودشون که این همه لباس خنک و باز می پوشن خیلی این هوای مطبوع خنک رو دوست دارند.

ما هامبورگ کلی عکس گرفتیم و من دلم می خواد همه ش رو با شما شریک بشم. پس اعتراض نکنید که یک ماه پیش سفر بودی و هنوز داری عکس هاش رو می ذاری!


یک کلیسای محلی قدیمی

ایستگاه قطار اصلی شهر

نمای داخلی ایستگاه قطار. چندین قطار در ریل های مختلف هم  زمان در حال تردد بود.

ماکت یک کلیسای قدیمی که از روی نقشه شهر پیدا کردیم و داخلش رو هم دیدیم.


به نظر من که این کلیسا نسبت به بقیه کلیساهایی که دیدیم ساده است.


در ورودی شهرداری قدیمی

در


مجسمه انسان متفکر

این هم فضای داخل شهرداری. پر از توریست بود. طبقه بالاش هم موزه بود که ما نرفتیم.



این پله ها کاملا مناسب فیگور گرفتن و عکس گرفتن هست.




این عکس ها رو هم از توربین های بادی در آلمان از سایت دوی چ ه و ل ه فارسی ببینید.

سایه بان

ادامه عکس های هامبورگ

این هم سنگفرش جلوی شهرداری هامبورگ. دقت بفرمائید که روی هر کدوم از این صفحه های فلزی اسم یک یهودی که درجنگ جهانی کشته شده نوشته شده است.



آب خوری داخل شهرداری قدیمی هامبورگ. آبش قابل خوردن هست


این هم فواره های حیاط شهرداری. دور تا دور حوض انواع فواره ها بود.این یکی آدم-بزنماست. فکر کنم یکی از شخصیت های کتاب های هری پاتر هم این شکلی بود.


این هم گل وسط فواره


ساختمان شهرداری قدیمی


این خیابان کنار ساختمان شهرداری است. هامبورگ هم مثل اکثر شهرهای اروپا چند رودخانه داره که از داخل شهر می گذرد.این سقف ها سایه بان مغازه های اطراف رودخانه هستند و محلی برای نشستن و رستوران های کنار پیاده رو.



وسط آب هم یک فضای کوچکی درست کرده بودند و میز و صندلی گذاشته بودند. توی عکس پائین ایستگاه قایق سواری مشخصه.


این هم نمای سایه بان ها از نزدیک

دریاچه هامبورگ

عکس های دریاچه کنار مرکز اسلامی


ایستگاه اتوبوس دریایی!


دریاچه محل زندگی قوها و اردک هاست


قایق های بادبانی روی سطح رودخانه زیاد بودند


این آقا دو تا قلاب ماهیگیری داشت و هر دو رو جاسازی کرده و منتظر ماهی بود!


مرد پارو زن


نیلوفرهای دریاچه گل نداشتند!


اسکله قایق ها


شهر غازها


فقط ما بودیم که دنبال غازها کرده بودیم. همه شون هم پلاک شناسایی داشتند و نمی شد نیت سوء بهشون داشت


این هم نمای فواره مرکز